مریم احمدی شیروان/ چند وقتی است که وضعیت معیشتی و کاهش بیسابقه قدرت خرید فرهنگیان، پایین بودن سهم آموزش در بودجه 98، ناکارآمدی بیمههای تکمیلی و... همه دست به دست هم داده تا صدای اعتراض معلمان بیش از گذشته شنیده شود.
روز گذشته امیرعلی نعمتاللهی؛ قائم مقام وزیر آموزش و پرورش به این اعتراضها واکنش نشان داد و با بیان اینکه در برابر خدمات، تلاشها و کرامت همکارانمان شرمنده هستیم به معلمان اطمینان داد که تمامی مسئولان و به تعبیر وی «خادمانشان در حوزه ستادی، استانی و کشوری وزارت آموزش و پرورش» هر آنچه را که امکانپذیر بوده پیگیری کردهاند.
نعمتاللهی گفته است همکاران ما در حوزه ستادی مضیقهها و توانمندیهای معلمان را میدانند، اما انتظار ما از همکاران این است که همه با هم با یک همدلی و همکاری کارها را جلو ببریم.
برای بهبود معیشت معلمها کاری نمیکنند
جواد امیریخواه یکی از فرهنگیان ناراضی درباره دلایل این اعتراضها به خبرنگار ما میگوید: سالهای زیادی است که معلمهای بازنشسته و شاغل از پایین بودن حقوق و دستمزد خود ناراحت هستند و بارها به زبانهای مختلف این نارضایتی را اعلام کردهاند. کاهش بودجه این حوزه، سرانه ناچیز مدارس و انداختن سنگینی بار آموزش برخلاف قانون اساسی به دوش مردم از مواردی است که مورد اعتراض قرار گرفته شده، البته وزیر هم بارها قول پیگیری و حل مشکل را داده،اما به آن عمل نشده است تا حدی که حالا سرخورده شدهایم.
او در توضیح برخی از مشکلات بیان میکند: حقوقهای اندک، گرانی و تورم موجود در جامعه قدرت خرید معلمها را بسیار محدود کرده است. به نظر میرسد وزارت آموزش و پرورش هیچ ایده عملی برای اصلاح ساختار نظام آموزشی ندارد و برای ارتقای کیفیت آموزشی و بهبود اوضاع معیشت معلمها هیچ کاری انجام نمیدهد. قانون مدیریت خدمات کشوری بیشتر از یک دهه است که اجرا نمیشود. رتبهبندی هم حدود سه سال است مسکوت مانده و معلوم نیست صندوق ذخیره فرهنگیان چه شده است.
اعتماد به آموزش و پرورش از بین رفته است
امیریخواه با ابراز تأسف اضافه میکند: شأن معلم در جامعه خدشهدار شده است. صدا و سیما علیه معلمها بسیار کار میکند و خشونت علیه معلمها توسط دانشآموزان و والدین آنها در جامعه انعکاس پیدا نمیکند. زحمات معلمها آن هم در مدارس تخریبی، کپری، بیسقف و بدون امکانات که در کشور تعداد کمی هم ندارند، دیده نمیشود.
او در ادامه میگوید: در سالهای گذشته نیز معلمها بارها با روشهای مختلف مشکلات خود را به گوش وزیر آموزش و پرورش میرساندند، اما تا همین امروز حتی یک گام مثبت برای حل این مشکلات برداشته نشده است تا جایی که دیگر الان هیچ معلمی به وزیر اعتماد ندارد.
از این فعال فرهنگی دلیل به ثمر ننشستن این خواستهها را میپرسیم که میگوید: به نظر من دلیل اصلی، گرایش سیاسی پیدا کردن تشکلهای صنفی و سوءاستفاده برخی افراد است؛ در حالی که معلمها تنها خواهان زندگی شرافتمندانه و عادلانه برای همه، رفع تبعیض علیه فرهنگیان شاغل و بازنشسته و برخورداری کودکان از آموزش با کیفیت و رایگان هستند.
