اقتصاد ایران به یک معنا اقتصاد دلال زده به شمارمی رود دراین اقتصاد بازی دلالها هربار بسیاری از بازارها راوارد تنش میکند دراین فضا،صاحبان سرمایه بدون اینکه نقشی درتولید داشته باشند یا ارزش افزودهای ایجاد کنند به سودهای بالا درکوتاه مدت دست مییابند؛ این سود از اخلال درنظام اقتصادی کسب میشود برای نمونه میتوان به بازار سکه،ارز، احتکار کالا وخریدهای عمده اشاره کرد متأسفانه آگاهی از مسائل و رخدادهای آینده اقتصادی (اطلاع از قیمت ها) وبویژه رانت اطلاعاتی که در اقتصاد ایران چیز عجیبی نیست بر مشکلات اقتصاد میافزاید تا جایی که دونفر با خرید 61 هزار قطعه سکه بازار آن رامتلاطم میکنند.
اکنون هم به وضوح مشخص است که بازارهایی مانند سکه، طلا وارز وحتی مسکن برای کسب سودهای نجومی به سمت احتکار وگرانی پیش رفته که این مسائل موجب برهم ریختگی و قفل شدن این بازارها میشود، بدتر از آن مشاهده میشود که دلار 4200تومانی در بازار سیاه تا 8000 تومان هم فروخته میشود؛بنابراین اینکه عامل تنش دربازارها رابه طور کامل درخارج از مرزها دنبال کنیم نادرست است.
ریشه بیماری دلالی در اقتصاد ناشی ازوجود منافذ زیادی است که باید بسته شود به عنوان مثال بحث 16هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان ناشی از وجود همین منافذ است که اقتصاد کشور را تا مرز انفجار رسانده است؛ در اقتصاد مریض برای انجام هر فعالیتی ابتدا به پول وسودهای کلان و رانت توجه میشود که آفت هر اقدام اقتصادی وتولیدی است، کم توجهی به تولید و سود پایین این بخش،سرمایهها را ناگزیر به سمت بازارهای کاذب وسیاه سوق میدهد دراین فضا سودجویان با فضاسازی همه شرایط را به نفع خود تغییر میدهند. پس تا زمانی که اقتصاد کشور reset (بازگشت به تنظیمات اولیه) نشود و دلالان ومدیران مسبب بحران، مجازات نشوند مشکلات اقتصاد کشور حل نمیشود.
در کنار نگرش سود جویی برخی از فعالان اقتصادی، متأسفانه اعتقادبرخی مدیران و مسئولان به اجرای نظام سرمایه داری لیبرال ازیک طرف و رشد طبقه ثروتمند درطول سه دهه اخیر، سود پرستی تبدیل به فرهنگ شده است دراین نگرش تولید امر مقدسی نیست که خود این تفکر هم برای اقتصاد ایران خطرناک است.
از سوی دیگر این تفکر که مشکلات اقتصاد ایران به خارج از مرزها برمیگردد یک رویکرد ناقص است بررسیها نشان میدهد تهدیدات اقتصادی مربوط به سالهای اخیر نیست، بلکه اقتصاد ایران 40 سال است که با این تهدیدات دست وپنجه نرم میکند، خطر عمده از ناحیه تهاجم از درون مرز اما پنهان است، تا زمانی که دست مفسدان، نفوذیها و رانت خواران از اقتصاد کشور کوتاه نشود اقتصاد ایران آبستن مخاطرات زیادی خواهد بود.
برای رهایی از این وضعیت به جز شفاف سازی نیازمند عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی هستیم که متأسفانه برای بعضیها معنایی ندارد چنانچه این سیاستها بدرستی پیاده سازی شود بسیاری از کارهای اقتصادی معطل مانده در کشور قابل احیاست البته شرط دستیابی به این اهداف داشتن تصمیم قاطع وانقلابی در اجرای سیاستهای اقتصادی کشور است. از سوی دیگر برای مدیریت بخشهای اقتصادی باید مدیرانی به کار گرفته شوند که متخصص و ارزشی و پاک دست باشند تا بتوانند جلوی راههای نفوذ اقتصادی را سد کنند.
۲۰ تیر ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۵
کد خبر: ۶۰۹۷۲۱
در کنار نگرش سود جویی برخی از فعالان اقتصادی، متأسفانه اعتقادبرخی مدیران و مسئولان به اجرای نظام سرمایه داری لیبرال ازیک طرف و رشد طبقه ثروتمند درطول سه دهه اخیر، سود پرستی تبدیل به فرهنگ شده است...
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما