قدس آنلاین-گروه استان ها: همهساله نهادهای نظارتی در ایام مناسبی اطلاعیهها و بایدوشایدهایی مطرح میکنند بهگونهای که به نظر میرسد فقط مردم و گردشگران محیطزیست را تخریب میکنند!
شاید این جملات برای شما آشنا باشد که مردم ماهیهای قرمز خود را در رودخانهها رهاسازی نکنند، مردم و طبیعت گردان سرشاخههای درختان را نشکنند، بر روی درختان تاب نخورند، آتش به پا نکرده و...
هرچند که تمامی این دغدغهها مهم و قابلتأمل است اما برای حفظ محیطزیست کفایت نمیکند.
نمیدانم چرا برای افرادی که با ولعی تمامنشدنی، شبانهروز در حال تخریب و چپاول شن و ماسه حاشیه سپیدرود هستند، اخطاری ارسال نمیشود؟
چهبسا درصدی از آنانی که در طبیعت شاخهای را میشکنند ناخواسته و ندانسته دست به تخریب محیطزیست بزنند، اما تمام آنانی که دستور فروبردن چنگالهای آهنین بلدوزرها را بر پیکره سپیدرود صادر میکنند، مطمئناً ندانسته و ناخواسته این تخریب سازمانیافته را مرتکب نمیشوند و مجازاتی سنگینتر دارند.
موضوع مهم و چالشبرانگیز ساخت سد شفا رود و سرنوشت غمانگیزی که ممکن است برای دهها هکتار از جنگلهای ارزشمند هیرکانی رقم بخورد آیا بهاندازه شکستن یک سرشاخه برای محیطزیست اهمیت ندارد که حرفوحدیثی برای آن نیست و شخصی برای این مهم پیام نمیفرستد؟
چرا بقدری که مردم و گردشگران را امرونهی میکنیم سعی نکردیم از ورود پساب صنعتی کارخانه چوکای تالش به رودخانه اردجان و مرگ میلیونها ماهی در اطراف محل ورود این رودخانه به دریای خزر جلوگیری کنیم؟
همه میدانند این واقعه تلخ در سال ۹۳ با ورود ناگهانی پساب به رودخانه نبود بلکه پساب چوکا در رودخانه اردجان وارد میشد ولی تابستان آن سال به خاطر کاهش آب رودخانه و به دلیل کمبود بارندگی، غلظت پساب بیشتر شد و ماهیهای دریا کشته شدند.
این روزها که هزینه تولید چای با هزینه فروش آن تناسبی ندارد، تغییر کاربری زمین-های چای و ویلا سازی در این مناطق اکثراً کوهپایهای به چشم می¬خورد، درحالیکه شالیزارها نیز همچنان در حال تغییر هستند.
متأسفانه پسماندهای رهاشده یا دفع شده، خاک و آب شهرها و روستاها را دچار آسیب های جبرانناپذیر کرده است.
دفنگاه سراوان رشت که بزرگترین دفنگاه شمال کشور است با شرایطی بحرانی دستوپنجه نرم می کند.
این مرکز که می تواند با تولید بیوگاز بخشی از انرژی موردنیاز شهر را تأمین کند با تولید گاز متان و شیرابه ناشی از دفع غیراصولی آلودگی رودخانه پیر بازار و تالاب انزلی را به دنبال دارد. از دفنگاه سراوان شیرابه ای با دبی ۲۰ لیتر در دقیقه خارجشده و مانند بمبی اتمی در منطقه به گردش درمیآید.
در کل استان گیلان مراکز دفع در دل جنگل یا حاشیه آن یا کنار رودخانهها قرار دارند که نبود امکان دفن بهداشتی (به سبب بالا بودن سطح آب¬های زیرزمینی و …) مشکلات را افزایش می دهد.
وقتی از مسائل محیط زیستی صحبت به میان میآید، صحبت از کیفیت محیط زندگی و بقای انسان است، گاه گروهی مسائل محیط زیستی را در حد شناخت و درک روابط جانوران، گیاهان و زیستگاههایشان میآوردند درحالیکه مسائل محیط زیستی حتی با نگاه حمایت از طبیعت و مراقبتهای محیطی باهدف حفظ منابع رشد اقتصادی و اجتماعی انسان است.
بهطور مثال مرداب جوکندان شهرستان تالش تحت حفاظت محیطزیست است اما همگان میدانند که براثر بیتوجهی مسئولان، این تالاب همواره مورد تاختوتاز صیادان و شکارچیانی قرارگرفته که پرندگان و ماهیان این مرداب را مورد تجاوز قرار دادهاند.
مردم میهماننواز گیلان همواره از گردشگران به گرمی استقبال میکنند و وجود گردشگران در این استان دارای اهمیت اقتصادی برای گیلانیهاست؛ باوجود اینکه این استان زیبا از محیطزیست بسیار حساسی برخوردار است، هنوز یک مکان دفن بهداشتی و اصولی ندارد و از همه مهمتر اینکه گردشگران استان زبالههای زیادی را در طبیعت رها میکنند که این امر موجب نگرانی مردم استان شده است.
باوجود قولهای مکرر و متعدد مسئولان اما هنوز از عهده برطرف کردن معضلات مدیریت پسماند، تالاب انزلی و رودخانههای سفیدرود، زرجوب و گوهر رود برنیامده و شهرداریها از عهده تفکیک زباله در استان برنمیآیند؟
ما هر روز و به هر مناسبتی به مردم و گردشگران تذکر میدهیم درحالیکه طراحی درستی در امکانات اقامتی، تأمین آب، مواد غذایی، سرویسهای بهداشتی و دفع زباله برای گردشگران نداشتیم.
ما از مهمترین معیارهای طراحیهای مهندسی در نقاط گردشگری نظیر پارک جنگلی و یا طرحهای دریا و سایر تفرجگاهها غافل بوده و تنها به تذکر و توصیه اکتفا کردیم که عاقبتش همین اوضاع امروزی است.
نظر شما