تحولات لبنان و فلسطین

فرهنگ و هنرسینمای مستند قسمت مهمی ‌از بدنه سینمای ایران است.چند سالی است که این سینما روز به روز جریان سازتر می‌شود و مخاطب سینمای ایران تازه متوجه شده است، می‌تواند در سینما، فیلم مستند ببیند و از آن لذت ببرد.

سینمایی که انگیزه می‌دهد، سینمایی که ناامید می‌کند

قدس آنلاین- فرهنگ و هنرسینمای مستند قسمت مهمی ‌از بدنه سینمای ایران است. چند سالی است که این سینما روز به روز جریان سازتر می‌شود و مخاطب سینمای ایران تازه متوجه شده است، می‌تواند در سینما، فیلم مستند ببیند و از آن لذت ببرد. این شانس سال‌ها بود که از مخاطب سینمای ایران گرفته شده بود. از سوی دیگر هرگاه بحث سینمای اجتماعی و مستند به میان می‌آید موضوع سیاه‌نمایی در این ژانر برجسته می‌شود.  

گروهی می‌گویند سینمایی که نگاه نقادانه به مسائل روز جامعه ندارد و به همه چیز پاستوریزه و سفید نگاه می‌کند، دیگر سینما نیست و بیشتر شبیه تلویزیون است. استدلال این گروه این است که اگر سینما نتواند بخشی از واقعیت‌های جامعه را بیان کند، به رسالت خود عمل نکرده است و کارکردی شبیه تلویزیون پیدا کرده است.

اما در برابر گروهی می‌گویند که اگرچه نگاه تیزبین یک هنرمند و رسانه سینما یک ظرفیت بزرگ برای هوشیار کردن مردم و مسؤولان است اما سیاه‌نمایی با نگرانی و واقع نمایی حاصل از آن متفاوت است. اثر سیاه‌نما، حاصل دیدگاهی نومید و رخوت زده است که به هیچ تلاشی برای بهتر کردن اوضاع و سر و سامان دادن به امور، ایمان ندارد.

 انعکاس یک سویه‌ مشکلات و کاستی‌های کشور و بزرگنمایی آن‌ها به نحوی که گویی هیچ گشایشی هرگز در امور کشور اتفاق نمی‌افتد و کم‌ترین امیدی به بهبود اوضاع نیست؛ نکته بارز و اصلی این فیلم‌هاست. این نگاه تلخ و بی اعتقاد چگونه می‌تواند برای مشکلات جامعه نسخه پیچیده و مردم را هوشیار کند؟ فیلم واقع‌نما اثری است که گفتاری صادقانه و نگاهی نگران اما امیدوارانه در پس آن جاری باشد، در غیر این‌صورت طرح صورت مسئله آن هم با بزرگنمایی تنها باعث ایجاد یأس و ترس در جامعه خواهد شد که فرسنگ‌ها با شعار تعهد اجتماعی فاصله دارد.

نشان دادن درد جامعه سیاه‌نمایی نیست

علیرضا دهقان مستند ساز جوان کشورمان درباره تعریف خود سیاه‌نمایی در برخی از مستندها می‌گوید: دادن تعبیر «سیاه‌نما» به برخی فیلم‌ها که شاید نگاهی تلخ نسبت به واقعیت جامعه دارد تعبییر و زائیده ذهن خود ما بوده است و بیشتر یک عنوان سلیقه‌ای است وگرنه سیاه‌نمایی جزیی از ساختار فیلمسازی و حتی محتوایی محسوب نمی‌شود اما حالا چرا برخی از آثار ما سیاه‌نمایی دارد؟

وی می‌گوید:رسالت سینمای مستند، بازتاب درست واقعیاتی است که در جامعه رخ می‌دهد حالا این واقعیت در هر حوزه‌ای می‌تواند باشد. کار مستندساز هم بازتاب و در نهایت تفسیر خلاقانه اتفاقی است که رخ می‌دهد. فیلمساز با ساخت فیلمش برآیند نگاهش را از موضوع به تصویر می‌کشد.

وی با بیان اینکه من فیلمساز دارم با فیلمم مشکلی را مطرح می‌کنم، اضافه می‌کند: ولی راه حل و درمان کار که دست فیلمساز نیست؛ دست مسؤولان جامعه است و فیلمساز هشدار دهنده است، درمان کننده نیست ولی به نظرمن اینکه به برخی فیلم‌هایی که در این چند سال، عنوان سیاه‌نمایی داده شده است؛ به خاطراتفاقاتی است که در اطراف ماافتاده است. ما که نمی‌توانیم به مسائل اجتماعی، محیط زیست و...بی اعتنا باشیم. این‌ها شاید در نظر اول تلخ باشد ولی هر چه هست، واقعیت است. فیلمساز اگر بخواهد برای آن دردها چاره‌ای پیدا کند، دیگر سیاه‌نمایی نکرده است و برآیند تصویری از یک واقعیت را نشان داده است که در جامعه وجود دارد و به وفور هم دیده می‌شود. باید برای کمرنگ‌تر این معضلات تلاش کنیم. ممکن است نشان دادن این‌ معضلات تلخ باشد ولی اگر ایجاد انگیزه جهت رفع آن بکند، کمک کننده است.

این فیلمساز بر اهمیت نگاه رو به جلوی مستندسازان تأکید می کند و می‌گوید: مستندی که معضلی را نشان می‌دهد و در کنارش راه حلی را ارائه می‌دهد، می‌تواند امیدوارکننده باشد.

وی با بیان اینکه باید از تمام جوانب به این مسائل نگاه شود، می‌گوید: اگر تصمیم بگیریم به فیلم‌های منتقد اجتماعی توجه نکنیم، چیزی را تغییر نمی‌دهد. این مستندها همگی از دل معضلات اجتماعی که در اطرافمان هست، شکل می‌گیرند و به هرحال در اغلب اوقات فیلمساز از شرایطی که در آن معضل یا نقدی هست، اثری را می‌سازد.

دهقان درپایان می‌گوید: در همه دنیا فیلم‌هایی هستند که نقدهای مستقیمی ‌به سیستم یا شرایط اجتماعی دارند و توسط مردم و مسؤولان دیده می‌شوند. بخشی از آن‌ها جنبه مستند و انتقادی و بخشی داستانی و جنبه سرگرمی ‌دارد و این بخشی از سینما است و نباید از هر فیلمی به دلیل نقد اجتماعی سیاه‌نمایی تعبیر شود.

باید جنبه‌های امیدوار کننده را هم نشان داد

در همین رابطه رضا فرهمند مستندساز دیگری است که با دادن عنوان سیاه‌نمایی به برخی مستندها مخالف است و معتقد است مسیری که فرهنگ و اساساً سینمای مستند در کشور ما طی می‌کند به سازمان‌های متولی مثل وزارت ارشاد وابسته است.

وی در این خصوص می‌گوید: این جهت گیری‌های در فیلمسازی و فیلمسازان مستند تأثیر می‌گذارد و شرایط ساخت فیلم‌هایی که فقط ما به آن‌ها می‌گوییم سیاه‌نمایی گاهی حتی با موانعی مواجه می‌کند.

فرهمند اضافه می‌کند: همه این فیلم‌های مستند حتی آن‌هایی که فیلم سیاه‌نما نامیده می‌شوند، زاییده حال من فیلمساز است. چون شرایط روحی یک فیلمساز تحت تأثیر شرایط اجتماعی جامعه است و کاملاً می‌توانید از روی نیمرخی که در فیلم‌ها وجود دارد به وضعیت اجتماعی جامعه آن جامعه برسید.   حالا اگر حال فیلم‌های مستند ما از بابت موضوعات و نگاهش امیدوارکننده نیست شاید یک دلیلش این باشد جامعه ما در شرایط نرمالی وجود ندارد. ما این روزها کمتر آدم‌های خوشحال را در دور و اطرافمان می‌بینیم.

وی با تأکید بر اینکه تلخ بودن لزوماً به معنای سیاه دیدن نیست، اضافه می‌کند: فیلم مستند آن‌هم از نوع اجتماعی‌اش نشان دادن واقعیت است. باید بپذیریم در موارد زیادی این واقعیات معمولاً تلخ هستند. نشان ندادن آن واقعیات، به معنی نبودن آن‌ها در جامعه نیست ولی می‌شود در کنار نشان دادن واقعیت، حتی واقعیت تلخ، جنبه‌های امیدوارکننده و زیبایی‌های مسئله را هم نشان داد. مستند امیدوارکننده تعریفش را به همراه خود دارد و مستندی است که در مخاطب ایجاد امید و اعتماد به نفس می‌کند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.