در دهه کرامت قرار داریم. دههای که با میلاد باسعادت حضرت معصومه(س) آغاز میشود و با میلاد باسعادت شمسالشموس، حضرت امام رضا(ع)، خاتمه مییابد.
گفتوگوی ما با دکتر علیرضا هزار، کارشناس و پژوهشگر دینی را با محور این ایام مبارک میخوانید.
در ابتدا درباره اهمیت زیارت و چیستی آن توضیح دهید.
زیارت یک ابرمفهوم اعتقادی است؛ زائر، زیارت، مزور و زیارتنامه دانشواژههایی است که هر کدام تعاریف و بیانات بسیار دقیقی دارد. «یک دهان خواهم به پهنای فلک» تا در باب دانهدانه این قطعات بلند نکاتی را بیان کنم. زیارتنامه، ادبیات و مرام گفتوگوی زائر با مزور است و مزور آن عزیزی است که من و شما او را زیارت میکنیم؛ یعنی زیارتنامه به ما میگوید وقتی خدمت حضرت معصومه(س) مشرف شدیم چه بگوییم و چه بخواهیم؟ در ادبیات دین زیارتنامهها به دو بخش ماثور و غیرمأثور تقسیم میشوند و زیارتنامه مأثور مهمترین نوع زیارت است، زیرا حجتالله و امام آن را به ما آموخته است که مزوری به نام حضرت معصومه را اینگونه زیارت کنیم. زیارتنامه حضرت معصومه(س) مأثور از امام رضا(ع) است و ایشان به ما آموخت وقتی زائر خواهرم در قم شدید او را با این ادبیات زیارت کنید.
میتوانیم بر روی کلمه به کلمه زیارتنامه ماثور تمرکز کنیم و به ژرفای آن بیندیشیم، زیارتنامه حضرت معصومه(س) بسیار دلکش است. ما به قم مشرف شده و آن حضرت را زیارت میکنیم، ولی در این زیارتنامه جناب آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) و رسول خدا تا امام زمان(عج) را زیارت و به محضر آنان عرض سلام داریم. چرا؟ در نظام تکوین الهی به برخی مزارها و مکانها هویت ملکوتی داده شده است و یکی از این هویتها، هویت ملکوتی اعطایی به حرم کریمه اهل بیت(ع) است؛ به ما فرمودند؛ قم عش آل محمد(ص)؛ خانه و لانه آل محمد(ص) است و برای زیارت این خانه به همه این کبار سلام میکنیم و در حقیقت این زیارت مساوی زیارت همه معصومان(ع) و بزرگان انبیا و اولیای دین است.
پایان این دهه مصادف با میلاد امام رضا(ع) است. برای شناخت بهتر و بیشتر ایشان چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
یکی از راهها برای شناخت افراد، شناخت آثار است، مثلاً اگر بخواهیم یک استاد زبردست را در عرصه نقاشی، خوشنویسی و... بشناسیم، باید به نقاشی و خطاطی ایشان مراجعه کنیم. در دهه کرامت برای شناخت شمس الشموس، امام رضا(ع)، میتوان به سیره حضرت مراجعه و شخصیت ایشان را در لابهلای تاریخ جستوجو کرد. یکی از راهها بررسی کلمات و سخنان است، زیرا تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد. اگر این سخنان برای انسان معصوم و امام باشد، چقدر باید حیات و زیست ما بر مبنای آن باشد؟
زائران و دلدادگان امام رضا(ع) در ایران و کشورهای اسلامی بسیارند. چگونه و با چه معیاری میتوانیم بدانیم که زائر بامعرفتتری از دیگران هستیم؟
بله، گاهی گفته میشود در فلان تاریخ آنقدر تراکم زائر در مرقد امام رضا(ع) زیاد است که جای سوزن انداختن نیست، ولی آیا همه این زائران برای امام یک قد و قواره دارند؟ خیر، متفاوت هستند و یکی از شاخصهای تفاوت زائران این است که کدامیک به کلمات امام پایبندترند و کدامیک با خطکشهایی که او گفته است خود را تراز کردهاند و از مهمترین این ترازها، عقل است.
حضرت رضا(ع) فرمودهاند برای این که کسی بتواند به قله عقل نایل شود، باید ۱۰ ویژگی داشته باشد و اگر نتوانیم به ده ویژگی برسیم، میتوانیم به دو یا سه و چهار عدد آن برسیم؛ ایشان فرمودند که اولین ویژگی عاقل آن است که در ارتباطاتی که با او داریم همواره از او توقع کار نیک و اخلاق نیک و نیت و رفتار نیک ببینیم؛ یعنی شخصیت او کاکتوسی نیست و وقتی آدمی به او رنزدیک میشود، تمام بدنش مجروح نمیشود. اگر همین یک مشخصه را در ارتباط با برادران و خواهران و همسران به کار ببریم، خواهید دید که چه تحولی در زندگی ما ایجاد خواهد شد. باید بیندیشیم که وقتی مردم مرا ببینند، آیا تجربهای نیکو از من دارند یا آنقدر به آنها جفا کردهام که گوشه گوشه قلبشان از رفتار سوء و ناپسند من پارهپاره است؟ حضرت شمسالشموس فرمود اولین شاخصه عقل این است: «الخیر منه مامول.»
