شهدای مدافع حرم این روزها عجیبترین انسانهایی هستند که میتوان آنها را دید و در موردشان حرف زد و یا اثری را درباره آنها اماده نمایش کرد.
این روزها سید علی موسویان در حال آماده کردن نمایشی با عنوان «عاشقانهای برای عباس» است که برداشتی آزاد از زندگی شهید مدافع حرم مصطفیی صدرزاده است. شهید «مصطفی صدرزاده» متولد 1365 دانشجوی ترم آخر رشته ادیان و عرفان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بود. او فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون بود که در ظهر تاسوعا حین درگیری با نیروهای تروریست توسط تیر تکتیرانداز نیروهای تکفیری در حلب سوریه به شهادت رسید. شهیدی که جاج قاسم سلیمانی گفته بود من واقعا عاشقش بودم.
سید علی موسویان برای دومین بار به سراغ سوژهای در ارتباط با شهدای مدافع حرم رفته است. به همین منظور با وی گفتوگویی داشتیم که به شرح ذیل آمده است.
_پیش از اینکه سوالاتمان را مطرح کنیم کمی در مورد این اثر نمایشی و چگونگی شکر گرفتن آن برایمان توضیح دهید.
سال گذشته نمایشی داشتم با عنوان «سبز سپید سرخ» که در ارتباط با مدافعات حرم بود این دومین کار من بود و اگر خدا بخواهد می خواهم یک تئاتر دیگر در ارتباط با مدافعان حرم آماده کنم تا یک سه گانه را با این مضمون به پایان برسانم. من تنها با اعتقادم به این افراد این کار را انجام میدهم. سال گذشته که اصلا پولی هم در کار نبود.
*بدون چانه زنی کارگردانی «عاشقانهای برای عباس» را پذیرفتم
در ابتدا یک پیشنهاد بود و بچهها همگی جمع شدیم. و این کار را انجام دادیم و از آنجایی که شهدای مدافع حرم و همه آنهایی که در این مسیر قدم برداشتهاند آنقدر باشرف و با برکتی هستند که برکت آنها در کارمان سرازیر شد و همه آنهایی که در آن پروژه حضور داشتند به لحاظ مالی مبالغ بسیار خوبی را گرفتند و تله تئاتر آن نمایش نیز ضبط شد. از جشنواره تئاتر مقاومت هم جایزهایی را گرفتیم و اجرای عموم رفتیم و تمام این شرایط باعث شد به من لذت خوبی به لحاظ روحی دست دهد و زمانی که درباره شهدای مدافع حرم دومین پیشنهاد به من شد بدون هیچ چانه زدنی و حتی صحبتی در ارتباط با مباحث مالی پذیرفتم که این کار را انجام دهم. باز هم اطمینان دارم به برکت آن انسانهای بزرگ و شریف آن برکت در کارم سرازیر میشود. تمام بچههایی که در این نمایش آمدهاند به دلیل اعتقادی که داشتند حضور پیدا کردند.
*هنر در تمام دنیا سفارشی است/ برای تولید «عاشقانهای برای عباس» احساس تکلیف کردم
_نکتهای که در این نوع آثار وجود دارد بحث سفارشی بودن آنهاست. افرادی که به لحاظ فکری با این نوع آثار همسو نیستند باعث میشوند که این سفارشی بودن بیش از پیش جلوه کند. متاسفانه برخی برای حضور در آثار ارزشی مباحث دیگری را در نظر میگیرند که ارتباطی به عقdده آنها ندارد و شاید یکی از دلایل آنها فقط مادی باشد. این فضا را چطور تعریف میکنید و برای آن پاسخ دارید.
جسارتاً این بحث سفارشی بودن را قبول ندارم. به دلیل اینکه اصلا تمام هنر در تمام دنیا سفارشی است. شما تا مشتری یک چیزی را نداشته باشید آن اثر را تولید نمیکنید اما ما یک نوع مشتری بالفعل داریم و یک مشتری بالقوه. ما اکثر مشتریهایمان در تئاتر بالفعل هستند، اما مشتریهایی هم که میخواهند کاری تولید شود سفارش میدهند که آنها بالقوه هستند. حالا شاید نام این را سفارشی بگذارند در ضمن مگر سفارش بد است؟! متاسفانه ما دچار خلط مبحثهایی هستیم که ما را از آنچه میخواهیم دور میکند. من با نفس سفارشی مخالفم. قرار نیست که هرکسی اثری را سفارش داد بگوییم سفارشی است و تماما به آن برچسب بزنیم. ما در اثر سفارشی هم باید از ابزار تئاتر و استفاده کنیم و اگر هم هدفی داریم در درون کار باید ریشه داشته باشد. از جانب خودم صحبت میکنم به نوعی احساس تکلیف کردم و دوست داشتم چنین اثری در کارنامه کاریام باشد.
