تحولات منطقه

۳۰ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۱
کد خبر: ۶۸۸۹۸۴
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

آغاز نهضت ترجمه در ایران پیش از مشروطه و به زمان منصور اواخر نیمه‌اول قرن دوم هجری بازمی‌گردد.   در آن زمان مترجمان صاحبنامی همچون  ابومحمد عبدالله ابن مقفع با نام اصلی روزبه پوردادویه نقش بارز داشتند. او کتاب‌های زیادی را چون کلیله‌ودمنه ترجمه کرد.

ایرانیان از دیرباز با ترجمه آثار ادبی و فلسفی جهان  با نهضت ترجمه در جهان همگام بودند. بی‌شک ترجمه آثار ادبی نه‌تنها ضربه‌ای به جریان تولید آثار تألیفی نمی‌زند بلکه موجب می‌شود ادبیات تألیفی رشد کند و جریان‌ساز شود. بر این اساس ترجمه آثار داستانی پس از مشروطه نه‌تنها در عالم ادبیات تأثیرگذار بود بلکه توانست در ایجاد جریان‌های بزرگ سیاسی،   اجتماعی و فرهنگی در ایران سهیم باشد. نکته مهم و درخور تعمق این بود که مترجمان پیشکسوت ایرانی کاملاً به زبان مبدأ و مقصد اشراف داشتند و همین موجب می‌شد تا متن ترجمه شده آن‌ها تأثیرگذار باشد.

آن‌ها همچنین به نثر فارسی تسلط کافی داشتند و با انواع فنون صناعات و آرایه‌های کلامی بیگانه نبودند. در واقع مترجمان گذشته ما ابتدا به ادبیات و زبان خارجی تسلط کافی پیدا کرده سپس اقدام به ترجمه آثار برتر جهانی می‌کردند. هدف آن‌ها از ترجمه آثار ادبی، ارتقای ادبیات بومی و آشنا کردن مردم با ادبیات‌ بیگانه بود. آثار ترجمه شده پیشین حتی کمک حال نویسندگان ایرانی بودند. آن‌ها بدین‌ترتیب با شگردهای داستان‌نویسی  غرب  آشنا می‌شدند.

نکته جالب این است که ادبیات منظوم در ایران روند رو به رشدی داشته و غالباً مورد حمایت دستگاه‌های دولتی بود و همین مسئله موجب شد تا ادبیات منثور ایرانی آنچنان رشد کافی نکند. با این اوصاف در نهضت ترجمه ایرانی مترجمان آنچنان به ترجمه اشعار غربی تمایل نداشتند و بیشتر داستان‌ها و رمان‌های غربی ترجمه شدند.   در دوران پهلوی نیز همین روال دنبال شد و معدود شاعرانی هم که نگاهی به شعر غرب داشتند پس از ترجمه با کمی تغییر اشعار غربی را به نام خود مصادره کردند. متأسفانه پس از پایان دوره پهلوی نهضت ترجمه در ایران رو به حضیض گذاشت و روند نزولی خود را طی کرد.

ورود مترجمانی که نه به اثر مبدأ اشراف داشتند و نه  به مقصد، بدون آنکه آثارشان به بوته نقد گذاشته شود اقدام به ترجمه آثار ضعیف کردند. این افراد حتی به زبان خارجی مبدأ اشراف نداشتند چه برسد به زبان بومی فارسی و همین مسئله موجب شد تا نثر پر اشتباه آثار ترجمه شده ضربات جبران‌ناپذیری را بر نثر فارسی بزند. جدای از آن آثار ادبی پر از اشتباه وارد بازار شده و موجب شدند تا مخاطبان در دنبال کردن جریان‌های ادبی غرب دچار مشکل شوند. ناتوانی مترجمان ایرانی خود عاملی شد تا آثار ادبی غرب تنها به زبان‌فارسی ترجمه شوند و کسی را یارای ترجمه آثار ادبی‌فارسی به زبان بیگانه  نیست. همین مسئله عاملی شد تا دنیای غرب با آثار ادبی ایرانی آشنا نشود.

این معضل بزرگ موجب شد تا ایران زیربار قانون کپی رایت نرود، چرا که هیچ آثاری از سوی غرب ترجمه نمی‌شود تا تعادل میان ترجمه به زبان‌فارسی از یک سو و ترجمه به زبان‌های خارجی از سوی دیگر برقرار شود. باید به این مسئله توجه داشت که یک مترجم زبردست باید کاملاً به تئوری ترجمه اشراف داشته باشد و در جریان تازه‌ترین ایده‌ها و نقطه‌نظرهای مطرح شده در این باره باشد. ایده‌های ترجمه به مسائل جدیدی که در قالب «تئوری ارتباطات» مطرح شده اشاره می‌کند و می‌گوید: یک مترجم باید از قواعد و طرح‌های مطرح شده در این وادی آگاه باشد. در تئوری ارتباطات مباحثی مطرح شده که می‌تواند مفید باشد و از آن طریق یک مترجم می‌تواند با فرایند ایجاد ارتباطات که در سه مرحله صورت می‌پذیرد، آشنا شود: نویسنده یا سخنگو، متن یاگفتارومخاطب.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.