عضو شورای مرکزی کانون تربیت اسلامی نیز با اشاره به اعتراضها، به خبرنگار ما میگوید: اعتراضات معلمها از چند منظر قابل بررسی است. اعتراضات به دلیل کمبود دریافتی فرهنگیان از بودجه عمومی دولت حقانیت دارد. فرایند تخصیص اعتبار در آموزش و پرورش از حداکثر 18درصد بودجه عمومی به 9درصد رسیده و هر سال با اینکه اعتبارات دولت با توجه به تورم افزایش پیدا میکند و از 200 هزار میلیارد تومان به 307 هزار میلیارد تومان رسیده، اما آموزش و پرورش به اندازه نیاز رشد نداشته و دولت در بودجهریزی سهم آموزش و پرورش را با توجه به نیروی انسانی در نظر نمیگیرد.
دکتر سید نصرتالله فاضلی اضافه میکند: بارها دولت عنوان کرده است که منابع محدود است، اما این بحث وجود دارد که همین منابع باید بین تمام نیروها عادلانه توزیع شود. در حالی که تعریف خدمات آموزشی در وزارت علوم و آموزش و پرورش دو تعریف کاملاً جدا و متفاوت است و تفاوت چشمگیری بین نظام پرداخت نظام آموزش عالی با آموزش و پرورش وجود دارد.
او در ادامه با بیان اینکه اعتبارات قانون مدیریت خدمات کشوری به علت فشار وزیر و مجموعه دستگاههای اجرایی نسبت به سالهای قبل سه برابر شده است، بیان میکند: منابع برای آموزش و پرورش آن طور که لازم است پیشبینی نمیشود و حالا وضعیت حقوق معلمها با توجه به بستههای اعلام شده توسط دولت که به افراد با حقوق زیر 3 میلیون تومان تعلق میگیرد، در حالی است که نیاز به حمایت دارند. از وعدههایی که رئیسجمهور و وزرا قبل از اخذ رأی از انتخابات تا مجلس میدهند فقط در هفته معلم و زمان بازگشایی مدارس شنیده میشود، اما در طول سال هیچ برنامه مداومی برای آموزش و پرورش دیده نمیشود که نشان از این دارد اولویت دولت آموزش و پرورش نیست.
عمل نکردن مسئولان به وعدهها بیاعتمادی میآورد
مشاور سابق معاون وزیر آموزش و پرورش توضیح میدهد: در وعدهها رتبهبندی مطرح شده و ظرفیت اجرای آن نیز وجود دارد، اما اجرایی نمیشود که اگر عملی شود نظام پرداخت معلمها مستقل از نظام قانون خدمات مدیریت کشوری خواهد شد و اگر نظام پرداخت درست شود، بهرهوری آموزش و پرورش نیز ارتقا پیدا خواهد کرد. البته نکته مثبت طرح رتبهبندی تنها بحث مالی نیست، بلکه با استفاده از آن میتوان توانمندیهای معلمها را نیز طبقهبندی کرد. کاری که سبب ایجاد رقابت و افزایش بهرهوری خواهد شد. عمل نکردن مسئولان به وعدهها سبب ایجاد بیاعتمادی در جامعه میشود.
فاضلی در ادامه میگوید: مسئولان در منابعی که به این سازمان اختصاص میدهند تنها به عدد نگاه کرده و اعلام میکنند آموزش و پرورش دومین دستگاهی است که بیشترین اعتبارات به آن اختصاص داده میشود، اما توجه ندارند که آموزش و پرورش بیش از یک میلیون و100 هزار نفر نیروی انسانی، بیش از 100 هزار مدرسه و بیش از 99درصد پوشش تحصیلی در دوره ابتدایی را در کشور دارد که این کارکرد هزینه بردار است. وجود 75مدرسه یک نفره، چند هزار مدرسه زیر 10 نفر و... همه بودجه زیادی بر آموزش و پرورش تحمیل میکند.
در آمار گفته میشود نسبت معلم به دانشآموز در سطح آموزش و پرورش 10 نفر است، اما گفته نمیشود توزیع هزینه با توجه به تعداد دانشآموزان مناطق مختلف، متفاوت است. در یک منطقه برخوردار برای یک دانشآموز ممکن است 300 هزار تومان هزینه شود، اما در منطقه محروم این هزینهها سه تا چهار برابر است.
نظر شما