در این گزارش قرار نیست به این موضوع بپردازیم، بلکه این بار «بیمارکشها » هستند که سوژه اصلی هستند و به نوعی کاری شبیه به کار همان «مسافرکش»ها را انجام میدهند، اما این بار در حوزه سلامت!
شاید بعضیها بگویند «بیمارکش» دیگر چه واژهای است ! باید عنوان کنیم که این افراد همان هایی هستند که واسطه بین بیماران خارجی و پزشکان برای شروع روند درمان هستند!
برای پیدا کردن و دیدن این دست از خادمان عرصه گردشگری سلامت(!) کافی است سری به خیابان هایی بزنید که ساختمان پزشکان در آنجا تراکم بیشتری دارد.
ما برای بررسی نحوه کار بیمارکشها سری به خیابان پرستار مشهد زدیم تا با شرایط کار آنها آشنا شویم. البته برای سر در آوردن از این موضوع لازم بود، نقش یک بیمار عرب را بازی کنیم تا بیمارکشان محترم بهتر با ما همکاری داشته باشند!
*بیماران عرب همین امروز، ایرانیها چند ماه دیگر!
ابتدای خیابان پرستار به مردی میانسال بر میخوریم که خودش را فواد معرفی میکند. وقتی موضوع را با او در میان میگذاریم، چشمانش برقی میزند و با گرمی خیلی بیشتری با ما صحبت میکند. فواد میگوید: برای هر پزشکی که شما بخواهید، من میتوانم وقت بگیرم و مقدمات کار را فراهم کنم. اینجا پزشکانی که چند ماهه به بیماران ایرانی وقت میدهند، وقتی ما برایشان بیمار عرب میبریم، همان لحظه پذیرش میکنند و روز بعد اگر لازم باشد، بیماران بستری و جراحی میشوند! شما راحت باشید. کار را دست من بسپارید و بقیهاش میافتد روی ریل. من تا هر جا که شما بخواهید در کنارتان خواهم بود. از کلینیک چشم پزشکی گرفته تا کلینیکهای تخصصی دیگر هرجا که بخواهید برایتان وقت میگیرم.
وقتی با تعجب از او میپرسیم، مگر میشود دکتر به یک بیمار هموطنش وقت ندهد، آن وقت برای یک بیمار خارجی بلافاصله وقت خالی کند، فواد پاسخ میدهد: اگر شما حرف من را قبول ندارید، کافی است یک سر به هر کدام از مطبهای همین پزشکان بزنید. چند دقیقهای که آن جا باشید با دیدن بیماران خارجی و عرب که میآیند، بخوبی متوجه آنچه که گفتم خواهید شد!
فواد در پاسخ به کنجکاوی ما در مورد اینکه پولی هم برای معرفی بیمار ما به دکتر از ما میگیرد، میگوید: اگر شما لطف کردید و چیزی به من دادید که دستتان درد نکند، اما اگر چیزی هم ندادید، اشکالی ندارد. بعضی از پزشکان این قدر خوب پورسانت میدهند که حتی لازم نباشد ما از بیمار پولی بگیریم!
وقتی از او میپرسیم چرا بیماران خارجی و عرب برای پزشکان محبوبیت دارند و پزشکان اینهمه در اختیار آنها هستند، او با لبخندی معنی دار میگوید: هرچه که هست، مربوط به پول است. شما خودت را جای پزشکی بگذار که قرار است مثلاً برای یک عمل جراحی یک میلیون تومان از بیمار ایرانی بگیرد، ولی همان عمل را برای بیمار خارجی با 5 میلیون انجام میدهد. کدامیک را قبول میکنی؟ قطعاً اگر دنبال پول باشی که هستی، بیمار عرب را در اولویت قرار میدهی. اینها هم همین کار را انجام میدهند. فقط همین!
*پورسانتهای وسوسه انگیز
وقتی از فواد جدا میشویم، جوانی بسرعت خودش را به ما میرساند. او همان ابتدا بدون مقدمه میگوید: برای کدام دکتر وقت میخواهید؟ من با شرایط بهتری که فواد برای شما گفت، کارتان را راه میاندازم! به او میگوییم چه کار میکنی که از فواد بهتر باشد؟ او میگوید: ما علاوه بر کارهای رفاهی و خوبی که برای بیمار و سلامتیاش انجام میدهیم، حتی برای همراهان بیمار هم امکاناتی را در نظر میگیریم تا دیگر مجبور نباشند دنبال جا و مکان باشند! در ضمن قول میدهم کمیابترین پزشکان را برایتان پیدا کنم. پزشکانی که هیچ کدام از اینها (بقیه بیمارکش ها) نمیتوانند حتی وارد مطب آنها شوند.
او ادامه میدهد: اگر با من کار کنید، حتی نصف پورسانتی را که قرار است دکتر به من بدهد به شما میدهم. این قدر شرایط خوب است و پزشکانی که من با آنها کار میکنم، خوب پورسانت میدهند که بخواهیم حتی بعداً نفراتی را که شما معرفی کردید به پزشکان معرفی کنیم و پول خوبی از قبال این کار به دست بیاوریم.
او میگوید: حتی اگر بیمار نیاز به داروهای کمیاب یا وسایل توانبخشی داشت که گیر نیاید، هستند افرادی که این موارد را به ما بدهند و از این بابت هم خیالتان راحت باشد.
*بیمارکشی بدون محدودیت جنسی
نکته جالب اینکه بیمارکشها حتماً مرد نیستند و حتی در بین آنها خانم هایی هم هستند که بیماران خارجی را به پزشکان معرفی میکنند! در حوالی یکی از کلینیکهای زیبایی و کاشت مو به خانمی بر میخوریم که همراه او چند نفر مرد عرب هستند. با او که همکلام میشویم، همان ابتدا میگوید: اگر دنبال دکتر خوب برای کاشت مو هستید، بهترینها را برایتان معرفی میکنم! و اگر بیمارتان عرب باشد هم پورسانت خوبی گیر شما میآید و هم من.
به او میگوییم کلینیک هایی که با شما کار میکنند، چگونه هستند؟ پاسخ میدهد: بهترین امکانات را برای شما فراهم میکنند. در فضایی که هیچ جای دیگری تجربه نکرده باشید. با بهترین بازدهی!
نظر شما