قدس آنلاین - گروه استانها - رقیه توسلی: چرا در آب و هوای جغرافیایی نامساعد مثل همان تک مسافر پرهیز کرده از سفر، اجازه عدم پرواز صادر نشد؟
چرا در شرایط سخت جوی به هواپیمایی که سالها زمینگیر بوده، دستور تیک آف داده شد؟
چرا پی در پی از رادار وظیفه و مسولیت، محو می شویم؟
و همیشه بعد از بروز سانحه می خواهیم از دانش و تبحر کارشناسان باخِرَد کشورهای دیگر بهره ببریم و کاملاً اکنون را فراموش می کنیم آنقدر که زمان پیشگیری از دست می رود؟
مدام چرا اصرار داریم که صلاحیت پرواز تایید شده و اوضاع تحت کنترل بوده؛ که پُرواضح است احتمال پیشامد و نقص فنی برای هواپیماهای فرتوت و مستهلک، همواره قوی خواهد بود؟
چرا جان باختن سرنشینان تهران - یاسوج باز فقط می رود جزو آمارها و به قول همین نماینده مجلس، همچنان به حضور بی تاثیر بر سر حوادث و عدم استفاده از نظرات کاربردی مبتلا هستیم؟
چرا به سبک دوراندیشان به بررسی راه های اساسی درمان نیفتیم! عبرت نگیریم از زمستانِ بی پایانِ دِنا! کاری نکنیم که گذرمان دیگر به مسیرهای صعب العبور و بوران و کولاک و منفی بیست درجه نخورد! به ارتفاع چهارهزارمتری غم!
براستی جان آدمیزاد، باارزش است اگر مدیرانِ اشتباهی اجازه بدهند...! اگر پرواز بالگردهای عاشق را در هوای مه آلود و برفی کوهستان ببینند...! تیم های امدادی تکاوران و کوهنوردان از جان گذشته را... پروسه ی طاقت فرسای جستجو را... و مُشرف به اشک های دنا، اینبار واقعاً سقوط را درک کنند...
نظر شما