*تهیه کنندهمان وابسته هیچ نهاد دولتی و حکومتی نیست
_نه ببینید منظورم از سفارشی کارکردن اثری است که به سفارش یک نهاد ساخته میشود. البته فی نفسه این مسئله بدی نیست چرا که در کشورهای دیگر هم چنین مسائل و سیاستهای در امر فرهنگ وجود دارد چه بسا در آن کشورها نگاه مثبتی هم به این موضوع بر خلاف آنچه اینجا شاهد هستیم وجود داشته باشد. اتفاقا در اینجا هم به نظرم جبههای که گرفته میشود از سوی تماشاگر نیست بلکه از سمت خود اهالی تئاتر و هنرمندان است. در جامعه سینماگر ما هم فردی همچون حاتمیکیا ممکن است با هزینه یک نهاد فیلمی چون «بادیگارد» بسازد که مردم دوست دارند اما اهالی سینما در لفافه و یا گاهی بیپروا به آن بتازند که میتازند.
اتفاقا تهیهکننده ما در این نمایش و هزینههایی که شده است وابسته به هیچ نهاد دولتی و حکومتی نیست. بلکه دارای دغدغه شخصی بوده است و از هیچ ارگانی پولی نگرفتهایم.
*انگیزهام مظلومیت فاطمیون بود/ این که پول میگیرند درست نیست
_چرا در پرداخت شهدای مدافع حرم به سراغ لشکر فاطمیون رفتید؟ (لشکر فاطمیون متشکل از افراد افغانستانی است که هیچ فرد غیرخودی را در میانشان راه نمیدهند و به عنوان مدافعین حرم وارد مبارزه و جهاد شدهاند).
یکی از دلایلم این بود که این افراد بسیار مظلوم هستند و خیلیها فکر میکنند که آنها به خاطر پول رفتهاند. در صورتی که اینطور نیست. من دو سال در ارتباط با اینها مطالعه کردم که حتی نمایش قبلیام با عنوان «سبز سپید سرخ» در باره شهدای افغانستانی بود. این نمایش هم یک برداشت آزاد و تاکید میکنم کاملاً آزاد از زندگی سردار شهید مصطفی صدرزاده است.
*تعریفهای جالب حاج قاسم سلیمانی از یک شهید مدافع حرم
_این نکته در زندگی واقعی شهید صدرزاده وجود داشت که خود را به عنوان یک افغانستانی جا بزند و به لشکر فاطمیون برود تا جایی که فرمانده شود؟
بله دقیقا این اتفاق افتاده است. او برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) میرود. البته یکبار به عراق رفت که از آنجا نمیتوانست اعزام شود و در نهایت تصمیم میگیرد کاری که گفتید را انجام دهد. اسم جهادی این شهید ابراهیم است. سردار سلیمانی در مورد این شهید بزرگوار صحبتهایی نیز داشتهاند که در بخشی از آن گفتهاند: من واقعاً عاشقش بودم، عاشقش بودم. زرنگ به ابراهیم میگویند به ما زرنگ نمیگویند.
شهید صدرزاده خودش را یک افغانستانی جا میزند و به لشکر فاطمیون میرود جالب این است که ابو حامد این نکته را متوجه میشود اما آنقدر دوستداشتنی و شیرین و جذاب و عجیبی بوده که او را نگه داشتند.
*«عاشقانهای برای عباس» تنها برداشتی آزاد از زندگی شهید صدرزاده است
_برا چنین آدمی چقدر دغدغه داشتی که بازیگری انتخاب کنی که او هم به این ویژگیها نزدیک باشد؟
من سعی کردم اشنایی زدایی کنم. اتفاقا تعمدی این کار را کردم چون دوست نداشتم خدایی نکرده بر اثر تغییرات به این شهید بزرگوار نسبتی داده نشود. به همین منظور نخواستم بازیگری انتخاب کنم که به لحاظ چهره شبیه شهید مصطفی صدرزاده باشد. ما تنها یک برداشت آزاد از زندگی این شهید داشتیم.
_ملاقاتی با همسر این شهید داشتهاید؟
نه اما هماهنگیهایی شده است که قبل از آغاز اجرا دیداری با همسر و خانواده شهید صدرزاده داشته باشیم که با اجازه آنها و نام این شهید بزرگوار کارمان را آغاز کنیم.
