ریشه قیام گوهرشاد و آنچه در سرکوب و کشتار مردم بیگناه رخ داد را باید در کجا جستوجو کرد؟ کدام سیاستهای رژیم پهلوی اول سبب وقوع این قیام شد؟
واقعه گوهرشاد به عنوان قیام خودجوش مردمی در تیرماه ۱۳۱۴ آغاز شد البته از دو سه ماه پیش، زمینههای آن شکل گرفته بود که درنهایت به سرکوب و کشتار مردمی در روزهای ۲۱ و ۲۲ تیرماه انجامید. درباره چرایی این قیام با حضور علما و عامه مردم باید گفت: قیام گوهرشاد یک واکنش عمیق اجتماعی از سوی ملت ایران نسبت به سیاست فرهنگی ضددینی، ضدملی و ضدمنافع و مصالح عمومی جامعه ایران بود.
وقتی رضاشاه روی کار آمد برخلاف ادعاهای قبلی که خود را مذهبی نشان میداد بهتدریج به مناسک و آموزههای دینی بیاعتنایی کرده و حتی مقابل آنها مواضع تند گرفت و بهتدریج از فردی مذهبگرا در پیش از پادشاهی به فردی مذهبگریز و درنهایت مذهبستیز تبدیل شد!
جامعه این رفتارها را میدید... چنان که مخبرالسلطنه در خاطرات خود مینویسد: تعداد مشروبفروشیها در کشور افزایش یافته است و حتی روبهروی حرم حضرت معصومه(س) مشروبفروشی به راه انداختهاند!
وی همچنین آورده: دو سه سال پیش از اجرای قانون کشف حجاب، کشتیهای متعدد کلاه فرنگی برای زنان و مردان به کشور وارد میکرد.
مهم آنکه همه این سیاستهای رژیم پهلوی خلاف باورهای اسلامی شیعی و مناسک و فقه دینی مردم بود.
مسئله کشف حجاب در وقوع این قیام بیشتر تأثیر داشت یا تأکید پهلوی اول بر متحدالشکل شدن لباسها؟ اساساً واقعه گوهرشاد را چطور باید تحلیل کرد؟
برخی از هنجارها و ارزشهایی که رضاخان با آنها به ستیز برخاسته بود به آداب و رسوم و فرهنگ ملی جامعه بازمیگشت یعنی هنجارهای ملی مورد دستبرد قرار گرفته بود؛ چراکه لباس زن و مرد ایرانی لباسی نبود که هر پادشاهی به دلخواه خود آن را تغییر دهد، بلکه به ظاهر شکیل و زیبا و به لحاظ کارکرد هماهنگ با اقلیم ایران طراحی شده بود و از نظر فرهنگی حجب و حیا و عفاف را در جامعه ایرانی نشان میداد.
مرور تاریخ ایران پیش از اسلام نشان میدهد از دوره هخامنشیان تا دوره معاصر، زن و مرد ایرانی برای سر، تن و پای خود لباس داشتهاند اما در دوره رضاشاه یکباره این فرهنگ و هنجار ملی اصیل زیر پا گذاشته میشود و او شروع به خارج کردن این لباس از تن زن و مرد ایرانی کرده و لباس فرنگی بر تن آنها میکند آنهم با جریمه، زور، کتک و تهدید.
چنانکه جریان لباس متحدالشکل مطرح میشود سپس با اعمال فشار، استفاده از کلاه ایرانی حتی کلاه پهلوی که توسط خود رضاخان به کشور وارد شده بود، ممنوع و از فروردین ۱۳۱۴ استفاده از کلاه فرنگی، یا شاپو یا لگنی قانون میشود.
آیا این گونه رفتارهای رضاخانی فقط از ضدیت با دین و مذهب ناشی میشد یا با ارزشها و آداب ملی نیز در تضاد و تعارض بود؟
این اعمال رضاخانی ثابت کرد وی حتی ملیگرا و باستانگرا هم نیست و آنها که معتقدند رضاشاه فرهنگ ملی را پاسداشته، دروغ میگویند، چراکه او ضد فرهنگ ملی قیام و فرهنگی دینی ملی را مقابل فرهنگ غرب ذبح کرد.
ازجمله مصادیق این ذبح، کشف حجاب بود که از سالهای ۱۳۰۷ و ۱۳۰۸ کلید خورد؛ محمدرضا پهلوی، شاه بعدی در کتاب «مأموریت برای وطنم» مینویسد: پدرم در سال ۱۳۱۳ عملاً کشف حجاب را آغاز و آن را بین ارتشیان و برخی دیگر از اقشار اجباری کرده بود.
وقتی جامعه ایرانی میبیند همه فرهنگ او در حال بر باد رفتن است و آداب و رسومش به تمسخر گرفته شده و رضاشاه میخواهد جامعه ایرانی را به ظاهر غربی کند، تاب نمیآورد و مقابل این سیاستهای بهظاهر فرهنگی قیام میکند. چون رضاشاه در ظاهر از اصول غرب دم میزد و برای مثال هیچ درکی از مفاهیمی همچون دموکراسی نداشت چنانکه در دوره حکومت او برخلاف دوران مشروطه و نیز دوره حکومت پسرش، هیچ حزبی وجود نداشت. او فقط ادای غربیها را درمیآورد و همین هم اعتراض مردمی را به دنبال داشت.
