حالا اما سالهاست خانوادهها برنامههای متنوعی را برای اوقات فراغت فرزندانشان تدارک میبینند؛ از فرستادن بچهها برای یادگیری زبان فلان کشور تا ورزش و موسیقی و... .
با یک مقایسه ساده میان گذشته و امروز میتوان متوجه تفاوت نسلها و ضرورت تغییر در مدیریت و برنامهریزی اوقات فراغت برای آنها بود.
اوقاتی بدون تحمیل و گزارشسازی
یک صاحبنظر در حوزه آموزش و پرورش با بیان اینکه برنامههای اوقات فراغت دارای چند مؤلفه است، میگوید: نخست اینکه برنامههایی که برای دانشآموز پیشبینی میشود، باید او را بینیاز و به آیندهاش امیدوار کند؛ این مسئله باید رنگ و بوی خوشایندی داشته باشد و متناسب با اقتضای فهم، سن و مطالبه کودک و نوجوان و بدون تحمیل و گزارشسازی باشد تا دانشآموزان در این اوقات احساس راحتی و شادمانی داشته باشند.
محمدی در گفتوگو با قدس به کاربرد تعبیر اشتباه پرکردن اوقات فراغت به جای غنیسازی اوقات فراغت اشاره میکند و ادامه میدهد: این یک اشتباه راهبردی است؛ اوقات فراغت فرصتی است که دانشآموزان بدون تکلف، اجبار و تحمیل و بدون اینکه یک سیاست و برنامهای حاکم باشد، یک مهندسی معکوس در راستای کشف، خواسته، اراده و استعدادهایشان صورت دهند.
برنامههای نخنما را کنار بگذاریم
مدیرکل سابق انتشارات فناوری وزارت آموزش و پرورش تأکید میکند: ما باید مسئولان و کارگزاران را از اینکه برنامههای روتین، نخنما و برنامههای صرفاً رسانهای را برای دانشآموزان نسخه کنند، برحذر داریم.
وی با تأکید بر اینکه در بحث اوقات فراغت باید به چند مؤلفه توجه کنیم، اظهار میکند: برنامهها باید از کف جامعه به شکلی منشأ و ریشه بگیرد، متناسب با خواست، علاقه و کشش مخاطب باشد و اینکه آمایش سرزمینی در بحث اوقات فراغت حاکم باشد، چرا که این موضوع اقتضا میکند در جغرافیای کشور ما هر کجا برنامههای فراغت خاص خودشان را داشته باشند.
وی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش با بیش از ۱۵میلیون دانشآموز در بحث اوقات فراغت نه توان اجرایی و نه توان اعتباری و نه توان برنامهای دارد، میگوید: بنابراین دولت باید دربحث اوقات فراغت نگاه باز و گستردهای داشته باشد و همچنین باید همه دستگاهها به شکلی سهامدار ستاد فراغت باشند، چه به لحاظ اعتباری و چه معنوی و حتی در بحثهای فرصتسازی و برنامهسازی پای کار بیایند.
نگاه ما به بحث اوقات فراغت باید نگاه علمی باشد، باید برای آن، رشته و گرایش متناسب تعریف و مهندسی معکوس انجام شود و همچنین متناسب با آمایش سرزمینی این موضوع را دنبال کرد.
محمدی ادامه میدهد: نکته مهم این است که باید فراغت با تولید کار و ایجاد ثروت برای دانشآموزان همراه باشد؛ یعنی دانشآموزان احساس کنند واقعاً کاری انجام دادهاند و این کار آوردهای برای آنها دارد؛ این موضوع حتی میتواند با همکاری خانوادهها صورت گیرد و یا حتی در قالب استاد شاگردی که در قدیم وجود داشت انجام شود تا دانشآموز احساس کند در قبال تولید کاری که انجام میدهد یک آوردهای را بدست میآورد.
