محیط زیست، نه به معنای یک سازمان و یا حتی طبیعت بلکه به معنای جامعه که محیط زیستن است همواره با چالشها و بحرانهای متعددی مواجه است. در این میان شاید برخی از بحرانها هم در بازه یا متأثر از محیط زیست به معنای طبیعت باشد مثل آنچه برای جنگل، منابع طبیعی و... اتفاق میافتد اما بسیاری از بحرانها هم هستند که ارتباط ارگانیک و مستقیم با این ماجرا ندارند و شاید غیرمستقیم این ارتباط برقرار باشد. در این مختصر بدان نمیپردازیم و از «محیط زیست» مقصودمان جامعه است؛ محل و مکانی برای زندگی. محیطی که امروزه با ویروس کووید ۱۹ با بحرانی بزرگ مواجه شده است خیلی بزرگتر از اینکه فقط سلامت جسمی افراد را با خطر مواجه کند بلکه سیاهه مخاطرات کرونا را باید بسیار گسترده دامن دید که از جسم تا جان، تا جهان و حتی تا باورها و ایمان را در برمیگیرد. خطری چنین وسیع، اقتضا میکند تا جهان همه ظرفیتهای خود را برای گذر با هزینه کمتر از این کمین زمانی و زمینی فعال کند از جمله رسانه باید با «تمام ظرفیت» خود در این میدان نقشآفرین باشند چه همان گونه که در علوم ارتباطات هم خواندهایم «بحرانسازی و بحرانزدایی یکی از کارکردهای رسانهها با کمک گرفتن از ابزارها و اهرمهای نوین است». این درست که امروزه زمان «بحرانسازی» و حتی بحراننمایی نیست بلکه فصل «بحرانزدایی» است اما باید همه توانمان را بگذاریم و حتی اولویتبندی هم بکنیم برای مقابله با بحرانهایی که در پی کرونا صف کشیدهاند در مقابل ما.
رسانه میتواند این زمین تهدید را به بستری برای فرصت تبدیل و با استفاده از آن، هم جامعه را به آرامش برساند و هم برای خود مشروعیت مضاعف بدست آورد. به هر حال رسانهها با استفاده از راهبردها و فرا راهبردها در ایجاد شرایط بحرانی میتوانند و باید رویدادهای پیامد کرونا در عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی، اخلاقی در گستره وسیعی نقشآفرینی کنند و موجب شکلدهی افکار عمومی شوند. افکاری که هنوز شکل نظام یافته نگرفته است هرچند قدمهای بلندی هم در این زمینه برداشته شده است. مردم با هم دست نمیدهند اما فاصلهگذاری اجتماعی در حدی که باید رعایت نمیشود. سخن از قرنطینه و ضرورت در خانه ماندن بر سر زبانهاست اما درِ خانه برای بیرون رفتن فراوان باز میشود. از ضرورت مدیریت سفرهای درون شهری سخن میرود اما باز هم شاهد خیابان گردیهای غیرضروری هستیم. از آموزش مجازی میگوییم اما چندان که باید کاربردی پیش نمیرود اوضاع و... این یعنی ریلگذاری درست انجام شده اما قطار آن گونه که باید و با شتابی که شاید حرکت نمیکند لذاست که زنجیره ویروس قطع نمیشود بلکه امید قطع شدن آن در کوتاهمدت هم نمیرود. اینجاست که رسانهها باید با همه ظرفیت کاغذی، دیداری، شنیداری، سایبر و... برای بحرانزدایی از جامعه به میدان آیند و متولیان امر هم راه را برای سربازان آگاهی و روشنگری باز کنند تا بتوانیم از این بحران با هزینه کمتر عبور کنیم و به فضای سلامت برسیم. برای این هم البته نیازمند بازمهندسی حوزه عمل رسانه و نوع کنشگری آن هستیم. این رویکرد باید شامل واکنش سریع در حوزه آگاهیبخشی و اطلاعرسانی مهندسی شده و به قاعده و با در نظر داشتن شرایط جامعه باشد تا عملیات رسانهای به ضد خود تبدیل و موجب توسعه و تعمیق بحرانها نشود بلکه بتواند در مدیریت و کاهش بحران مؤثر باشد. به هر روی، کرونا به سرعت دارد تغییرات اجتماعی را بدون اینکه اعلام کند، اعمال میکند و این یک هوشیاری ۱۰۰ درصدی و مواجهه عالمانه تمام ساحتی را میطلبد تا هم جان به سلامت بریم و هم ایمانمان از گزند حوادث مصون بماند. چنین باد انشاءالله.
نظر شما