به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان ، خدای متعال به خوبی می دانست که پس از درگذشت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم) این امت نوپا و جامعه ی ضربه پذیر، در برابر دشمنان قسم خورده، نیازمند رهبری مقتدر و با درایت است، که بتواند به خوبی آنان را به قله های سعادت و کمال و رستگاری در دنیا و آخرت رهبری کند، از اینرو در سال های پایانی عمر شریف پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) وظیفه ای بس خطیر و مهم را بر دوش این پیامبر آسمانی قرار داد. وظیفه ای که اگر به درستی و به نحو احسن اجرا نمی شد، نعمت خداوند بر امت کامل نمی شد و دین محمد(صلی الله علیه و اله) ناقص می ماند و به هدف واقعی خود نائل نمی شد.
گرانبهاترین هدیه و نعمت خداوند به انسان
در اهمیت و ارزش این نعمت همین بس که خدای متعال در روز غدیرخم پیامبر خود را مأمور به انجام فریضه ای واجب می نماید، و حضرت را این چنین تهدید می نماید که اگر به درستی از عهده مأموریت خود برنیاید گویا اصلاً رسالت خود انجام نداده است
انسان در طول حیات خود از نعمت های بی شمار خداوندی بهره مند بوده است، ولی با ارزش ترین وگرانبها ترین این نعمت ها را به راستی می بایست نعمت ولایت دانست. در اهمیت و ارزش این نعمت همین بس که خدای متعال در روز غدیرخم پیامبر خود را مأمور به انجام فریضه ای واجب می نماید، و حضرت را این چنین تهدید می نماید که اگر به درستی از عهده مأموریت خود برنیاید گویا اصلاً رسالت خود انجام نداده است: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّ هُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّ هَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ؛[سوره مائده، آیه 67] ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می دارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمی کند».
همچنین در آیه دیگر خدای متعال می فرماید: « الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلام؛[سوره مائده، آیه3] امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم». به اذعان بسیاری از مفسران شیعه و سنی شأن نزول این آیات شریف در روز عید غدیر بوده است. با نزول آیه تبلیغ در غدیر خم، رسول اکرم(صلی الله علیه و اله)، امام علی(علیه السلام) را به عنوان جانشین و ولی بعد از خود معرفی فرمودند،[1] نقل شده است که بعد از انزال آیه اکمال دین پیامبر(صلی الله علیه و اله) فرمود: «اَللهُ أکبرُ عَلی إکمالِ الدّینِ وَ إتمامِ النِّعمةِ وَ رِضَی الرَّبِّ بِرِسالَتی وَ وِلایةِ عَلیِّ بنِ اَبیطالبٍ مِنْ بَعدی؛[2] الله اکبر بر کامل کردن دین و تمام کردن نعمت و رضایت خداوند به پیامبری من و ولایت علی بن ابیطالب پس از من).
آثار و برکات نعمت غدیر و ولایت
اگر تاریخ به خوبی اجازه می داد که فرهنگ غدیر، به طور صحیح و کامل در بین جوامع اسلامی رونق می یافت و ترویج شد، هیچ گاه کشورهای اسلامی اختلاف ها و چند دسته گی و ویرانگری های امروزی را به نظاره نمی نشستند و گروهای تکفیری و اسلام ستیز و جیره خوار کشورهای استکباری قدرت جولان و نفوذ در صفوف مسلیمن را پیدا نمی کردند، جامعه اسلامی یک صدا و متحد می شد وکسی جرائت بر هم زدن نظام آن را در سر نمی پروراند، از این رو است که در روایتی زیبا از امام علی(علیه السلام) جایگاه امامت این چنین مورد توجه و بیان قرار می گیرد: «الْإِمَامَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَة؛[3] امامت و رهبری عامل نظم و ثبات امت، و پیروی از امام، مایه بزرگداشت مقام امامت است». در روایت دیگری از امام علی(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «َ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ عُرَفَاوُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا یَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکَرَهُم؛[4] امامان از اهل بیت از جانب خداوند تدبیر کننده امور مردم، و مراقبان حق بر بندگانند. به بهشت وارد نمی شود مگر کسی که آنان را بشناسد و آنان هم او را بشناسند. و به جهنّم وارد نمی گردد مگر کسی که آنان را انکار نماید».