یکی دیگر از شاخصههای عاقل این است: «والشر منه مامون.» یعنی از او نمیترسیم و نگرانی نداریم و اگر معاملهای کنیم، از چکهای او نگران نیستیم و از خانهای که فروخته است نگرانی نداریم و با دختری که از این خانواده ازدواج کردهایم هم واهمه نداریم. چقدر خوب است که به زیارت امام میرویم، ولی چقدر بر مرام و منش او عاقلانه زندگی میکنیم؟ نکند خیلیها پشت دستشان را از ارتباطاتی که با من داشتهاند داغ کردهاند؟ اینقدر که در حقشان بدی و جفا کردهام. این عبارت را باید بیلبورد کنیم و در تمام مسیر زندگی خودمان بکوبیم تا به مسیری که ربطی به امام رضا(ع) ندارد نرویم.
انسان عاقل کارهای بزرگ خود را کوچک میداند
سومین شاخصه عقلانیت از نگاه امام(ع) این است: «یَسْتَکْثِرُ قَلِیلَ اَلْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ»؛ یعنی عاقل کسی است که کارهای اندک دیگران را هم بزرگ میداند؛ شنیدیم که برخی از کاه کوه میسازند. آیا این همیشه بد است؟ خیر، بستگی دارد که با چه نیتی باشد. اگر کسی عادت کرده است که کارهای خیر همسرش را بزرگ جلوه دهد و بانویی عادت دارد که کارهای خیر کوچک مادرشوهر و همسرش را بزرگ جلوه دهد، از نگاه امام، عاقل است. شاید افراد بسیاری هم برعکس عمل کنند و خوبیهای دیگران را هرچند فراوان باشد کم کنند. امام رضا(ع) فرمودند که طلبکار نباشیم و چشم خیربین داشته باشیم و شاکر خیرات دیگران باشیم.
شاخصه دیگر این است: «وَ یَسْتَقِلُّ کَثِیرَ اَلْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ». عاقل کسی است که کارهای خوب خودش را بزرگ نمیکند، بلکه آن را میچکاند. نه تنها طلبکار نیست، بلکه شرمنده است؛ حالا این خصلت را وارد زندگی همسران و فرزندان و والدین کنیم. چه خواهد شد؟ اگر از آقایی بپرسیم که چند سال زندگی مشترک داشتهای و در این مدت چه کردهای؟ کسی خواهد گفت که جانم و هست و نیستم را در این راه گذاشتهام. هرچه را که دارند مدیون من هستند و کسی هم میگوید من همه تلاشم را به کار گرفتم، ولی شرمنده و مدیون آنها هستم و هر نعمتی را که خدا به من داده است به صدقه سری همسر و فرزندان من است. امام رضا(ع) چنین صفتی را گلباران میکند و بر چنین زائر عاقلی درود میفرستد. چنین زائری خودشیفته نمیشود و دائماً کارتپستال برای خودش پست نمیکند. انسان مذهبی در مدار منش امام رضا(ع) باید همیشه عمل خود را کوچک بداند.
خستگیناپذیری در برآوردن حوائج مردم
شاخصه دیگر عقلانیت از منظر امام رضا(ع) این است که اگر مردم حاجتی از او دارند، او از مراجعات مردم خسته نمیشود. مردم هم تعاریف مختلفی دارند؛ گاهی فرزندی است که به پدر رجوع میکند؛ گاهی دوستی است که به دوست مراجعه میکند و گاهی سایر مردم هستند. انسان عاقل کسی است که اگر خدا به او علم و شهرت و هنر و مدیریت و توانمندی داد، تا جایی که میتواند به دیگران خدمت کند. همه این شاخصهها مرتبط با عقل عملی و رفتار و کنشگری ما بود.
یکی دیگر از شاخصههای انسان عاقل این است: «لاَ یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ طُولَ عُمُرِهِ»؛ یعنی انسان عاقل کسی است که از دانستن و فهمیدن و آگاهی پیدا کردن خسته نمیشود؛ اینکه در چه موضوعی بداند و کار کند به عرف واگذار شده است، ولی ما همانطور که بچههایمان رشد میکنند ما هم در نوع رابطه و تربیت آنها باید رشد کنیم. نکند مادری باشیم که سر جای خودمان ماندهایم و بچهها قد کشیده و رفتهاند و دیگر همدیگر را درک نکنیم. انسان عاقل از منظر شمسالشموس کسی است که دائماً در زندگی به دنبال آموختن است، وگرنه انسان نحیفی که به دنبال رشد فهم خودش نیست، در کلام امام عاقل نیست. اگر دوست دارید هر فصل و هر سال به زیارت امام رضا(ع) بروید و امینالله بخوانید و حاجت بطلبید، یک سؤال هم از شما خواهند پرسید و آن اینکه چرا تو با سال قبل هیچ فرقی نکردهای؟ چرا تکان نخوردهای؟ چرا معرفت و آگاهی خودت را در خداشناسی، امامشناسی، تربیتشناسی، فرزندشناسی و... افزایش ندادهای؟ در کلام امام رضا(ع) کسی عاقل است که هرچه را برای زندگی لازم است فرامیگیرد.
