نکته جالب اینکه همین یک سال پیش و به دنبال طولانی شدن محاصره «غزه» توسط اسرائیلیها، «یونیسف» هشدار داد که کودکان فلسطینی در معرض کمبود آب جدی و تشنگی فراگیر ناشی از محاصره نظامی و اقتصادی هستند. یعنی «نتانیاهو» که بابت تشنگی کودکان غزه ککش هم نمیگزد حالا به فکر تشنگی کودکان ایرانی افتاده است! بخش جالبتر ماجرا که تا امروز کمتر به آن توجه شده این است که رد پای اسرائیلیها در بروز خشکسالی در بخش هایی از ایران و پیدا شدن سر و کله ریزگردها هم دیده میشود. سیدجواد ساداتی نژاد - رئیس فراکسیون منابع آب مجلس- دیروز گفت: «در حال حاضر رژیم صهیونیستی وارد همکاری با ترکیه شده و با زیر پا گذاشتن کنوانسیون ۱۹۹۷ نیویورک، طرح «گاپ» را در منطقه در دست اجرا دارد که عراق، سوریه و کل منطقه را با خطر خشکسالی و تشدید ریزگردها مواجه کرده است».
■ طرح آناتولی جنوب شرقی
قرار نیست با داستان سرایی و استفاده از نیروی تخیل به سبک فیلمهای هالیوودی، همه تغییرات آب و هوایی و غوغای ریزگردها را بیندازیم گردن پروژههای عجیب و غریب و خیالی مانند «هارپ» و خودمان و مسئولانمان را تبرئه کنیم. فقط قرار است درباره سوژه گزارش یعنی طرح «گاپ» بنویسیم که کارشناسان داخلی و خارجی معتقدند به همین زودی برای بسیاری از کشورهای منطقه فاجعه به بار خواهد آورد. ریشههای این فاجعه هم که البته چند سالی است نشانههایش دامنگیر کشور ما شده، بر میگردد به سال 1975 میلادی که ترکیه تصمیم گرفت برای تولید برق و بهبود سیستم آبیاری طرح «آناتولی جنوب شرقی» یا همان «گاپ» را به اجرا بگذارد.
■ 22 سد
البته ماجرا به همین سادگی چند سطر بالا نیست. روی کاغذ و در طرحی که ترکها توی سرشان داشتند قرار بود به مرور 22 سد بزرگ بر رودهای دجله و فرات ایجاد شود. واقعیتش این بود که ترکیه از سالهای 1930 به بعد به فکر افتاده بود از ظرفیت رودهای دجله و فرات برای تولید برق استفاده کند. همین فکر بعدها تبدیل شده بود به طرحی چند منظوره و چند مرحلهای به نام «گاپ» برای توسعه همه جانبه و احیای زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم. طبق پیش بینیها در آینده با ایجاد میلیونها فرصت شغلی، تولید محصولات کشاورزی چند برابر میشد، تولید برق ارزان افزایش مییافت، صادرات و واردات رونق میگرفت و خلاصه وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... ساکنان آناتولی جنوب شرقی و مناطق همجوار آن از این رو به آن رو میشد.
■ 30میلیارد متر مکعب
در طول همه این سالها که «گاپ» مرحله به مرحله اجرا میشد و هر بار سدی جدید، راه دجله و فرات را میبست، هم دولتمردان و کارشناسان ترکیه، هم شرکتهای مختلف اسرائیلی که مجری طرح بودند و هم سیاستمداران و کارشناسان دیگر کشورها میدانستند که به همان اندازه که اقتصاد ترکیه را متحول خواهد کرد، برای کشورهای دیگر منطقه فلاکت و بدبختی به بار خواهد آورد. مثلاً سد «کِبان» که از جمله نخستین سدهای ساخته شده بر روی رود فرات بود در همان سال نخست سبب شد یک چهارم از حجم آبی که به سوریه و عراق میرسید، کاسته شود. این مقدمه آغاز فاجعه برای منطقه بود. برنامه بلند مدت ترکیه این بود که با اجرای «گاپ» و ساخت 22 سد، بیش از 30 میلیارد متر مکعب از آبهای سطحی را ذخیره کنند، اما جالب است بدانید در سال 1992 سد « آتاتورک» را ساختند که به تنهایی میتوانست 30 میلیارد متر مکعب آب یعنی بیشتر از تمام سدهای ایران را ذخیره کند!
■ قولهای ترکیه
هشدارهای بین المللی در سالهای نخست اجرای طرح « گاپ» درحالی به ترکیه داده میشد که بسیاری از کشورهای منطقه از جمله ایران خودمان، به دلایل مختلف، پیامدهای زیست محیطی این طرح را نادیده میگرفتند. ترکها اما هر بار بر روی کاغذ، قول میدادند حقابه کشورهای عراق و سوریه را بدهند. قولی که پس از یک سال فقط بر روی کاغذ میماند و تنشهای آبی و خشکسالی در این دو کشور و سپس بخشهایی از ایران را تشدید میکرد. در خبرهای دو سال پیش کشور خودمان وقتی که ریزگردها و خشک شدن تالاب « هورالعظیم» امان همه را بریده بود، خبر زیر خودنمایی میکند: «تعداد زیادی از مسئولان، کارشناسان، خبرنگاران و فعالان محیط زیست، ۱۵۵۰ شخص حقیقی و ۱۶۰ تشکل غیردولتی در نامهای به سازمان ملل متحد و یونسکو از ترکیه به دلیل بستن آب دجله و فرات شکایت کرده و آن را عامل بحرانهای اجتماعی، سیاسی و محیط زیستی سالهای اخیر در منطقه از جمله ریزگردها دانستهاند...».
■ اگر «ایلیسو» آبگیری شود...
نه اینکه فکر کنید ترکیه با وجود اعتراضهای جهانی، چندان تغییری در طرحهایش ایجاد یا بخشی هایی از آن را متوقف کرد. از وقتی پیمانکاران اسرائیلی به این طرح پیوسته بودند، چه بسا کار با سرعت بیشتری هم پیش میرفت و معاهدههای جهانی در باره رودخانهها همچنان زیر پا گذاشته میشد. اوضاع آشفته عراق و سوریه نیز کمک میکرد تا سردمداران ترکیه کار را آن طور که دوست دارند به پیش ببرند. از سوی دستگاه دیپلماسی ایران و یا وزارت نیروی کشورمان نیز حرکت و جنبش چندانی برای متوقف کردن این روند دیده نمیشد. سال 96 بود که خبر رسید سد بزرگ « ایلیسو» بر روی سر شاخه های«دجله» به مراحل تکمیل شدن نزدیک میشود. این یعنی با آبگیری این سد «دجله» و سپس «هورالعظیم» کاملاً خشک خواهند شد! سال گذشته «جلالوندی» مدیرکل دفتر ارزیابی و اثرات زیست محیطی سازمان محیط زیست، در باره رایزنیهای انجام شده با ترکیه و دیگر کشورها در باره این سد گفت: « نمیتوانیم به صراحت بگوییم که امکان توقف این طرح وجود دارد یا اینکه متوقف نخواهد شد... ترکیه اگر بتواند حقابه دجله را به میزان لازم پرداخت کند، این کار کمککننده خواهد بود... این مسئله حتی قابلیت پیگیری در دیوان لاهه را نیز دارد...».
■ رطب خورده ها
از سال پیش تا امروز خبری روی خروجی خبرگزاریها درباره اینکه مسئولان ایرانی ماجرا را در دیوان « لاهه» یا جای دیگری پیگیری کنند، دیده نشده است. برخی از فعالان زیست محیطی معتقدند حکایت مسئولان ایرانی در ماجرای طرح « گاپ» و سدهای پرشمارش، حکایت رطب خوردهای است که نمیتواند منع رطب کند! از این زاویه اگر به ماجرا نگاه کنیم، نمیتوانیم به پیگیری جدی مسئولان مختلف کشورمان چندان امیدوار باشیم و حالا حالاها باید شاهد این باشیم که افرادی چون «نتانیاهو» و شاید هم « ترامپ» به ما پیشنهاد حل مشکل خشکسالی را بدهند!
نظر شما