وظایف مسلمین در قبال غدیر
امامان از اهل بیت از جانب خداوند تدبیر کننده امور مردم، و مراقبان حق بر بندگانند. به بهشت وارد نمی شود مگر کسی که آنان را بشناسد و آنان هم او را بشناسند. و به جهنّم وارد نمی گردد مگر کسی که آنان را انکار نماید
1-زنده نگاه داشتن فرهنگ غدیر: اولین و مهمترین وظیفه جوامع و امت های اسلامی در قبال غدیر، زنده نگه داشتن و فرهنگ سازی غدیر است. با توجه به فرهنگ غدیر و تبیین جایگاه و اهمیت غدیر و آثار و برکات فراوان دنیوی و اخروی آن و همچنین با توجه به تبعات شوم و خطرناک آن، می توان جوامع به خواب رفته ی اسلامی را بیدار ساخت.
2-شکر نعمت ولایت را به جا آوردن: دومین و مهمترین وظیفه ای که همگان در قبال غدیر برعهده دارند، شکرگزار بودن در برابر این نعمت ارزشمند است. بی توجهی و کفران این نعمت ارزشمند می تواند عذاب سخت دنیوی و اخروی باری تعالی را به دنبال داشته باشد. خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: « لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ؛[سوره ابراهیم، آیه 7] اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!».
محققان تفسیر نمونه در ذیل این آیه شریف این چنین بیان داشته اند: «حقیقت شکر تنها تشکر زبانی یا گفتن" الحمد للَّه" و مانند آن نیست، بلکه شکر دارای سه مرحله است نخستین مرحله آن است که به دقت بیندیشیم که بخشنده نعمت کیست؟ این توجه و ایمان و آگاهی پایه اول شکر است، و از آن که بگذریم مرحله زبان فرا می رسد، ولی از آن بالاتر مرحله عمل است، شکر عملی آن است که درست بیندیشیم که هر نعمتی برای چه هدفی و در چه راستایی به انسان داده شده است».[5]
3-محبت و انس با ولایت و امامت: خدای متعال در قرآن کریم به طور صریح و آشکار وظیفه ی همگان را در قبال امامت تبیین کرده است. «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی؛[سوره شوری، آیه23] بگو:«من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهل بیتم ]». البته پر واضح است، که قانون محبت تبعیت را نیز می طلبد، کما اینکه خدای متعال در خصوص همراه بودن محبت لزوم تبعیت در قرآن این چنین می فرماید: « قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُم؛»[آل عمران، آیه 31] با این نکته می توان این چنین بیان داشت که اجر رسالت تنها به معنای محبت ظاهری نیست، بلکه مقصود محبتی است که تبعیت را نیز به دنبال دارد.
سخن آخر
اگر در برهه ای از زمان، غدیر و فرهنگ ارزشمند آن به خاطر بی توجهی عده ای به فراموشی سپرده نمی شد و اهمیت و شکرش به جا آورده می شد، تا سالیان متمادی تبعات شوم این فراموشی و بی توجهی دامن گیر نسل های بعدی نمی شد. تبعات شومی که اختلاف، جنگ و ستیز و چند دسته گی را تحفه ی کشورهای اسلامی نمود.
پی نوشت ها:
[1]. سیوطی، ج 2، ص 298؛ آلوسی، ج 6، ص 194؛ نیشابوری، ج 1، ص 250.
[2]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 37، ص156.
[3]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص177.
[4]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص212، خطبه152.
[5]. تفسیر نمونه، ج 10، ص 278.
نظر شما