براساس آخرین گزارش سازمان جهانی خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) ایران در تولید هندوانه و خیار، مقام سوم جهان را در اختیار دارد که نشان دهنده تداوم روند تولید این گونه محصولات در کشور است.
در واقع در شرایطی که افت آب سفرههای زیر زمینی ایران هر سال بیشتر میشود و وزیر نیرو از بحرانی شدن 200 دشت کشور خبر میدهد، شاهد کشت هندوانه، خربزه، گوجه فرنگی، سیب زمینی، پیاز و برخی دیگر از محصولات کشاورزی آب بر در هزاران هکتار از اراضی کشاورزی کشور هستیم. عمق فاجعه وقتی بیشتر روشن میشود که بدانیم تولید بخش عمده این گونه محصولات در دشتهایی مانند خراسان، کرمان، اصفهان، کاشان و... انجام میگیرد که به علت برداشت بی رویه آب از سفرههای زیرزمینی کم و بیش دچار پدیده فرونشست زمین شدهاند.
نبود راهبرد مشخص
این درحالی است که بهرهوری آب در بخش کشاورزی که بین 70 تا 92 درصد آب کشور را مصرف میکند، بسیار پایین است، یعنی برخلاف بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه که بازدهی مصرف آب در آنها 2 تا 3 کیلوگرم بر مترمکعب است، این رقم در ایران به یک کیلوگرم نیز نمیرسد.البته وزارت جهاد کشاورزی برای افزایش بهره وری و حفظ منابع آبی کشور تا کنون طرحهای گوناگونی مانند الگوی کشت، آبیاری تحت فشار، تغییر زمان کشت، حمایت نکردن از محصولات آب بر و تولید محصولات اساسی را اجرا کرده یا در دست اجرا دارد. با این همه، پرسش اساسی این است که آیا وزارت جهاد کشاورزی راهبرد خاصی برای تولید محصولات کشاورزی دارد ؟
وزیر اسبق کشاورزی در پاسخ به این پرسش به قدس میگوید: وزارت جهاد کشاورزی راهبرد خاصی در تولید محصولات کشاورزی که متناسب با شرایط و منابع آبی کشور باشد، ندارد. یعنی هنوز برنامههای این وزارتخانه همسو با برنامههای وزارت نیرو نیست. در واقع بخش کشاورزی هنوز قبول ندارد که کشور مشکل آب دارد.
عیسی کلانتری با اشاره به اینکه دولت طبق برنامه، افزایش تولید محصولات راهبردی را تا سطح خود اتکایی هدف قرار داده است، میافزاید: معمولا در دنیا محصولات اساسی و استراتژیک از طریق دیم کشت و تولید میشود، اما در ایران با روش آبی این کار صورت میگیرد. یعنی بیش از 90 درصد تولید محصولات کشاورزی ما با روش آبیاری است، بنابراین با توجه به میزان مصرف آب و قیمت آن، قیمت تمام شده محصولات اساسی ما به نسبت میانگین جهانی گرانتر در میآید، بنابراین در اینجا دولت با یک دوگانگی و تضاد روبهرو میشود. بدان معنا که اگر کالاهای اساسی تولید کند، با توجه به قیمت آب، ارزش آن از لحاظ تجاری پایین است و اگر محصولاتی با مزیت نسبی اقتصادی و تجاری تولید کند، شاید با یک متر مکعب آب 2 تا 3 دلار تولید محصول کند، اما این کالاها قطعاً راهبردی نیستند.
در واقع نمیتوان در تولید محصولات کشاورزی برنامه ای داشت که علاوه بر مزیت تجاری اقتصادی، کالایی راهبردی باشد و آب کمتری مصرف شود، اینها خیلی با هم جور در نمیآید.
وی در همین زمینه و برای خروج از وضعیت موجود میگوید: نباید همه کالاهای اساسی را در کشور تولید کنیم، چون در این صورت به ضرر کشاورزان و منابع آبی و ارزی کشور عمل کردهایم.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر طبق گزارش وزارت نیرو 80 میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی از طریق آبیاری مصرف میشود، اما کل ارزش اقتصادی محصولات کشاورزی ما زیر 40 میلیارد دلار است که از این رقم 5 میلیارد دلار مربوط به محصولات دیم است. یعنی با هر متر مکعب آب، حدود 40 سنت تولید محصول میکنیم، در حالی که با پیش بینی ها، تغییر کشت، سرمایه گذاری مناسب و افزایش بهره وری آب، این رقم را براحتی میتوان تا 5/1 دلار افزایش داد.
اهداف متفاوت دولت با اهداف خرد اقتصادی کشاورز
حمیدرضا جانباز، مشاور معاون وزیر جهاد کشاورزی در امور آب و خاک و صنایع نیزدر این زمینه میگوید: اهداف دولت با اهداف خرد اقتصادی کشاورز در یک راستا نیست، یعنی دولت یا حاکمیت تا کنون نتوانسته است به گونه ای برنامه ریزی کند که اهدافش در تولید با اهداف کشاورز منطبق شود، به گونهای که مثلا وقتی از کشاورز خواست به جای کشت هندوانه، یونجه یا کلزا بکارد این اتفاق بیفتد. چون کشاورز حساب میکند و وقتی میبیند تولید هندوانه هزینه کمتری برایش در بردارد وطول دوره برداشت آن هم کمتر است و درآمد آن هم مساوی یونجه است، کشت و تولید هندوانه را ترجیح میدهد.
وی با اشاره به اینکه برای رفع مشکل یاد شده بسیاری از کشورهای دنیا با حمایتهای فنی و پرداخت یارانه، کشاورزان را به کشت و تولید محصولات مورد نظرشان ترغیب میکنند، میگوید: مثلا درفرانسه از روزی که کشاورز تصمیم به کشت محصولی میگیرد، اتحادیه مربوط با وی قرارداد میبندند و همه امکانات مورد نیاز را در اختیارش میگذارند و پایان فصل هم محصولش را برای فروش میبرند و اگر به میزان پولی که در اختیارش گذاشتند محصول دریافت نکرده باشد جریمهاش نمیکنند، بلکه یک سال دیگر هم به او فرصت میدهند. یا در ژاپن از همان ابتدا به کشاورز میگویند از وی 100 تن گوجه فرنگی میخواهند،پولش را هم نقد میپردازند و کشاورز هم در طول فصل از این پول استفاده میکند و محصول تولید شده را به آنها میدهد و بعد با هم تهاتر میکنند. اما ما چنین نمیکنیم، برای این منظور باید هزینه کرده و کشاورز را راضی کنیم تا از سیاستهای وزارت جهاد کشاورزی پیروی کند. یعنی دولت بستراقتصادی، فنی و اجتماعی را به گونه ای سمت و سو بدهد که اهدافش با منافع کشاورز در تعارض قرار نگیرد.
نظر شما