*بیپرده بگویم برخی از بازیگران دوست ندارند در آثار جنگی بازی کنند
_به جذابیت و شیرینی این شهید اشاره کردیم و با توجه به نکاتی که سردار سلیمانی گفتهاند بسیار فرد ویژهای بوده است چقدر به لحاظ خلق و خود و جاذبهای که باید در بازیگر باشد تا مخاطب هم او را دوست داشته باشد و مواردی را که مد نظر دارید توسط تماشاگر دیده شود دست به انتخاب فرزین صابونی زدید؟ نکته قابل توجهی در او دیدید؟
فرزین صابونی جزو بازیگران خوب تئاتر ما است انتخاب اول من هم او بود. چرا که او در آثار دفاع مقدسی نیز کار کرده و هیچ اِوایی از بازی در این نوع نقشها ندارد. بیپرده بگویم خیلی از دوستان تئاتری ما دوست ندارند در آثاری که مضمون جنگ دارد بازی کنند و هر دلیلی هم دارند برای من کاملاً محترم است.حضور فرزین در آثار دفاع مقدسی یعنی این که او نیز به این فضا اعتقاد دارد.
_در مورد انتخاب فقیه سلطانی کمی صحبت کنید در تمرین دیدم که لحن یک زن افغانستانی را گرفته و آنقدر هم مسلط بود که در ابتدا به سختی وی را شناختم.
خانم فقیه سلطانی را از مدتها پیش میشناختم و او هم به محض اینکه نمایشنامه را خوانند پذیرفتند که در آن بازی کنند و قرار است نقش گلنار را ایفا کنند. سروش طاهری هم که یکی دیگر از بازیگران ما است کاملاً با لهجه هراتی حرف میزند. او اهل مشهد است و نزدیکی زیادی با این افراد داشته به خوبی توانسته هراتی صحبت کند. به هر حال ایفای چنین نقشهایی عیار توانایی بازیگر را محک میزند. بازی در یک لهجه دور از خود و فرهنگی دیگر ، بسیار سخت است.
*انتقاد موسویان بر تیتر برخی رسانهها
_صحبت پایانی
نقدی دارم در ارتباط با برخی خبرگزاری ها و تیترهای عجیب و غریبی که در این مدت زدهاند. مانند اینکه فرزین صابونی و سروش طاهری به لشکر فاطمیون پیوستند یا اینکه سروش طاهری و فرزین صابونی به جنگ تکفیری ها رفتند. این نوع تیترها ناخوزاویه و دیدگاه نامناسب ایجاد میکند. متاسفانه در جامعه هنری هجمهای در ارتباط با مدافعین حرم به وجود آمده که این نوع تیترها در رسانهها به این فضا دامن میزند. در ضمن جلو جلو داریم عنوان میکنیم که مخاطب قرار است برود یک قصه کاملا جنگی ببیند. در صورتی که ماجرای ما و قصهمان کاملا اجتماعی است. ما قصه دو خانواده را نشان میدهیم که نمیتوانند به زنهای خود ابراز علاقه کنند و وقتی سفر میکنند تازه میفهمند چقدر زنهایشان را دوست دارند. کل قصه ما این است و اتفاقات جنگ و شهادت در لایههای زیرین است. چرا برای خوشایند خودشان تیترهایی میزنند که بر علیه یک پروژه هجمه ایجاد میکنند. ان وقت کلی باید زمان بگذاریم تا تماشاگر ما بفهمد که ما چه هدفی از این نمایش داریم.
نمایش «عاشقانه ای برای عباس» به نویسندگی و کارگردانی سیدعلی موسویان و تهیه کنندگی محسن زارع اشکذری با نگاهی به زندگی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده یکی از فرماندهان گردان عمار لشگر فاطمیون در سوریه به صحنه می رود. در این نمایش فرزین صابونی، فقیهه سلطانی، علیرضا استادی، سروش طاهری، نادیا فرجی و محمد زوار بی ریا به ایفای نقش می پردازند.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «سید عباس نانوای ساده ای است که در ورامین زندگی می کند. بر اساس اتفاقی تصمیم می گیرد به سوریه و عراق رفته و با نیروهای تکفیری بجنگد. اما همسرش زهرا سادات مخالف است. با آمدن یک کارگر افغانی به نام نجیب که اتفاقا او هم قصد رفتن به سوریه را دارد. سید عباس تصمیم می گیرد خود را افغانی جا زده و همراه لشگر فاطمیون اعزام شود...» اجرای نمایش «عاشقانه ای برای عباس» از 24 مهر ماه در سالن ناظرزاده کرمانی آغاز خواهد شد.
منبع:خبرگزاری فارس_ گروه سینما و تئاتر
نظر شما