پیشنهاد سردبیر

یکی از عمده‌ترین نقدها به نظام انتخاباتی آمریکا، تضعیف نقش مردم در انتخاب رییس جمهوری آمریکا است. در حقیقت، یک مجمع ۵۳۸ نفری به نمایندگی از مردم آمریکا، رییس جمهوری این کشور را برمی‌گزینند.

انتخابات آمریکا، نماد بحران‌های پنهان

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، انتخابات امسال ریاست جمهوری آمریکا برخلاف سنت‌های گذشته، چهره خشنی از روند انتقال قدرت را در این کشور به نمایش گذاشته است. به‌عنوان مثال، چندی پیش به دفتر حزب جمهوری‌خواه در ایالت کارولینای شمالی حمله شد. ستاره به نام دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوری‌خواه در بلوار مشاهیر در بورلی هیلز لس آنجلس توسط افراد معترض تخریب شد. هم‌چنین در برخی از تجمعات انتخاباتی، میان هواداران دو حزب اصلی آمریکا درگیری‌های خونینی روی داد. حتی در جریان برگزاری انتخابات درون‌حزبی نیز، هواداران دو نامزد هم‌حزبی رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و نامزدهای انتخابات در به‌کارگیری توهین‌های شخصی و خشونت‌های کلامی علیه یکدیگر، ابایی نداشتند. این موارد نشان می‌دهد جامعه آمریکا، ازجمله سیاستمداران و فعالان حوزه سیاست و اجتماع، به‌شدت خشمگین هستند و خشم خود را از طریق حملات بی‌سابقه کلامی یا اقدامات خرابکارانه آشکار می‌کنند. این خشم نیز در اثر فعل و انفعالات و تحولات سیاسی و اجتماعی آمریکا در چند دهه اخیر انباشته شده و اکنون در جریان انتخابات ریاست جمهوری، خود را بروز داده است. نوشتار حاضر، انتخابات آمریکا را از منظر خشونت کلامی و چالش بین کاندیداها به تصویر می‌کشد.

مشکلات و نابسامانی‌ها در فرآیند انتخابات در آمریکا، اعتراض وزیر امور خارجه این کشور را نیز به‌دنبال داشته است . جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در همایشی با جوانان در لندن، با شرم‌آور خواندن مناظرات انتخابات ریاست جمهوری این کشور گفت، این مناظرات کار او را برای گفت‌وگو در مورد دموکراسی با سران خارجی دشوار کرده است. کری افزود، زمانی که وزیر امور خارجه آمریکا از وزیران امور خارجه در دیگر کشورها یا روسای جمهوری و نخست‌وزیرهای کشورهای دیگر می‌خواهد محکم‌تر به سمت دموکراسی گام بردارند، می‌توانید ببینید که در ذهن آنان درباره دموکراسی در آمریکا چه می‌گذرد.
یکی از عمده‌ترین نقدها به نظام انتخاباتی آمریکا، تضعیف نقش مردم در انتخاب رییس جمهوری آمریکا است. در حقیقت، یک مجمع 538 نفری به نمایندگی از مردم آمریکا، رییس جمهوری این کشور را برمی‌گزینند. در این شیوه منحصر به فرد، چه‌بسا نامزدی با کسب اکثریت آرای مردمی، به‌دلیل نداشتن حدنصاب لازم در مجمع انتخاب کنندگان نتواند به سمت ریاست جمهوری آمریکا دست یابد؛ اتفاقی که آخرین‌بار در سال 2000 رخ داد و به پیروزی جورج دبلیو بوش در برابر آل‌گور انجامید. در عین حال، در آمریکا این امکان وجود دارد که نامزدی بدون داشتن اکثریت آرای رأی‌دهندگان به ریاست جمهوری برگزیده شود.