کاش دانشگاه فرهنگیان و دیگر دانشگاهها رشته گرایش مدیریت فراغت داشته باشند، در این صورت میتوانیم فراغت را به یک صنعت تبدیل کنیم که هم میتواند تولید ثروت کند، هم تولید کار باشد و هم بحث تفریح بوده و هم همراه نشاط باشد؛ اگر جز این باشد، فراغت که فرصتی طلایی برای جامعه مخاطبانی ما محسوب میشود به یک تهدید و کابوس برای دانشآموز و خانواده تبدیل خواهد شد.
در بحث فراغت باید نگاه کلان داشته باشیم و نگاه هوشمندانه و مهندسی معکوس را در نظربگیریم؛ میتوانیم حتی با انضمام فراغت در دوران تحصیل برای دانشآموزان برنامهریزی کرده و بسته فراغت دانشآموزی را به بستهای کارآمد تبدیل کنیم تا دانشآموزان بتوانند در آینده با کارآفرینی به تولید کشور کمک کنند.
هدایت استعدادها در اوقات فراغت
عضو هیئت علمی گروه مبانی فلسفیاجتماعی دانشگاه تهران هم با تأکید بر هدایت استعدادها در اوقات فراغت به جای پرکردن اوقات فراغت، به باورهای غلط درباره اوقات فراغت و تربیت اشاره کرده و میگوید: در دیدگاه عموم، اوقات فراغت از سیستم تربیت جدا بوده و به معنای فراغت از سیستمهای تربیت معنا میشود؛ به عبارتی تصور عموم این است از منظر تربیت، اولویت و اهمیت اصلی با برنامههای ارائه شده توسط ساختارهای رسمی تربیت مانند مدارس است و برنامههای اوقات فراغت در اولویت دوم قرار دارند.
مرضیه عالی در گفتوگو با قدس با بیان اینکه شاید همین باور موجب شده اوقات فراغت از سوی خود دانشآموزان نیز به عنوان اوقات بیکاری درنظر گرفته شود و توجه چندانی به آن نداشته باشند، ادامه میدهد: این درحالی است که چنانچه اوقات فراغت با انگیزه و اراده بیشتری برنامهریزی شود، میتواند تأثیر بهتر و بیشتری در مسیرآینده زندگی دانشآموزان داشته باشد.
اوقات فراغت نیازمند سرمایهگذاری است
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اوقات فراغت، اوقات بیکاری و اوقات فراغت از تربیت نیست، میگوید: این اوقات، زمانهای فراغت فرد از آموزشهایی است که معطوف به مدارک و مدارج رسمی است؛ بنابراین شاید نسبت به اوقات آموزش رسمی در شکلگیری منش و شخصیت دانشآموزان تأثیر بیشتری داشته باشد و از این رو نیازمند سرمایهگذاری و توجه بیشتری است.
وی یکی دیگر از باورهای غلط درباره اوقات فراغت را این میداند که تصور کنیم این اوقات نیازمند برنامه آموزشی مشخصی است که توسط یک نهاد رسمی ارائه میشود و ادامه میدهد: اگر چه در سیر تحول تربیت ایران در دهههای گذشته این مرسوم بوده که مراکز غیررسمی مانند کانونها، مساجد، خانههای فرهنگ و غیره در اوقات تابستان برنامههای آموزشی- تفریحی را برای دانشآموزان فراهم میکردند اما این نوع نگاه به اوقات فراغت، نگاهی حداقلی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه میدهد: این باور که اوقات فراغت نیازمند برنامهریزی متمرکز و یکدست از بیرون است هم نادرست است؛ علایق دانشآموزان، هدایتگر اصلی در برنامههای اوقات فراغت است؛ بنابراین کافی است به دانشآموزان کمک شود بهتر استعدادهایشان را شناخته و درجهت پرورش آن گام بردارند.
وی با بیان اینکه برای تربیت از طریق اوقات فراغت هر جامعهای نه صرفاً یک نهاد خاص، نیازمند هماهنگی تربیتی است، میگوید: اینکه ما بتوانیم امکانات و شرایط مختلفی را برای نوجوانان فراهم و آنها را با استعدادهایشان آشنا و هدایت کنیم، شرط اساسی استفاده بهینه و مؤثر از اوقات فراغت توسط نوجوانان است.
نظر شما