البته معترضان قصد جنگ مسلحانه یا براندازی حکومت را نداشتند بلکه خواهان اصلاح مفاسد و آزادی مرجع تقلیدشان بودند اما بهشدت سرکوب شدند. باید توجه داشت اگرچه کشف حجاب رسمی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ رخ داد اما کشف حجاب غیررسمی از چند سال پیش رخ داده بود و جامعه ایرانی دربرابر این تهدیدها و توهینها به فرهنگ خود بود که قیام کرد.
قیام گوهرشاد با همه تلخیها و سرکوبهای جنایتکارانهای که در پی آن رقم خورد، چه کارکردهایی را در تاریخ معاصر داشته و زمینه چه اتفاقات مهم دیگری را فراهم کرده است؟
این قیام چند مسئله مهم را نشان داد؛ نخست در بعد سلبی نشان داد رضاشاه فردی منافق و دروغگو است. او که پیش از پادشاهی خود را بهشدت مذهبی و چهرهای ملی نشان میداد و در مراسمهای مذهبی شرکت میکرد و حتی در دهه محرم برای حضرت سیدالشهدا(ع) دسته عزاداری قزاقها را به راه میانداخت، پس از رسیدن به پادشاهی ذرهای به دین و دینداران رحم نمیکرد و اینچنین پرده نفاق پهلوی را کنار زد.
دوم آنکه نشان داد ساختار فکری و جنس سیاستگذاری پهلوی از جنس وابستگی به غرب است؛ یعنی تمایل دارند در فرهنگ از غرب الگو بگیریم نه علم و فناوری.
سوم و مهم آنکه ثابت کرد جامعه ایرانی زنده است و حیات دارد و دربرابر هر نوع تعرضی به حقوق و ارزشهای خود واکنش نشان میدهد؛ این خود را به خوبی نشان داد و در تحولات بعدی ادامه یافت چنان که انقلاب اسلامی هم بیش از آنکه سیاسی باشد فرهنگی خوانده میشود.
این قیام از نظر جریانسازیهای پس از خود بهویژه در خنثیسازی جریان غربی کردن مردم ایران چقدر مؤثر بوده است؟
جامعه ایرانی به فرهنگ خود بهویژه فرهنگ اسلامیاش کاملاً علاقهمند و پایبند است و حاضر است برای آن جان و خون دهد؛ قیام گوهرشاد یک پیشمقدمه و نمونه کوچک از جامعه ایرانی است که انقلاب اسلامی را خواستار بود، بنابراین انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ شکل پخته این قیام بود.
نهضت اسلامی در دوره رضاشاه مراحل ابتدایی خود را طی میکرد از سوی دیگر شدت خشونت و اختناق اجازه نمیداد میزان آگاهیهای مردم بالا برود، اما قیام گوهرشاد از یکسو چهره پلید و جنایکار پهلوی را به نمایش گذاشت و از سوی دیگر نشان داد شعارهایی همچون آزادی زنان بهقدری برایشان مضحک است که حاضر هستند در مسجدی که توسط یک زن ساخته شده، به نام آزادی زنان، زن و مرد ایرانی را قتلعام کنند؛ درحقیقت این جریان، تعارضات رژیم را به خوبی نشان داد و مهر ابطال بر سیاستهای رژیم پهلوی زد چنان که تا سال ۵۷ و پیروزی انقلاب، جامعه ایران در بسیاری از موارد و مواضع برای رد و طرد رژیم به این قیام استناد میکرد.
قیام گوهرشاد چقدر در دور شدن رژیم پهلوی از اهداف و آمالش در موضوع کشف حجاب و گرفتن حجب و حیا از زن ایرانی مؤثر واقع شد؟
مسئله حجاب از دو نظر اهمیت دارد؛ یکی به دلیل حکم شرعی و دینی صریح قرآن و روایات؛ البته در فرهنگ ایرانی از دوره هخامنشی زن و مرد ایرانی پوشش و حجاب داشتهاند. به دلیل حفاظت و صیانت از زن، حجاب عمدتاً به زنان معطوف است چون اگر زن در جامعه آسیب ببیند، جامعه و نهاد خانواده آسیب میبینند بنابراین رژیم تعمد داشت از حجاب آغاز کند و به هویت دینی و ملی مردم آسیب بزند. از دیگر سو، مدافعان این هویت نشان دادند حجاب به عنوان امری فطری دینی برای آنها مهم است و اجازه نمیدهند زن ایرانی مورد تعرض قرار بگیرد و این هویت مورداعتماد جامعه ایرانی، آسیب ببیند.
همانطور که قبلاً هم بیان شد رژیم پهلوی با این سیاست از پرده نفاق بیرون آمد و چهره ضددین خود را آشکار کرد. تا چند سال بعد، این روند ادامه یافت و باوجود استفاده از نهایت خشونت اما اسناد مربوط به کشف حجاب ثابت میکند جامعه ایرانی همچنان مقاومت کرده است و در گزارشهای نهاد حکومت آمده درنهایت خسته شدند و حقیقتاً هم شکست خوردند. به محض سقوط رضاخان و فرار او، مردم جشن گرفتند و به فرهنگ ایرانی اسلامی خود بازگشتند.
نظر شما