نقد دیگر، سلطه انحصاری دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. در 150 سال گذشته، با وجود حضور و فعالیت دهها حزب در آمریکا، سمت ریاست جمهوری آمریکا فقط بین دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه تقسیم شده است. دلایل فراوانی هم برای ادامه این وضعیت عنوان می‌شود ازجمله مقررات سختگیرانه دسترسی به صندوق‌های رای، شرکت در مناظرات تلویزیونی و اختصاص کمک‌های مالی دولتی به احزاب در فصل انتخابات.
از سوی دیگر، نقش تعیین‌کننده پول و ثروت در انتخابات آمریکا، از دیگر نقدها و اعتراضات به فرآیند مشارکت مردمی در این کشور به‌شمار می‌آید. هزینه‌های سنگین انتخاباتی و وابستگی احزاب و نامزدها به کانون‌های تأمین منابع مالی سبب شده است که تقریباً تمامی منتخبین در انتخابات، کارگزاران و مباشران ابرثروتمندان و کمپانی‌های بزرگ باشند. از این‌رو، گفته می‌شود که جمهوری آمریکا از آرمان‌ها و سنت‌های سیاسی خود دور شده و به حکومتی اولیگارشی بدل شده است. نظامی که در آن به‌جای حکومت مردم بر مردم به حکومت ثروتمندان بر مردم بدل شده است.
البته علاوه بر موارد فوق که نقد به ساختار نظام انتخاباتی در آمریکا است، رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری سال جاری این کشور نیز با شدت اتهامات اخلاقی نامزدها مواجه شده است. به‌عنوان مثال، میزان افشاگری‌ها علیه دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوری‌خواه به اتهام آزارهای جنسی و اظهارات رکیک در مورد زنان، یا خلافکاری‌های هیلاری کیلنتون، نامزد دموکرات‌ها در موضوع ایمیل‌ها، چهره سیاستمداران آمریکایی را به‌شدت تخریب کرده است؛ تا جایی که حتی وزیر امور خارجه آمریکا نیز از این مچ‌گیری‌ها و اتهامات ابراز شرم کرده است.
در همین راستا، ماجرای ایمیل‌های هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری آمریکا، صحنه‌ای از جنگ قدرت را در این کشور به نمایش گذاشته است. سران حزب دموکرات، جیمز کومی، رییس پلیس فدرال آمریکا، اف.‌بی.‌آی را به تلاش برای تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات هشتم نوامبر متهم کرده‌اند.
این در حالی است که جمهوری‌خواهان معتقدند هیلاری کلینتون به‌دلیل زیرپا گذاشتن مقررات امنیتی در استفاده از ایمیل‌های دولتی باید محاکمه و زندان شود.
این اظهارنظرها نشان می‌دهد که تقابل جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها از سطح مرسوم رقابت‌های حزبی فراتر رفته و جنبه جنگ قدرت به خود گرفته است. پیش از این، در اغلب انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نامزدها به برنامه‌ها یا حداکثر شخصیت سیاسی یکدیگر حمله می‌کردند. اما در انتخابات سال جاری، بحث بر سر آینده آمریکا است. دونالد ترامپ، انتخابات هشتم نوامبر را آخرین فرصت برای نجات آمریکا عنوان کرده است. کلینتون نیز تأکید دارد که این انتخابات، راهی برای نجات دموکراسی در این کشور است. تأکید بر چنین مواضع کم‌سابقه‌ای، سبب شده است که دو اردوگاه محافظه‌کاران و لیبرال‌ها برای پیروزی در نبرد سرنوشت‌ساز، به هر ابزار و وسیله‌ای متوسل شوند. کمپین کلینتون به پشتگرمی آن‌چه «تشکیلات» در آمریکا خوانده می‌شود، رقیب را به‌لحاظ اخلاقی و نوع ارتباط با زنان، رسوا کرده است. آنان ویدئویی را به نمایش گذاشتند که در آن، ترامپ 11 سال پیش در حین گفت‌وگوی خصوصی با یک خبرنگار، الفاظ رکیکی را در مورد زنان به کار برده بود. به نظر می‌رسید این ویدئو به‌عنوان «اکتبر سورپرایز» شانس تصاحب کرسی ریاست جمهوری آمریکا را از ترامپ و حامیانش در حزب جمهوری‌خواه برباید.
