تحولات لبنان و فلسطین

کتاب «حس خیابان» موضوع بدیع و مهمی دارد؛ خاطرات و تجربیات کارتن‌خواب‌ها از مشکلات و معضلاتی که با آن درگیر هستند و روایتی است از زندگی کسانی که ماجراهایی عجیب را از سر گذرانده‌اند.

خاطرات کارتن‌خواب‌ها روی کاغذ

این کتاب به همت «جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها» و با تلاش خانم نفیسه علوی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. نفیسه علوی، مسئول امور داوطلبین جمعیت طلوع بی‌نشان‌هاست و سابقه روزنامه‌نگاری و نویسندگی برای رادیو و تلویزیون دارد.  گفت‌وگوی ما را با او درباره روند تولید و تدوین کتاب «حس خیابان» و کتاب‌هایی که به معضلات و آسیب‌های اجتماعی می‌پردازد، بخوانید.

ابتدا درباره جشنواره‌ای که منجر به تولید کتاب حس خیابان شد توضیح دهید.

 این جشنواره که در واقع نخستین جشنواره ادبی با موضوع تجربیات کارتن‌خوابی است، در سال ۹۷ و با پیشنهاد آقایان تبریزی و سرهنگی و حمایت‌ها و تلاش‌های این عزیزان کلید خورد. جشنواره با همت جمعیت «طلوع بی‌نشان‌ها» و با همکاری جمعی از شاعران و نویسندگان برگزار شد و  با دو گروه از آثار مواجه بود؛ گروه نخست کسانی بودند که خودشان تجربه کارتن‌خوابی داشتند و گروه دوم کسانی که چنین تجربه‌ای نداشتند و صرفاً اثر ادبی با این موضوع خلق کرده بودند. جشنواره در سه بخش خاطره، شعر و داستان برگزار شد؛ بخش خاطره مختص گروه ویژه ما یعنی همان کسانی که تجربه کارتن‌خوابی داشتند و گروه دوم نویسندگانی بودند که داستان نوشتند و گروه سوم هم شاعران بودند.

چرا تنها از خاطرات و تجربیات مددجویان مؤسسه استفاده نکردید و به سمت برگزاری یک جشنواره مستقل رفتید؟

 به این علت که خیلی از کسانی که تجربه کارتن‌خوابی دارند در گرم‌خانه‌های مؤسسه حضور نداشتند و دایره مددجویان ما در گستره کشور محدود است. ما تصمیم داشتیم این گستره را وسیع‌تر کنیم و به خاطرات افراد زیادتری دسترسی پیدا کنیم. خوشبختانه چنین شد و ما آثار زیادی از تمام شهرستان‌های کشور دریافت کردیم. روند انتخاب آثار در بخش‌های شعر و داستان با داوری داوران خوبمان برگزار شد، اما در بخش خاطره سعی کردیم تمام آثاری را که از سمت گروه ویژه‌مان یعنی کارتن‌خواب‌ها به دستمان رسید، برای حضور در کتاب انتخاب کنیم.

ظاهراً یک برنامه آموزشی در حوزه شعر و داستان برای مددجویان داشته‌اید تا بتوانند راحت‌تر و بهتر خاطراتشان را ثبت کنند.

بله. استادان شعر و ادبیات کشور به سراهای ما رفتند و به بهبودیافته‌ها و مددجویان ما اصول اولیه نوشتن شعر و خاطره‌نویسی را آموختند. اگر کسی استعدادی در این زمینه‌ها داشت سعی کردیم استعدادش را جدی بگیریم و به شکوفا شدنش کمک کنیم، چون یکی از اهداف ما در این جشنواره رشد مددجویان بود. برای آموزش هر استاد به یکی از سراهای ما رفت. مثلاً استاد مصطفی رحماندوست به مدت چند ماه به صورت یک هفته در میان به مؤسسه می‌آمدند و با مددجویان همنشین می‌شدند. نتیجه این آموزش‌ها دستنوشته‌های مددجویان بود که به ما رسید. پس از دریافت خاطرات آن‌ها را خواندیم. تایپ، ویرایش و آماده کردیم سپس در تعامل با خود مددجویان ایرادهایی که در خاطرات بود را برطرف کردیم. با توجه به اشعاری که از مددجویان دریافت کردیم هنوز نیاز به آموزش بیشتر بود اما خود این اتفاق شیرین و مهم بود که مددجویان دست به نوشتن خاطره و شعر بردند.

شما پیش از گردآوری این کتاب، سابقه آشنایی با کارتن‌خوابی و این افراد داشتید؟

بله. من سال‌هاست که در مؤسسه طلوع با این عزیزان زندگی می‌کنم و معتقدم اگر کاری انجام می‌دهیم تنها انجام وظیفه در قبال این فراموش‌شدگان جامعه است. خود من به عنوان مسئول آموزش داوطلبان مؤسسه همیشه به کسانی که برای کار داوطلبانه می‌آیند تأکید می‌کنم همه این کارها انجام وظیفه است ولو داوطلبانه باشد. همان طور که اگر دیگران در قبال این افراد وظیفه خودشان را انجام می‌دادند امروز هیچ کارتن‌خوابی وجود نمی‌داشت.