شاخص دیگر عقلانیت از منظر امام رضا(ع) این است که ثروتمند بودن بسیار دلنشین و خوب است، ولی امام قیدی هم بر آن زدهاند و آن اینکه این ثروت در چه مسیری استفاده میشود؟ اگر فیالله باشد عالی است؛ در ادبیات امام رضا(ع) در رفاه و ثروت بودن نه تنها بد نیست، بلکه عالی است. گشادگی نه تنها بد نیست و عالی است، ولی میپرسند چگونه و از کجا به دست آوردهای و اگر برای به دست آوردن دیگران را له کردهاید فاجعه است؛ اگر به دست آوردن ثروت حاصل تلاش و کوشش باشد عالی است؛ فرمود انسان عاقل کسی است که نداشتن بدون ظلم را از داشتن با ظلم و جفا پسندیدهتر میداند. از منظر ایشان نباید طفل یک سالهای باشیم که به قیمت زیر پا گذاشتن دیگران ره صدساله را طی کنیم. ایشان فرمودند که ویژگی دیگر انسان عاقل این است که برای او خواری در راه خدا از عزّت با دشمنانش محبوبتر باشد؛ عزت و ذلت تعاریفی دارد؛ یعنی اگر کسی قدرت و صلابت و عزت دارد، ولی آن را در مسیر صحیحی استفاده نمیکند عزیز نیست؛ نکند ما جزء کسانی باشیم که وقتی مدرک و موقعیت و ثروتی را به دست آوردیم، اعضای خانواده و افراد دیگری را که سبب رشد ما شدهاند فراموش کنیم. علی بن موسی الرضا(ع) میفرماید قدرتی را که خدا بپسندد عالی است، وگرنه غیر از آن سبب عزت نمیشود.
شهرت در کلام امام رضا(ع)
نهمین شاخصه عاقل بودن در نگاه امام رضا(ع) این است که بینام و نشانی برای او لذتبخشتر از شهرت باشد؛ البته شهرت در فرهنگ لغت امام رضا(ع) معنای خاصی دارد؛ شهرت نداشتن به معنای آن نیست که کاری بکند که دیگران او را نشناسند، بلکه شهرت در کلام امام یعنی اینکه انسان آنقدر مشغول شناساندن خودش به دیگران باشد که از وظایف خودش بازبماند؛ متأسفانه برخی آنقدر در فضای مجازی و حقیقی به دنبال خودنمایی در اشکال مختلف هستند که فرصتی برای انجام وظایف و مسئولیتها برای آنان باقی نمیماند. والدینی که دائم به دنبال معرفی و شناساندن خود به دیگران هستند چه زمانی برای خودبانی و فرزندپروری و تربیت آنان فرصت دارند.
دهمین ویژگی انسان عاقل از منظر امام رضا(ع) که امام آن را غوغا و شگفتآور میدانند(العاشره ما العاشره) این است که وقتی با هر انسانی مرتبط میشود بنا را بر این میگذارد که این فرد نزد خدا از من بهتر و عزیزتر و باتقواتر است؛ اگر این صفت در ارتباطات درونخانوادگی و اجتماعی ما وجود داشته باشد، هر کسی سعی میکند به فردی که از او بهتر است خدمت کند؛ یعنی نه تنها کلاه همهچیزدانی بر سر نمیگذاریم و تحکم نمیکنیم، بلکه میگوییم خدا را شکر که همسر و دوست و خویشاوندی را نصیب من کرده که از من بهتر و در نزد خدا باتقواتر است.
در پایان اگر نکته یا توصیهای هست بفرمایید.
وقتی به محضر امام مشرف شدیم، از ایشان خانه و لانه و دانه و درمان آرتروز و رفع بدهی و ... نخواهیم و طور دیگری با او سخن بگوییم؛ زیارت کرده و عرض ادب میکنیم و بعد به او میگوییم یا علی بن موسی الرضا(ع)، شما با من امر و فرمایش و دستوری ندارید که من انجام دهم؟ همیشه من از شما چیزی خواستهام، ولی این بار آمدهام تا بگویم شما چه خواستهای از من دارید؟ قصه ارتباط ما با امام تعارف نیست؛ حضرت میفرماید که زائر و شیعه عزیز؛ من با تو کار دارم. در یکی از سخنانم ۱۰ شاخص برای انسان عاقل ذکر کردم و از تو میخواهم خودت را با این نردبان و خطکش تنظیم کنی و از تو توقع دارم که در این منظومه رشد کنی، قویتر و عاقلتر شوی و شیعهای باشی که به من نزدیکتر است.
نظر شما