با این حال ماجرای ویدئوی نامزد جمهوری‌خواهان، آخرین «اکتبر سورپرایز» انتخابات سال جاری نبود. انتشار نامه رییس اف.‌بی.‌آی برای از سرگیری روند تحقیقات در مورد ایمیل‌های نامزد دموکرات‌ها، «اکتبر سورپرایزی» بود که به طرف دیگر صحنه نبرد وارد شد. 10 روز مانده به برگزاری یکی از حساس‌ترین و سرنوشت سازترین انتخابات ریاست جمهوری چند دهه اخیر آمریکا، رییس یکی از اصلی‌ترین نهادهای امنیتی آمریکا، نامزد دموکرات‌ها را در معرض اتهام نقض قوانین امنیتی قرار داد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که اف.بی.آی از طریق وزارت دادگستری، زیرمجموعه دستگاه بروکراسی دولتی به‌شمار می‌آید و دولت کنونی نیز به شکل قاطع از نامزد دموکرات‌ها حمایت‌ می‌کند. مقامات اف‌.بی.‌آی و مخالفان کلینتون طی روزهای گذشته تلاش کرده‌اند که تصمیم کومی را در چارچوب وظایف سازمانی اف‌.بی.‌آی و اقدامی غیرسیاسی و غیرانتخاباتی معرفی کنند. با این حال باز شدن مجدد پرونده ایمیل‌های کلینتون بعد از تبرئه وی در تابستان گذشته، آن‌هم 10 روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری، مفهومی غیر از توجیهات مطرح‌شده از سوی مقامات اف.بی.آی پیدا کرده است. این موضوع می‌تواند نشانه‌ای از ضد حمله دشمنان کلینتون از سوی بخش دیگری از «تشکیلات» حاکم بر آمریکا باشد. به عبارت دیگر می‌توان تصور کرد، آن گروه از جریان‌های قدرتمندی که پیروزی احتمالی کلینتون را برنمی‌تابند، پشت این ماجرا بودند و رییس اف.بی.آی را مستقیم یا غیرمستقیم به سمت تأثیرگذاری بر سرنوشت انتخابات سوق دادند.

تحقیقات و بررسی‌های جامعه‌شناسی از آمریکا نشان می‌دهد مردم این کشور تا اواخر قرن گذشته، با نوعی رضایت نسبی از اوضاع و شرایط کشورشان زندگی می‌کردند. در آن دوران، «رویای آمریکایی» هنوز زنده بود و شهروندان با وجود برخی مشکلات و ناملایمات، به آینده امیدوار بودند. اقتصاد آمریکا در آن دوران، رونق داشت و رشد اقتصادی قابل قبولی را پشت سر می‌گذاشت. مردم مالیات کمتری می‌پرداختند و فرصت‌های شغلی بیشتری وجود داشت. به نظر می‌رسید آمریکا دوران تلخ تنش‌های نژادی را پشت سر گذاشته و به‌نوعی مصالحه نژادی و فرهنگی رسیده است . پایان جنگ سرد، پیروزی سیاسی و اخلاقی آمریکا قلمداد می‌شد و مردم این کشور خود را بالاتر از دیگر ملت‌ها تصور می‌کردند. به عبارت دیگر پیش از آغاز قرن جدید، رفاه اقتصادی، ثبات اجتماعی و غرور ملی، آمریکایی‌ها را در بر گرفته بود. برای اکثر مردم آمریکا، جز برخی هواداران متعصب حزبی، چندان تفاوتی نداشت که جمهوری‌خواهان یا دموکرات‌ها کنترل کاخ سفید یا کنگره را در اختیار داشته باشند. حتی زمانی که انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 به جدالی حقوقی بدل شد، جامعه آمریکا تنش‌های سیاسی را تجربه نکرد. دوران خوش قرن بیستم برای آمریکایی در اولین سال قرن بیست و یکم پایان یافت. 11 سپتامبر سال 2001 آمریکا مورد