به گفته آقای برزویی، معاون خط مشی گذاری ستاد علم شورای عالی انقلاب فرهنگی، دروس عمومی و از جمله ادبیات فارسی به شکل مهارتهایی تستزنی مطالعه میشوند. از این رو در راستای عادلانهتر کردن کنکور، میتوان به حذف آنها اقدام کرد و سنجش آنها را به امتحانهای نهایی پایه یازدهم، محدود.
از میان دروس عمومی، ادبیات فارسی بیش از بقیه حساسیتبرانگیز است. سخن از اهمیت زبان فارسی هر چند دارای نکته بدیعی نیست و تکراری به شمار میرود، اما باز هم گزافه و بیجا نیست. ادبیات فارسی، مهمترین مشخصه و مؤلفه فرهنگ ایرانی است. مهمترین خزینه و اندوخته این فرهنگ است؛ هیچ چیز دیگری نمیتوان یافت که به اندازه این زبان و این ادبیات نماینده ایرانی بودن باشد. رابطه ایرانیان امروز با ادبیات فارسی؛ کات است؛ کات! در میان یکی از بهانههایی که باعث میشد شعر و نثر فارسی، هرچند با گزینشهایی نه چندان عالی، هرچند ناقص و تنها برای نمره و رتبه، اما دستکم به گوش دانشآموز فارسیزبان بخورد، جایگاه آن در کنکور بود. بگذار دانشآموز چهار بیت فارسی ببیند؛ ولو لابه لای تستهای قرابت معنایی و تشخیص سبک و دوره شاعران و از این دست. حتی نگارنده به عینه با مواردی برخورد که شروع علاقه آنها به ادبیات فارسی، همین مطالعات کنکوری بوده که به ظاهر آورده معرفتی خاصی ندارند. علاوهبر این آیا به راستی میتوان گفت مطالعه این دروس تنها به شکل مهارتهای تستزنی درآمده است و آیا آمار شفافی در این خصوص هست؟
حذف دروس عمومی از کنکور، عملا ادبیات فارسی را از سبد مطالعاتی دانشآموزان با درصدی قابل توجه حذف میکند. فرق ادبیات با دروسی مانند زبان و دین و زندگی هم این است که اغلب افراد اینها را از منابع دیگری و به طرق مختلفی دریافت میکنند اما ادبیات در هیچ جا از مسیر زندگی یک فرد،
خود به خود جلوی پای او قرار نمیگیرد و از همین حیث آسیبپذیرتر است. واحدهای زبان فارسی در دروس عمومی ترمهای نخست دانشگاه هم به هیچ عنوان جدی گرفته نمیشود. وقت فارسی آموختن، دوران مدرسه است نه دانشگاه.
کمرنگ شدن ادبیات در سیر تحصیل دانشآموزان، ضربه جبرانناپذیری بر زبان فارسی و فرهنگ ایرانی وارد میآورد. شعر و نثر فارسی یک منبع هویتساز است و گذشته از این، به رشد زبانی افراد کمک میکند و زبان آنها را از آفت واژگان بیگانه، قدری مصون میدارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی به اهمیت مقوله زبان در هر فرهنگی و خصوصا زبان فارسی در فرهنگ ایرانی واقف است؟ اگر نه، بدا به حال ایران و اگر آری، پس باید مشخص شود چه برنامهای برای جبران این خلاء در آموزش و پرورش دارد؟
منبع: رسالت
نظر شما