قدس آنلاین: اگر یکی از بزرگترین دستاوردهای زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی را شکل گیری محور نظامی مقاومت شامل ایران، عراق، سوریه، یمن و لبنان بدانیم؛ تقویت روز افزون این محور از ابعاد دیگر قطعاً از آرزوهای سردار است. برای تقویت این محور، حرکت به سمت تشکیل بازار مشترک و در آینده اتحادیه قوی اقتصادی و پول واحد میتواند این محور را به یک قدرت اقتصادی بلامنازع منطقه تبدیل کند که به راحتی نتوان آن را تحریم کرده یا تحت فشار قرار داد.
شاید در دهه اخیر هر آنچه از همکاریهای اقتصادی بین کشورها اتفاق میافتاد، همکاریهایی بر محور توافق بین کشورها بود؛ کشورهایی که ویژگی اصلیشان همسایه بودنشان است یا بر یک محور مشترک مانند قرار گرفتن در یک تفکر ایدئولوژیک شکل میگرفت.
اتفاقی که در حوزههای مربوط به دفاع و آرمانهایی که ما در انقلاب اسلامی داشتیم، افتاده؛ این بوده که محوری با نام محور مقاومت شکل گرفته و این محور مقاومت خود را مصمم میداند که اشغالگری را در منطقه پایان دهد و به غارت منابع کشورهای منطقه توسط هر کدام از کشورهای مستکبرعالم خاتمه دهد، چنانچه آرمان مشترک این محور هم بحث نابودی رژیم صهیونیستی است.
باید اذعان داشت این محور تاکنون بیشتر از هر حوزهای در حوزههای نظامی و امنیتی شکل گرفته است. ولی بحث این است که اگر قرار باشد این امر به یک همکاری همه جانبه بین کشورها مبدل شود، باید از روش دیگری باشد.
به نظر میرسد شکلگیری یک محور اقتصادی مشترک میتواند نقش مهمی در منطقه ایفا کند؛ بنابراین اگر قرار باشد با این کشورها وارد یک محور همکاریهای اقتصادی شویم، میتوان آن را بر اساس مدلهایی که در دنیا وجود دارد، از بازار مشترک شروع کرد؛ همین اتحادیه اروپا کار را از بازار مشترک شروع کرد و سعی کرد تعرفههای ترجیحی را برای کشورهای عضو در نظر بگیرد و رفت و آمدهای نیروی کار را بینشان تسهیل و رفت و آمد کالا و نقض روادید برای اتباع کشورهای عضو را انجام دهد و... اینها شروع کار بود و رفته رفته به سمت بانک مرکزی واحد، پول واحد و مجلس واحد حرکت کرد؛ حالا مجلس اتحادیه اروپا نتیجه همکاریهایی هست که از یک اتحاد شکل گرفته است.
مسئله این است که ما در محور مقاومت مشترکات بسیار بیشتری از اتحادیه اروپا داریم که میتواند ما را حول یک همکاری بلند مدت اقتصادی متشکل کند و این همکاری مشترک اقتصادی هم آثار و تبعات زیادی برای کشورهای عضو این مجموعه خواهد داشت. به نظر میرسد یکی از آرمانهایی که میتوان تصور کرد شهید سلیمانی دنبال میکرد، رسیدن به امت واحده اسلامی و نابودی رژیم صهیونیستی به عنوان یک دشمن مشترک بین همه مردم مسلمان بود، حالا این آرمان میتواند از این طریق به شکل مؤثری دنبال شود.
ما در برابر ترور سردار سلیمانی به دست آمریکا پاسخ انتقام سخت را مطرح کردیم، اما اگر میخواهیم پاسخی کاراتر به آمریکا بدهیم، یکی از پاسخ ها میتواند از این طریق باشد؛ پاسخ نظامی و انتقامی که انجام شد، موقت بود، اما یکی از راه ها برای پاسخ طولانی مدت این است که ما به یک قدرت بزرگ اقتصادی تبدیل شویم.
این مسئله چند نکته مهم و اساسی دارد؛ اول اینکه یک قدرت بزرگ اقتصادی در منطقه جمعیتی افزون بر ۱۸۰ میلیون نفر خواهد داشت و اگر این محور شکل بگیرد، جمعیتش از مجموع جمعیت کشورهای منطقه غیر از ترکیه و مصر بیشتر است.
نکته بعدی مربوط به مجموع ذخایر انرژی است که با جمع ذخایر ایران، عراق و اندکی یمن و سوریه به قدرت اول انرژی در دنیا تبدیل میشود و نکته بعدی هم به موقعیت جغرافیایی این محور مربوط میشود، چنانچه بودن در این منطقه و در اختیار داشتن تنگه هرمز و جناح شمال خلیج فارس و از آن طرف تنگه باب المندب توسط یمن یا داشتن بزرگراه تهران- دمشق یا تهران- مدیترانه ظرفیتهای بسیار بسیار بزرگی فراهم میکند که این قدرت نظامی و امنیتی را میتواند به یک قدرت مهم اقتصادی تبدیل کند و از این راه یعنی حوزه اقتصاد، سیلی به دشمن زد که آمریکا و همه همپیمانانش را به درد آورد.
تشکیل محور اقتصادی مقاومت آغاز راه خواهد شد و همکاریهای گسترده اقتصادی در ادامه و حرکت به سمت رسیدن به یک اتحادیه اقتصادی محور مقاومت که پول مشترک، بانک مرکزی مشترک و... داشته باشد، میتواند به عنوان یک نیروی مؤثر در منطقه نقش آفرینی کند.
به نظر میرسد در حوزه اقتصاد و تشکیل یک محور اقتصادی، مقاومت میتواند سیلی محکمتر و سختترین انتقامی باشد که میتوانیم از آمریکا و متحدانش در منطقه بگیریم.
نظر شما