تحولات لبنان و فلسطین

۲۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۳
کد خبر: 882717

تجربه‌های جهانی در مسئله حجاب

زهره خوارزمی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

پیش از اینکه بخواهیم درباره لایحه عفاف و حجاب سخن بگوییم، باید تبیین کنیم که بحث پوشش، حجاب و عفاف مختص کشور ما نیست و ریشه‌های آن در تاریخ و فرهنگ دیگر جوامع و حتی در لیبرال‌ترین کشورهای غربی مشهود است.

این امر آنچنان فرهنگی است که در  نسبت با  هنجارها، باورها و جغرافیا، تعاریف و نگرش‌ها درباره آن متغیر است. همچنین باید در نظر داشته باشیم خود دو مفهوم «عفاف» و «حجاب» در عین هم‌پوشانی و ترادف نسبی، تفاوت‌هایی هم دارند.  در هر صورت در نگاه دینی، تعریف حجاب فراتر از پوشش است و کارکرد گسترده اجتماعی دارد. حجاب به کردارهای اجتماعی زن مسلمان معنا می‌بخشد و زیست عفیفانه معطوف به اهتمام هر دو جنس و رفتار توأم با عفت است. زنان مسلمان حتی در جوامع غیراسلامی همواره ذهنشان درگیر تئوریزه کردن عفاف و حجاب بوده است. به‌خصوص از دهه ۱۹۹۰ به این سو که مکتب به اصطلاح «فمینیسم اسلامی» با مشارکت برخی زنان مسلمان عرب‌تبار در آمریکا و دیگر کشورهای غربی رونق گرفت، جزو نخستین سؤالات، این بود که با سیر وسیع مهاجرت مسلمانان به غرب تکلیف تنها عنصر مرئی و انحصار بخش به زنان مسلمان یعنی حجاب چه می‌شود.

در فرهنگ‌های غیردینی هم در طول تاریخ موضوع پوشش و رفتار عفیفانه مورد دغدغه بوده است. برای مثال، در عصر ویکتوریایی انگلیس، پوشش نشان از تعلق به فرهنگ برتر بوده است.

هنوز هم حق بر بدن در ادبیات لیبرال رایج است و در جامعه آمریکا در سال‌های اخیر چالش‌های پرشماری را  تجربه کرده است. به عنوان مثال: در تگزاس، یوتا و به‌تازگی در کالیفرنیا در یکی از مدارس ۱۵۰ دانش آموز به دلیل عدم رعایت پوشش کالج مورد بازخواست قرار گرفته‌اند. در ایران نیز تأکید سنت تاریخی و ارزش‌های پیش و پسا اسلام بر مسئله پوشیدگی عفاف آمیز برای زنان و مردان بوده است.

در عالم واقع اما سبک پوشش بانوان ایرانی بر اساس اقلیم و منطقه متنوع بوده و در سبک زندگی محلی آن‌ها نیز عفیفانه محسوب می‌شود. اما با تحرکات اخیر در کشف حجاب و از آن بدتر عریانی ولو در معدود زنان که آمار باثباتی هم ندارند، کاملاً متفاوت است.برخی بر حسب سلیقه، مد و برخی طبق سرخط های رسانه‌ای با دستورکارهای سیاسی ضد حاکمیتی دست به هنجارشکنی می‌زنند. آن بخش غیر سیاسی که صرفاً درگیری ایدئولوژیک یا حتی گسست نسلی آنان را به این نوع رفتار وادار کرده، باید آگاه باشند در کشورهایی مثل آمریکا از هر چهار زن یک نفر و در گزارش‌هایی از هر سه زن یک نفر، صورتی از خشونت جنسی و فیزیکی را تجربه می‌کند و این قضیه بیشترین قربانی را از جامعه بانوان می‌گیرد، چنان‌که همین رقم در میام مردان یک نفر از هر ۹ نفر است.

 به علاوه اینکه در بافت فرهنگی ما، پوشش عفیفانه مجوز حضور اجتماعی فعال و پویاست که سلب آن به مرور اعتماد اجتماعی را می‌شکند و بسیاری از زنانی که اکنون ممکن است از این رفتار استقبال کنند، به مرور متوجه از دست دادن همسر، پدر و پسرانشان خواهند شد و باید پرسید که آیا لازم است راه رفته دیگران را برویم؟

اما آن عده قلیلی که عریانی و اباحه‌گری برایشان ابزار نافرمانی سیاسی محسوب می‌شود، این‌ها قطعاً حتی توسط افراد ساده پوش که دارای اصالت ملی و خانوادگی و سلامت اخلاقی هستند، محکوم هستند و تقابل قانونی باید متوجه این‌ها باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.