مسائلی که پیشتر در مورد آنها یا صحبت نشده و یا کمتر سراغشان رفتهاند. برنامه «مامانها» به کارگردانی سعید ابراهیمی و تهیهکنندگی مجتبی حسینی، تاکنون مخاطبان زیادی را با خود همراه کرده است؛ چون در هر قسمت به موضوعاتی مرتبط با دغدغههای تربیتی فرزندان در یک دهه اخیر میپردازد. موضوعاتی همچون تغییر روابط خانواده و نبود همبازی برای کودکان و نحوه استفاده فرزندان از فناوریهای روز مثل موبایل و تبلت از جمله مباحث این برنامه است. همچنین مشکلات شیوع کرونا و تأثیر آن بر تحصیل و آموزش مجازی، از دیگر پروندههایی است که در این برنامه باب گفتوگو درباره آنها گشوده شده و قرار است به دغدغههای تربیتی مادران در دنیای مدرن بپردازد.
«منصوره مصطفیزاده» که پیش از این در برنامه کتاب باز به عنوان کارشناس کتاب کودک حضور داشت، این بار در قامت مجری ظاهر شده است. مسئلهها و پرسشهای مادرانه از دغدغههای همیشگی او پس از مادر شدنش بوده است. با وی درباره جزئیات بیشتر برنامه «مامانها» گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
از نحوه شکلگیری ایده و ساخت برنامه «مامانها» برایمان بگویید.
من و گروه سازنده این برنامه شبیه دو خط بودیم که در یک نقطه به اشتراک رسیدیم. دغدغه شخصی من در تمام سالهای کاریام، موضوع «مامانها» بوده است. تیم سازنده هم به واسطه همکاریهای دیگری که در گذشته با هم داشتیم، دغدغه برنامهسازی مفید برای خانوادهها را داشتند. در این نقطه با هم تلاقی کردیم و قرار شد که برنامهای برای «مامانها» بسازیم.
چطور به این شکل از ساخت رسیدید که مادرها از تجربیاتشان بگویند چون پیش از این، برنامههای معمول تلویزیون در این باره فقط با حضور کارشناسان و حرفهای کارشناسی بود؟
یک دلیل مقدم بر این شیوه اجرا وجود داشت؛ اینکه گروه سازنده سراغ موضوعات کلیشهای و تکراری نرود، موضوعاتی که همیشه درباره آنها حرف زده میشود و نظریات مشخصی وجود دارد همچون مسائل مربوط به سلامت بچهها که جواب مشخصی دارد. ما سراغ موضوعاتی رفتیم که جواب مشخص و درستی ندارد، موضوعاتی که شاید ۱۰ سال پیش برای مادرها دغدغه نبود. این مسئله که بچههایمان در کلاس آنلاین حضور پیدا کنند در گذشته وجود نداشت و جواب درستی هم درباره آن نبود. اکنون هیچ کارشناسی نیست که بگوید مسیر درست فلان است و مسیر غلط، بهمان. اینکه بگوییم فرزندمان در ۱۰سالگی موبایل داشته باشد خوب است یا ۱۵سالگی؟ جواب مشخصی ندارد شاید نتیجهاش ۲۰ سال دیگر مشخص شود. اکنون نه مادرها و نه کارشناسان نمیدانند که جواب درست این مسائل چیست، به همین دلیل معنایی پیدا نمیکرد که در این برنامه صرفاً کارشناسان صحبت کنند. ما فقط میتوانستیم شنونده نظرات متفاوت مادران از تجربیاتشان باشیم. هر مادری، روشی را بر اساس زیسته خود تجربه کرده بود و از مسیری که رفته بود صحبت میکرد.
تجربه ساخت برنامه «مامانها» روی تربیت فرزندان خودتان هم تأثیری داشت؟
اگر این اتفاق نیفتد، حتماً باختم. هدف برنامه این است که وقتی تجربیات مختلف مامانها را میشنوم یک بار دیگر مسائلی را که پیشتر به آن فکر کرده بودم یا فکر نکرده بودم را ارزیابی کنم، شاید نتیجه دیگری بگیرم. گاهی شنیدن نظرات و تجربیات دیگران به من در مسیر فرزندپروری کمک میکند.
