هنر- تکتم بهاردوست: در ابتدای جلسه پژمان تیمورتاش درباره ورودش به سینما گفت: من مثل خیلیهای دیگر از بچگی به سینما علاقه داشتم. بعد هم با سینمای جوان تهران آشنا شدم و آنجا در کلاسهای استادان خیلی خوبی مثل شهرام مکری و پیام عزیزی شرکت کردم. بعد از آن چند فیلم کوتاه و مستند ساختم و موفقیتهایی هم داشتم اما هیچکدام از فیلمهای کوتاه نتوانست مرا اقناع کند.
وی ادامه داد: ورودم به سینما نگاهم به زندگی را تغییر داد و همین مسئله باعث شد که وضعیت ماجرا و شخصیتها در فیلمنامهای که قرار بود بنویسم، به این شکل خودنمایی کردند.
وی درباره فیلمبرداری در لوکیشن بسته گفت: قاعدة ساختن فیلم اول این است که باید بتوانی بلندپروازیهای خودت را کنار بگذاری؛ هرچند من همه سعی خود را کردم که این محدودیتها را با فیلمنامه جبران کنیم. علاوه بر این، در دکوپاژ هم سعی کردم هیچ کار پیچیدهای نکنم و البته اکثر فیلمبردارها خیلی با این روش موافقت نمیکنند چون بهصورت طبیعی دوست دارند دیده شوند. ولی فیلمبردار من در این زمینه بسیار همکاری کرد.
حضور بازیگران تئاتر در سینما
وی درباره انتخاب بازیگران این فیلم گفت: در این فیلم تداومِ حس خیلی مهم بود. برای همین من سراغ بازیگران تئاتر رفتم. چون به نظرم کسی که یک نمایشنامه را 30 شب حدود 2 ساعت اجرا میکند، توانایی خاصی دارد. دلم میخواست در این کار مخاطب هیچ پیشفرضی از بازیگری که میبیند نداشته باشد و در جریان قصه با او آشنا شود. مثلاً شخصیت «ایرج» خیلی روی مرز حرکت میکند، از اول فیلم خیلی عصبانی است ولی در آخر چهره دیگری از او میبینیم. او آرامآرام پیش رفت و دیدید که صحنههای پایانی فیلم به همین دلیل خیلی خوب از آب درآمده است. همچنین شخصیتی که برزو ارجمند در این فیلم آن را بازی کرد، بهگونهای بود که کسی نمیتوانست پایان کار را حدس بزند و بیشتر یک شخصیت خاکستری بود.
من تحلیلی از آنچه در جامعه رخ میدهد، ندارم
تیمورتاش در پاسخ به این سؤال که این فیلم چه ژانری دارد و چرا «ژانر نکبت» در این چند ساله در سینمای ایران زیاد شده است، گفت: من تحلیلی از آنچه در جامعه می گذرد، ندارم و فقط شرایط را نشان میدهم و میگویم که این اتفاقات در حال رخدادن است. تازه، این سر سوزنی از اتفاقات و فجایعی است که در جامعه ما در حال رخدادن است. هر چند میلی ندارم از این واژه استفاده کنم اما این یک جور واقعبینی است زیرا به نظرم اگر کمی دقت کنیم، میبینیم که این آدمها دقیقاً اطراف ما زندگی میکنند. درباره بخش اول سؤالتان هم نمیتوانم بگویم که فیلم ژانر مشخصی دارد چون ملغمهای از همه ژانرها بود و واقعیت است.
فیلمنامه انگیزه اصلیام بود
در ادامه، سجاد افشاریان در مورد ویژگیهای نقشش در این کار گفت: یکی از ویژگیهایی که باعث شد این فیلمنامه را با جان و دل قبول کنم و ایجاد انگیزه میکرد، فیلمنامه آقای تیمورتاش بود. چون شرایط ساخت هم واقعاً آنچنان خوب نبود ولی همه با انگیزه در این فیلم حاضر شدند.
وی افزود: من خیلی زودتر از خیلیها از ساخت این فیلم باخبر شدم. سعی کردم هنگام بازی ایده داشته باشم و آقای تیمورتاش هم در این باره بسیار منعطف بود. من همیشه وقتی تئاتر کار میکنم، به دوستان و همکارانم میگویم شما باید بهگونهای بازی کنید که مخاطب بهراحتی نتواند کسی را جایگزین شما کند.
نظر شما