تحولات لبنان و فلسطین

معاصرسازی یا الگوسازی از شخصیتی که آیینه تمام نمای شریعت اسلام است، آنجا اهمیت بیشتری می‌یابد که نشانه‌های فاصله گرفتن زنان و دختران نسل جدید از معارف فاطمی در جامعه ما نمود بیشتری پیدا می‌کند. اما در میان این شخصیت جامع که اهل بیت(ع) او را حجت خدا بر خود می‌دانند، کدام وجهه را می‌توان برای همه ابعاد شخصیتی فاطمه(س) دانست.

فاطمه(س) ریشه نبوت است

قدس آنلاین-معاصرسازی یا الگوسازی از شخصیتی که آیینه تمام نمای شریعت اسلام است، آنجا اهمیت بیشتری می‌یابد که نشانه‌های فاصله گرفتن زنان و دختران نسل جدید از معارف فاطمی در جامعه ما نمود بیشتری پیدا می‌کند. اما در میان این شخصیت جامع که اهل بیت(ع) او را حجت خدا بر خود می‌دانند، کدام وجهه را می‌توان برای همه ابعاد شخصیتی فاطمه(س) دانست.

دکتر فرشته روح افزا در گفت وگو با قدس می‌گوید، اگر وجهه مادری و تربیتی حضرت زهرا(س) برای ما تبیین شود، به همه ابعاد وجودی‌ام ابیها پی خواهیم برد.

دکتر فرشته روح‌افزا، استاد دانشگاه و دارای دکترای الکترونیک از دانشگاه منچستر انگلستان،   پژوهشگر و محقق در حوزه مطالعات زنان و معاون شورای فرهنگی – اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

درباره جایگاه مادری حضرت زهرا(س) در نزد اهل بیت(ع) سخن از حجیت ایشان بر امامان است. چرا چنین جایگاهی برای مادر امامت ترسیم شده است؟

«ام» در زبان عربی یعنی ریشه. حضرت زهرا(س) پیش از اینکه مادر امامت نامیده شوند، توسط پیامبر(ص) «ام ابیها» خوانده شدند؛ این نام یعنی زهرای مرضیه(س) ریشه پدر است. اینکه ائمه معصومین(ع) حضرت زهرا(س) را حجت خدا برخود می‌دانند، از جایگاه تربیتی فاطمه(س) سرچشمه می‌گیرد. از طرف دیگر، خداوند در سوره کوثر «فاطمه» را خیر کثیر معرفی می‌کند. شما به این شاخص‌هایی که در شخصیت حضرت زهرا(س) تبلور یافته دقت کنید، از طرفی ریشه پیامبر(ص) و از سوی دیگر خیر کثیر است. چنین شخصیتی است که ریشه همه دستاوردهای نبوت در وجودش تجلی یافته است. حضرت زهرا(س) مادر یازده امام معصوم است، از طرف دیگر این مادر، مربی این رهبرانی است که هدایتگران جامعه اسلامی هستند. البته باید به نقش سازنده زنان در تربیت نیروهای کارآمد جامعه اشاره کرد؛ در قرآن کریم در دو بحث «ضرب الله» آمده است، یک بار برای کل مؤمنان و یک بار برای کافران. در هر دو محوری که خداوند مؤمنان و کافران را مورد خطاب قرار میدهد «زنان» محور هستند. این تأکید قرآن دلیل اهمیت جایگاه تربیتی زنان درجامعه است که هم می‌توانند منشأ خیر و سعادت باشند و هم شقاوت.

