تحولات لبنان و فلسطین

دو روز پایانی هر هفته، مخاطبان شبکه یک، تماشاگر سریال جدید «گیل‌دخت» هستند؛ سریالی که داستان آن در بستر دوره قاجار شکل گرفته و حکایت گلنار و اسماعیل است که در میان هیاهو و مهلکه قجری، تاروپود دلشان با مهر و محبت به‌هم بافته می‌شود.

روایت کلیشه‌ای از یک دوره تاریخی/ «گیل‌دخت» و تمایل سریال‌سازان به عاشقانه‌های دوران قاجار

این سریال با دلدادگی اسماعیل و گلنار آغاز می‌شود و دشواری‌های هجر و فراق این دو را روایت می‌کند اما باید دید در ادامه، وجه عاشقانه سریال پررنگ است یا وجه تاریخی آن و آیا این سریال به زندگی مظفرالدین شاه و اتفاقات سیاسی و اجتماعی آن دوره ورود می‌کند؟
آنچه مورد توجه است، تمایل سازندگان سریال‌های تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی به دوران قاجار است که فصل مشترک آن‌ها هم روایت قصه‌ای عاشقانه در این بستر تاریخی است؛ اما چرا پرداختن به این دوران تاریخی در سریال‌سازی باب شده است؟ آیا این فرمول تکراری، موجب دلزدگی مخاطبان نمی‌شود؟ جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون در این باره به خبرنگار ما می‌گوید: پخش مجموعه‌هایی با محوریت عشق در بستر رویدادهای تاریخی با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده و این شب‌ها هم شاهد پخش مجموعه «گیل‌دخت» از شبکه یک هستیم که در بستر نخ‌نمای دوران قاجاریه، قصه‌ای عاشقانه را روایت می‌کند.
او معتقد است گرچه مسائل و مضامین عاشقانه می‌تواند از سوژه‌های جاودانه آثار هنری باشد اما به‌کار بردن مکرر این موضوع بدون نوآوری و خلاقیت و استفاده کلیشه‌ای از دوران قاجار برای طرح چنین مضمونی به ارتباط مخاطب با سریال‌های تاریخی عاشقانه لطمه می‌زند.

دوره‌های تاریخی مغفول مانده
وی با تأکید بر اینکه استفاده از منابع تاریخی و توجه به زندگی پرچالش شخصیت‌های تاریخی و ادبی، در دوره‌های مختلف باید مورد توجه قرار گیرد نه فقط دوره قاجار، خاطرنشان می‌کند: دوره‌های تاریخی پرالتهابی داریم که این قصه‌ها می‌تواند در آن دوره‌ها روایت شود در حالی‌که دوره قاجار، دوره سیاهی در تاریخ کشور ماست و با طرح این قصه‌های عاشقانه، تصاویری مقبول از آن دوره در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود.
به گفته آذین، اگر این سریال‌ها در کنار قصه عاشقانه‌شان به تحلیل شرایط زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و مناسبات فرهنگی آن دوران هم اشاره کنند، جای امیدواری است ولی چنین سریال‌هایی از «پس از باران» گرفته تا «بانوی عمارت»، «جیران»، «مارال» و «گیل‌دخت» در فضایی کلیشه‌ای روایت می‌شوند.
او با بیان اینکه بهره‌گیری از سوژه‌های عاشقانه در سریال‌سازی جواب می‌دهد اما در ظرف و بستر مسائل روز، می‌گوید: اتفاقات جذاب و نابی در شرایط معاصر داریم که جای آن‌ها در سریال‌سازی خالی است. این‌ها دیده نمی‌شود چون پرداختن به مسائل روز جامعه ممکن است یک اثر را با ممیزی مواجه کند
درحالی‌که می‌توان شرایط اقتصادی و اجتماعی روز را بدون شعار و کلیشه، به شکلی سازنده و راهگشا ساخت. چنین آثاری که حرف روز داشته باشند می‌توانند مخاطب را پای تلویزیون بنشانند و به آشتی تلویزیون و مردم کمک کنند.
وی با بیان اینکه فضاسازی، طراحی صحنه و طراحی لباس این سریال‌های تاریخی عاشقانه قجری، شبیه به هم هستند، یادآور می‌شود: برخی بازیگران تکراری هم در این سریال‌ها استفاده می‌شود به‌ویژه در نقش‌های فرعی؛ مثلاً بازی محمود پاک‌نیت تداعی‌کننده نقش خان در سریال «پس از باران» است و همان‌قدر که نقش‌آفرینی «گلنار» برای مخاطب جذاب و تازه است، بازی «تقی خان» تکراری است.

عادت به تماشای شبانه سریال
این منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه سازندگان سریال «گیل‌دخت» گروهی حرفه‌ای هستند و بازی‌های خوبی را از بازیگران باتجربه و نوچهره آن شاهد هستیم، عنوان می‌کند: اگر قرار باشد این رویه برای پر کردن آنتن یا پخش آگهی بیشتر باشد، درست نیست و سبب ریزش مخاطب می‌شود، به‌ویژه اگر در قسمت‌های بعدی، قصه کسالت‌بار شود؛ ولی اگر «گیل‌دخت» در ادامه روندی که به‌خوبی شروع کرده، تعلیق و ریتم را به‌خوبی نگه دارد، می‌تواند مخاطب را با خودش همراه کند.
او می‌افزاید: این سریال در قسمت‌های اول نشان داد بنا به درازگویی و نگاه کلیشه‌ای ندارد و استقبال از قسمت‌های اول آن نشان می‌دهد هنوز هم از چنین آثاری استقبال می‌شود اما به این شرط که محدود به دوره سیاه قاجار نشود و قصه‌های عاشقانه هم کلیشه‌ای نباشند بلکه مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هم در آن مطرح شود.
آذین درباره اینکه آیا پخش دو روز در هفته این سریال ۶۰قسمتی به ارتباط آن با مخاطب ضربه نمی‌زند، پاسخ می‌دهد: در سال‌های گذشته مدیران تلویزیون مخاطب را به تماشای شبانه سریال‌ها عادت داده‌اند. این رویه به عادتی دیرینه برای مخاطبان تلویزیون تبدیل شده، از این‌رو پخش دو قسمت در هفته موجب می‌شود مخاطب، برنامه مشخص و منظمی برای تماشای آن نداشته باشد. از سوی دیگر، پخش طولانی‌مدت سریال با توجه به تغییر فضای اجتماعی روز جامعه، تازگی خودش را برای مخاطب از دست می‌دهد و پخش همزمان سریال‌های شبانه دیگر، جایگزینی برای مخاطب می‌شوند.
به گفته او، پخش هفتگی این سریال‌ها برای مدیران شبکه جنبه مثبت دارد چون هم آنتن شبکه پر می‌شود و هم آگهی بیشتری می‌گیرند اما برای مخاطبان و سازندگان جنبه منفی دارد چون موجب از دست رفتن سررشته قصه و تمایل مخاطب به تماشای سریال‌های روز دیگر می‌شود. از آنجا که مخاطب تلویزیون ایران عادت به تماشای شبانه سریال دارد، پخش شبانه «گیل‌دخت» تلویزیون را مکلف به افزایش تولیداتش می‌کرد نه اینکه خیالش برای ۶ماه راحت باشد که سریال روی آنتن دارد.

خبرنگار: زهره کهندل

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.