حمله نظامی قرار گرفت. با فرو ریختن برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک، احساس امنیت و آسیب‌ناپذیری مردم آمریکا هم فرو ریخت و هراس، جای سرخوشی را گرفت. به ناگاه مردم آمریکا متوجه شدند که دولتمردان این کشور با وجود صرف صدها میلیارد دلار بودجه‌های نظامی و دفاعی، قادر نیستند امنیت شهروندان را در واشنگتن و نیویورک تأمین کنند. دولت در واکنش به ترس عمومی از تکرار حوادث تروریستی، شیوه‌های پلیسی را در پیش گرفت. در عرصه داخلی، مردم تحت نظارت و تجسس مداوم دستگاه‌های اطلاعاتی قرار گرفتند. تلفن‌ها شنود شد و هرگونه رفتار مشکوک به‌منزله همکاری با تروریست‌ها تلقی شد. در عرصه خارجی نیز دو جنگ پرهزینه و پر تلفات در افغانستان و عراق به مردم آمریکا تحمیل شد. بیش از هزار میلیارد دلار از پول مالیات‌دهندگان آمریکایی که می‌شد در اموری همچون بهداشت، آموزش و پروژه‌های زیرساختی هزینه شود، در افغانستان و عراق به باد رفت. نتیجه این دو جنگ، هرگز امنیت بیشتری را برای شهروندان آمریکایی به ارمغان نیاورد. در شرایطی که جامعه آمریکا از شرایط کنونی به‌شدت ناراضی است، انتخابات ریاست جمهوری این کشور جریان دارد. برنی سندرز، سناتور لیبرال‌مسلک حزب دموکرات و دونالد ترامپ، نامزد جنجالی حزب جمهوری‌خواه تلاش کردند با سوار شدن بر موج نارضایتی و خشم عمومی، در انتخابات پیروز شوند. سندرز با سد محکم سران حزب دموکرات مواجه شد و از گردونه رقابت‌های درون‌حزبی کنار رفت. اما ترامپ موفق شد با طرح شعارهایی همچون «آمریکا را دوباره شکوهمند سازیم»، حمایت خیل کثیری از ناراضیان جامعه آمریکا به‌ویژه در میان طرفداران حزب جمهوری‌خواه را به‌سوی خود جلب کند. این افراد امیدوارند ترامپ، «سوپرمن‌وار» مشکلات آمریکا را حل کند و این کشور را به دوران سرخوشی گذشته بازگرداند. ترامپ اعلام کرده است که انتخابات نوامبر 2016، آخرین فرصت برای نجات آمریکا است. از این‌رو تعجب‌برانگیز نیست که آسیب‌دیدگان از بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و هویتی در آمریکا برای خود و کشورشان به خشونت نیز متوسل شوند. هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات‌ها نیز این انتخابات را آخرین شانس برای نجات دموکراسی در آمریکا خوانده است. هواداران وی نیز برای آنچه نجات دموکراسی در آمریکا خوانده شده است، از به‌کار بردن خشونت علیه رقبا ابایی نخواهند داشت. از این‌رو می‌توان گفت، خشم سر باز کرده مردم آمریکا، انتخابات سال جاری را به یکی از بی‌سابقه‌ترین انتخابات این کشور به‌لحاظ خشونت زبانی و فیزیکی تبدیل کرده است. در هر حال برخی شواهد نیز حکایت از آن دارد که این جنگ قدرت حتی با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا فروکش نخواهد کرد و چه‌بسا، نتایج آن فارغ از فرد پیروز، منشأ اختلافات عمیق سیاسی و اجتماعی در این کشور قرار گیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.