با وجود این تعابیر قرآنی برای زنان، بانویی مانند زهرای مرضیه(س) که وجودی استثنایی دارند، پس از رحلت رسول الله(ص) فرشته وحی بر او نازل می‌شد و ایشان را صاحب کتابی از اخبار آینده می‌سازد  که اکنون در دست امام عصر(عج) است. حضرت امام خمینی(ره) در سخنرانی خود می‌فرمود: مگر هر شخصی می‌تواند جبرئیل را درک کند؟ علی(ع) هم کاتب وحی پیامبر بودند و هم کاتب وحی فاطمه(س). این چه مقامی است که خداوند حتی ملائک تقدیر را نزد فاطمه می‌فرستد؟ همه این مقام معنوی فاخر به زمانی باز می‌گردد که خداوند پیامبر آخرالزمانش را به چله نشینی می‌خواند و به معراج می‌برد تا در نهایت عصاره آن عبادت‌ها و مقام‌های معنوی میوه بهشتی شود که تناولش «فاطمه» را برای عالم بشریت رقم بزند. زنی در چنین مقام معنوی آموزش دهنده و مربی نسل امامان است. ماجرایی که برای فاطمه(س) در دفاع از ولایت رخ می‌دهد، آیینه تمام نمای واقعه عاشوراست. برای امر به معروف و نهی از منکر به خانه تک تک انصار و مهاجر می‌رود و جامعه‌اش را اینچنین تربیت می‌کند که نظارت عمومی و دعوت به خیر، وظیفه است. تمام آنچه برای فاطمه(س) در عالم معنا رخ داده و شخصیت معنوی ایشان را رقم می‌زند، به جایگاه مادری و تربیتی حضرت ختم می‌شود تا مربی نسل جامعه ساز، آینده ساز و سرنوشت ساز جهان شود.

در برخی تعابیر از حضرت زهرا(س) به عنوان مادر امت رسول الله نیز یاد می‌شود. آیا این جایگاه در ادامه نقش مادرانه حضرت برای اهل بیت(ع) است؟

حضرت زهرا(س) تنها مادر اهل بیت(ع) نیستند، بلکه مادر امت رسول الله هستند. بانویی که در ۱۷سالگی عبادت‌های طولانی داشتند که پاهایشان ورم می‌کرده و در این عبادت‌ها برای امت پدرشان دعا می‌کردند، جایگاه مربی و مادری دارند. این نقش ماندگار برای همه جامعه بشری است. «الجار ثم الدار» تنها یک دعای ساده نیست، بلکه یک روش تربیتی است که تنها از یک مادر صادر می‌شود.

با توجه به این تعاریف و تعابیر، می‌توان مدعی شد جایگاه مادری حضرت زهرا(س) از سایر مقام‌ها و ویژگی‌های شخصیتی ایشان مهم‌تر است؟ آیا این نگاه تک بعدی برازنده این شخصیت ممتاز است؟

اگر نگاه تک بعدی به شخصیت حضرت زهرا(س) داشته باشیم، در حق ایشان اجحاف کرده‌ایم. وقتی از حضرت فاطمه(س) صحبت می‌کنیم، یعنی بانویی که تنها مادر و همسر نیست، بلکه یک چهره مهم و تأثیرگذار در سیاست جهان اسلام است. کسی است که خطبه فدکیه می‌خواند و در مقابل غصب حکومت می‌ایستد. زهرا(س) کسی است که با داشتن باغ فدک، زندگی ساده را در پیش می‌گیرد و این مهم‌ترین درس اقتصاد در اجرای اقتصاد مقاومتی به خانواده، جامعه وحکومت است. فاطمه زهرا(س) نمونه بانویی است که زندگی عاشقانه می‌سازد، زهرای مرضیه(س) در برابر همه ظلم و ستم زمانه یک تنه می‌ایستد تا حقی از علی(ع) ضایع نشود، حقی که ولایت است. کدام یک از کسانی که ادعای عشق می‌کنند حاضرند برای احقاق حقی این گونه مبارزه کنند؟ عشق یک بعد انسانی و نفسانی صرف نیست، نگاهی که فاطمه(س) به علی(ع) دارد فراتر از یک همسر است، او عاشق مقام‌های معنوی علی(ع) است. در چنین محیط خانه‌ای که عشق در مقام بالای معنوی موج می‌زند فرزندانی مانند حسنین و زینب(ع) تربیت می‌شوند که هر یک به اندازه تاریخ بشریت برای ما دستاورد معنوی، فرهنگی و سیاسی داشته‌اند. زهرای مرضیه(س) در قاب مادری حقایق را برای فرزندان و ما ترسیم می‌کنند؛ حقیقت این است که ولایت نباید تنها بماند حتی اگر به مرگ ختم شود. متأسفانه دنیا از شناخت شخصیت علمی حضرت فاطمه(س) محروم مانده است، محدودیت هایی که برای صدیقه کبری(س) بوده موجب شد تا «بیت الاحزان» را احیا کند و یک روش مبارزاتی را به ما آموزش بدهد. با وجود این برجستگی‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، نقش مادری حضرت زهرا(س) بیشتر در نگاه ماست، زیرا ایشان در این قاب مادری خود دین، تبلیغ، سیاست، اقتصاد، عدالت خواهی و آینده اسلام را برای تربیت فرزندان خود و جهان اسلام آموزش می‌دهد، کتاب به یادگار می‌گذارد و به مقامی می‌رسد که مهدی موعود، فاطمه(س) را الگو  و حجت برخود می‌نامد.