برای نزدیک‌تر شدن به مسائل و دغدغه‌های کارتن‌خواب‌ها چه تلاش‌هایی داشتید؟

 هم‌صحبتی! جدا از اینکه در این مدت تجربیاتی در حوزه مددجویی اجتماعی کسب کرده‌ام، در روند تدوین و تولید این کتاب نیز از محضر درمانگران مؤسسه طلوع کسب آموزش و تجربه کردم و شیوه‌های درمان، رفتار درست و مواجهه با آسیب‌دیدگان را از این دوستان فرا گرفتم. ما یاد می‌گیریم با این افراد چطور باید رفتار کنیم و چه عواملی سبب می‌شود فرد در چرخه کارتن‌خوابی و اعتیاد بیفتد. در کنار این‌ها، یکی دیگر از چیزهایی که من را به درک این مفهوم نزدیک‌تر کرد، هم‌صحبتی با این افراد و خواندن خاطرات و آثار ادبی آن‌ها بود. الان هم در حال جمع کردن کتاب دوم هستیم و چون روال جمع‌آوری خاطرات را به انجام مصاحبه تغییر داده‌ایم، همین مصاحبه‌ها سبب شد من بیشتر با دنیای این دوستان آشنا شوم.

به عنوان کسی که هم نویسنده و هم از نزدیک با معضلات اجتماعی آشنا هستید، فکر می‌کنید ادبیات امروز چه کمکی می‌تواند به رفع و حل آسیب‌های اجتماعی داشته باشد؟

 خیلی از اوقات نوشتن درباره آسیب‌های اجتماعی مد می‌شود و مسائل کارتن‌خواب‌ها و کودکان کار تبدیل به هشتگ می‌شوند اما چیزی که مهم‌تر از هشتگ و هیاهو است، آگاهی است که در بیشتر این هشتگ‌ها، هیاهوها، تولیدات تلویزیونی و ادبی و... وجود ندارد. معضلات اجتماعی بسیار سطحی مطرح می‌شود و همین موجب می‌شود مشکلات‌ به مرور بیشتر و عمیق‌تر شود. یکی از علت‌های تدوین این کتاب آگاهی‌بخشی به جامعه‌ای است که دلیل شکل‌گیری معضلات و اتفاقاتی مثل کارتن‌خوابی را نمی‌شناسد. تمام آثار تلویزیونی درباره کودکان کار این گونه است که عده‌ای چند کودک را به کار گماشته‌اند و تمام. درباره دیگر معضلات اجتماعی هم همین قدر به تکرار مکررات و بیان مسائل سطحی افتاده‌ایم؛ در صورتی که حدود ۸۰ درصد از نان‌آوران خانواده‌هایی هستند که در معیشتشان مشکل دارند ولی متأسفانه مواجهه ما با مسئله کودک کار اصلاً مبتنی بر واقعیت نیست.

آسیب‌های اجتماعی ظرفیت زیادی برای نوشتن و خلق آثار ادبی و هنری دارد، ولی حتی به قطره‌هایی از این اقیانوس هم پرداخته نشده است.

پس انگیزه شما از نوشتن این اثر آگاهی‌بخشی به جامعه است.

 بله ما سعی می‌کنیم مشکلات این افراد را درست ببینیم و عینک درستی به مخاطب برای دیدن این معضلات بدهیم. به نظر من بهترین راه برای اینکه شما را با کارتن‌خوابی آشنا کند، خواندن حرف‌های بی‌واسطه خود این افراد است. با آگاهی‌بخشی بیشتر به جامعه، به سمت مسئولیت‌پذیری جامعه و حذف این آسیب‌های اجتماعی می‌رویم. من به عنوان کسی که در حوزه آسیب‌های اجتماعی فعال هستم، آرزو دارم روزی برسد که به معنای واقعی از کار بیکار شوم و دیگر هیچ آسیب اجتماعی در کشور نداشته باشیم.

نویسنده‌ای که در حوزه آسیب‌های اجتماعی، دست به خلق اثر می‌زند باید به چه نکاتی توجه داشته باشد؟

 در حوزه آسیب اجتماعی کلمات بسیار مهم هستند، چون کلمه‌ای که ممکن است در نظر افراد معمولی بار معنایی خاصی نداشته باشد در حوزه آسیب اجتماعی بار بسیار زیادی دارد و در سرنوشت آدم‌ها تأثیر می‌گذارد. کلمات اشتباه می‌توانند سلامتی و حل بحران آن فرد را یک سال یا ۱۰ سال عقب بیندازند و یا او را به چرخه زندگی برگردانند. پس کلمات مهم‌اند و ما هم سعی کردیم تمام تلاشمان را برای روایت مشکلات و تجربیات این عزیزان به کار بگیریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.