در این برنامه، مادرانی با کولهباری از تجربیات شخصی در فرزندپروری حضور دارند که باور دارند شیوه خودشان درست است و جواب مشخص و درستی درباره یک مسئله واحد وجود ندارد، در این شرایط نه چندان پایدار، چطور گفتوگوها را مدیریت میکنید؟
پیش از ضبط برنامه، ساعتها با میهمانان برنامه گفتوگو میشود و برای هر موضوعی، پژوهشگرانی داریم که روی موضوع تحقیق کردهاند. سعی داشتیم که درباره هر رویکردی، نظرات موافق و مخالف داشته باشیم. با صحبتهایی که از قبل با میهمانان انجام میشود میدانیم که هر کدام از آنها نماینده کدام رویکرد یا تجربه هستند. البته گاهی در زمان برنامه حرفهایی از مادران میشنوم که انتظارش را ندارم و سعی میکنم بیش از اینکه نقش مدیریتکننده گفتوگوها را داشته باشم، شنونده خوبی باشم. باید خودم را در نقشم جانمایی کنم یعنی در نقش میزبانی که دوستانش به خانهاش آمدهاند و قرار است حرفهایشان را بشنود، بدون اینکه درباره آن موضوع، ذهنیت یا قضاوتی داشته باشد. به همین دلیل تلاش میکنم ذهنم را خالی کنم و همه حرفها در آن جلسه برایم تازگی داشته باشد.
تاکنون شده که بحث بین مادرها خیلی جدی شود و به جدل برسد به طوری که مدیریت آن جلسه برایتان دشوار شود؟
خوشبختانه تاکنون در این گفتوگوها به جدل نرسیدیم و خوشحالم مادرانی میهمان برنامه بودند که با آگاهی کامل از اینکه قرار است حرف متفاوتی بشنوند، در برنامه حضور پیدا کردند به همین دلیل میهمانان برنامه هم شنوندگان بسیار خوبی برای حرفهای یکدیگر بودند. با وجود اینکه در بسیاری از موارد، نظراتشان با هم متفاوت بود ولی در این برنامه تجربه بسیار خوبی از گفتوگو بین مامانها رقم خورد. ضمن اینکه من هم دوستان بسیار خوبی پیدا کردم. برخی از مامانها تجربیات بسیار خوبی داشتند و آرزو میکردم که کاش زودتر با آنها آشنا میشدم.
به نظر شما برنامه «مامانها» فرصتی برای تریبون دادن به مادرهایی شده که تجربیاتی شنیدنی دارند ولی پیش از این تلویزیون به این آدمها تریبون نمیداد؟
به نظرم نه تنها این تریبون داده نمیشد که مطالبه هم نمیشد و داوطلبی برای حرف زدن وجود نداشت، نه اینکه مادرها خیلی وقت خواستار این تریبون بودند و به آنها داده نمیشد، اصلاً کسی فکر نمیکرد که این حرفها را میشود در تلویزیون گفت. تجربه شخصی من درباره تجربه مادری، از نوشتن وبلاگ «روزهای مادرانه» شروع شد که تجربههایم را در آن مینوشتم و آنجا بود که فهمیدم مادرها چقدر دغدغهها و تجربیات مشترکی دارند. وقتی چند مادر دور هم جمع میشوند حرفهای مشترکی میزنند اما فکر نمیکنند که شاید این حرفها، موضوعات مهمی برای مطرح شدن باشد. حقیقت این است که با پخش برنامه «مامانها» مشخص شد که تجربیات و دغدغههای مشترک چقدر زیاد بوده و درباره آنها حرفی زده نشده است.
شما در این برنامه چادر رنگی میپوشید، نوع پوشش شما چه واکنشهایی داشته است؟
تعریفی که ما از برنامه داریم این است که مثلاً آنجا، خانه من است و به عنوان میزبان در هر برنامه میزبان چند مادر هستم که از دوستانم هستند. خب من هیچ وقت توی خانهام، چادر مشکی سرم نمیکنم و چادر رنگی به عنوان چادر خانگی رایج است. به نظرم اگر من میزبان بودم و چادر مشکی داشتم، چندان دلچسب نمیشد.
اشارهای هم به برنامه کتاب باز داشته باشیم که در آنجا به عنوان کارشناس کتاب کودک حضور دارید، تجربه حضور در این برنامه چطور است؟
راستش را بخواهید پس از اینکه برنامه «مامانها» را اجرا کردم در نخستین دیدارم با آقای صحت در برنامه کتاب باز به ایشان گفتم که چقدر مجری توانمندی هستید. آقای صحت بسیار باهوش و مسلط هستند. همراهی با «کتاب باز» برای من بسیار لذتبخش و دلنشین بوده و خیلی راحت من را در جمعشان پذیرفتند. حضور در «کتاب باز» برای من لذت دیگری دارد و کتاب کودک، حوزه کاری مورد علاقهام است، بنابراین حرف زدن درباره آن هم برایم لذتبخش است. در این برنامه، خیلی ساده و صمیمی از کتاب صحبت میشود. «کتاب باز» قرار است برنامهای برای همه مردم باشد تا همه از کتاب خواندن لذت ببرند و به نظرم در این مسیر موفق بوده است.
نظر شما