این درحالی است که انگار در ایران مدیریت بحران آن هم به صورت نیمبند فقط محدود به سیل و زلزله شده، در شرایطی که خشکسالی خسارتهایی به مراتب بیشتر به کشور وارد میکند.
بنابراین پرسش این است سازمانها و دستگاههای مسئول بهویژه سازمان مدیریت بحران کشور چه نقشی در مدیریت کم آبی و خشکسالی دارند و برای پیشگیری از این بحرانها چه تدابیری اندیشیدهاند؟ چقدر از این تدابیر کارگشا بوده و چقدر به بن بست خورده است؟ و مهمتر اینکه مشکل ضعف در مدیریت بحران را چگونه باید حل کرد؟
سازمان مدیریت بحران نباید تنها بماند
مصطفی محقق، هماهنگکننده ارشد سازمان ملل متحد برای توسعه مدیریت اطلاعات بلایا در آسیا و اقیانوسیه (APDIM) در پاسخ به قدس میگوید: مسئول کاهش ریسک و آسیبپذیریها برای اینکه وقوع یک پدیده طبیعی مثل زلزله یا کمآبی و خشکسالی تبدیل به فاجعه نشود، همه دستگاهها و بهویژه وزارتخانههای توسعهای مثل نیرو، راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی هستند؛ در رأس همه اینها سازمان برنامه و بودجه قرار دارد که باید در برنامههای توسعه کشور کاهش ریسک و آسیبپذیریها را در همه بخشهای توسعهای در نظر بگیرد. مثلاً اگر پل، فرودگاه، تأسیسات آبی و یا سدی احداث میشود باید از ابتدا ایمن ساخته شوند. اگر این کار انجام شود آنوقت بهدنبال یک پدیده طبیعی شاهد فاجعه نخواهیم بود. پس اگر میخواهیم مانع وقوع حوادث و بلایای طبیعی شویم و پیامدهای آنها را کاهش دهیم باید جلو روشهای نادرست توسعه کشور در حوزههای راه، مسکن، انرژی و محیط زیست را بگیریم.
وی با اشاره به اینکه سازمان مدیریت بحران در مخاطرات نقش هماهنگی بینبخشی و پشتیبانی از دستگاههای مسئول را دارد، میافزاید: این سازمان در انجام وظایفش تا ۵۰ درصد موفق بوده است. در واقع در تهیه قانون مدیریت بحران که دو سال پیش به تصویب مجلس رسید، خوب عمل کرده به طوری که در آن سعی شده از همه تجارب ملی و بینالمللی استفاده شود، یا در پیگیری این قانون در خصوص تهیه طرحهای ملی و راهبردی به صورت علمی و عملیاتی به درستی کار کرده اما در انجام کار اصلیاش که ایجاد هماهنگی بین بخشی است تا از پراکندگی فعالیت دستگاهها جلوگیری شود و برنامهها به نتیجه برسد، توفیق چندانی نداشته است. البته ایجاد هماهنگی و پشتیبانی از دستگاهها هم در ایران کار سختی است؛ چون علاوه بر پیگیریهای زیاد و منابع مالی کافی نیاز به تخصص دارد. یعنی اگر سازمان مدیریت بحران بخواهد مسئولان دستگاه کشاورزی، نیرو، راه و شهرسازی و... را دور هم جمع و آنها را هدایت کند خود باید دارای ظرفیت علمی، سازمانی، منابع انسانی و مالی باشد که به نظر میرسد چندان ندارد و باید تلاش کند این اتفاق بیفتد.
وی در خصوص راهکارش برای حل مشکل ضعف مدیریت بحران در کشور هم میگوید: برای این منظور در گام نخست نباید سازمان مدیریت بحران تنها بماند. دوم اینکه همه دستگاهها و سازمانهای متولی که به اندازه و حتی بیشتر از سازمان مدیریت بحران مسئولیت دارند، باید بهدرستی به وظایفشان عمل کنند. سوم اینکه دستیابی به نتیجه مؤثر نهایی فقط از راه تلفیق و هماهنگی برنامههای دستگاهها و وزارتخانههای دیگر بدست میآید. یک سازمان به تنهایی نمیتواند حتی ۵ درصد وظایفش را انجام دهد.
سازمان مدیریت بحران تا حدی توانست به وظایفش عمل کند
مرتضی اکبرپور، معاون سابق امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور هم در پاسخ به قدس میگوید: ایران کشوری نیمه خشک و خشک محسوب میشود و همه ساله با کاهش بارندگی روبهرو است، بنابراین سازمان مدیریت بحران کم آبی یا خشکسالی را از فهرست بحرانها خارج کرده و مدیریت منابع آب را جایگزین بحران آب کرده است و از وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی مدیریت حوزه آب میخواهد برنامهاش را برای شرایط اضطرار و تنشهای آبی به سازمان ارائه دهد تا مشکلات اجتماعی و امنیتی پیش نیاید و بتواند وضعیت را مدیریت کند. چون وزارت کشور و سازمان مدیریت بحران برای کاهش تنشهای آبی و کاهش تعرضات مردمی مسئولیت دارند؛ بنابراین ما وزارتخانههای مسئول را در این قضیه مورد خطاب قرار دادهایم.
وی در پاسخ به این پرسش که وزارت نیرو و دیگر دستگاههای مسئول در حوزه آب و خشکسالی تا چه اندازه به درخواستهای سازمان مدیریت بحران برای داشتن برنامه مشخص برای مقابله با کم آبی و پاسخگویی به هنگام اضطرار عمل میکنند، میگوید: قبلاً وزارت نیرو از سازمان مدیریت بحران مطالبهگری میکرد اما در یک دهه اخیر این سازمان، وزارتخانه نیرو را مجاب کرده پاسخگوی کاهش منابع آبی باشد چون مدیریت منابع آبی کشور با این وزارتخانه است و اگر در این زمینه به درستی انجام وظیفه کند کشورمان با همین میانگین بارش ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیمتری نباید با بحران آب مواجه باشد.
اکبرپور پاسخگو کردن مدیران دستگاهها را مهمترین راهکار برای حل مشکل ضعف مدیریت بحران در کشور میداند و تصریح میکند: باید به این سمت برویم که مدیران دستگاهها را پاسخگو کنیم. الان شخصی با طیب خاطر برای چند سال بر مسندی مینشیند و بعد بدون اینکه پاسخگوی عملکردش باشد، آنجا را ترک میکند. در نتیجه پاسخگویی دستگاهها ضعیف شده؛ این، حلقه مفقوده دربحث ضعف مدیریت دستگاههای دولتی و بروز بحران در بعضی از بخشها در کشور است.
نظر شما