برای معاصرسازی نقش مادری حضرت زهرا(س) چه باید کرد؟

آنچه امروز تحت عناوینی مانند لایحه منع خشونت علیه زنان، سند۲۰۳۰ و دفاع از حقوق شهروندی برای زنان بدنام یا حامیان بی حجابی در جامعه مطرح است، هیچ نشانی از آموزه‌های دینی در خود ندارد. باید سیره فاطمی و آموزه‌های دین در جامعه به صورت کاربردی پیاده شود، در زندگی زهرایی زندگی مجردی جایگاهی ندارد، زوجیت در زندگی دنیا پایان نمی‌یابد و امتداد آن در بهشت است. برای زن و شوهر بهشتی، خانه در بهشت ساخته می‌شود. اگر این آموزه‌ها در جامعه ما پیاده می‌شد، اگر اعتمادی که در خانه فاطمه و علی(ع) حاکم بود، اگر عشقی که بین این زوج جاری بود به زوج‌های جوان آموزش داده می‌شد،   امروز شاهد افزایش چشمگیر آمار طلاق نبودیم.

اما در بعد اجتماعی نیز حضرت زهرا(س) یک سرمایه مهم آموزشی هستند. روایت داریم که حضرت فرمودند «بهترین زن کسی است که نه نامحرمی او را ببیند و نه او نامحرمی را». این درحالی است که حضرت در مسجد خطبه خواندند، برای احقاق حق علی(ع) سیلی خوردند، در ماجرای مباهله حاضر بودند و با مهاجر و انصار به بحث نشستند، چگونه این توصیه با اقدام‌های عملی حضرت جمع می‌شود؟

اگرکسی بگوید حضرت زهرا(س) می‌خواهد زنان خانه نشین شوند، اجحاف در حق زهرای مرضیه(س) است. چگونه زنی که خود فعالیت اجتماعی پررنگ دارد و الگوی زنان و مردان مسلمان است، زنان یک امت را به خانه نشینی دعوت می‌کند؟ آنچه زهرا(س) در این روایت به زنان مسلمان می‌آموزد، پرهیز از ارتکاب به حرام است. زهرا(س) به زنان توصیه می‌کند چنان عاشق همسرت باش و چشمانت را پاک نگه دار که هیچ مردی را جز او نبینی و کاری کنی که او نیز هیچ زنی را جز تو نبیند. کاش به جای اجرا گذاشتن مهریه و نگرانی برای آموزش جنسی و تشویق برای خواندن درامهای عاشقانه غربی، این مباحث به زنان کشور آموزش داده میشد. وقتی سلبریتی‌های جامعه ما برای دختران جوان الگو می‌شوند و دنیای اینستاگرام پر می‌شود از عکس‌های حیوانات آن‌ها و دغدغه زایمان در خارج، چه انتظاری می‌توان از نسل آینده داشت که این مظاهر دنیایی کعبه آمال آن‌ها نشود؟ در معرفی زهرای مرضیه(س) آن قدر کوتاهی کردیم که یک نفر خارج نشین به جای مدیران فرهنگی ما عمل کند و پرچم بی عفتی به دست دختران فریب خورده ایرانی بدهد. شعار این دختران واقعاً آزادی است یا نمایش تن و فرار از اندیشیدن؟

اگر بُعد اجتماعی و سیاسی شخصیت حضرت فاطمه(س) به زنان ایرانی معرفی می‌شد، اگر عاشقانه‌های علی و فاطمه به تصویر کشیده می‌شد و رسم مادری حضرت زهرا برای دختران ما نمایش داده می‌شد، امروز شاهد این رخدادها نبودیم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.