به گزارش قدس آنلاین،یکی از نمونهها تلاش ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ برای الحاق چین به سازمان تجارت جهانی است.
الحاق چین، این کشور را ملزم به آزادسازی بخشهایی از اقتصاد خود کرد و به کشورها اجازه داد در چارچوب سازمان تجارت جهانی علیه آن شکایت کنند.
ایالات متحده زمانی که چین را عمداً از مذاکرات ۲۰۱۵-۲۰۰۸ که منجر به مشارکت ترانس پاسیفیک شد کنار گذاشت، از توازن نهادی انحصاری استفاده کرد.
با حذف چین، آمریکا دسترسی چین به بیش از ۴۰درصد از اقتصاد جهانی را بهطور قابل توجهی محدود کرد. واشنگتن همچنین روابط خود را با آسهآن تعمیق بخشیده است. در سال ۲۰۱۷، ایالات متحده گفتوگوی امنیتی چهارجانبه را با استرالیا، هند و ژاپن احیا کرد.
در همین حال، چین نیز تعادل نهادی انحصاری را دنبال کرد. یک مثال، راهاندازی ابتکار کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳ توسط چین است، شبکهای عظیم از پروژهها و سرمایهگذاریها در بیش از ۱۰۰ کشور با هزینه کل پیشبینی شده تا ۸ تریلیون دلار.
چین همچنین برای مقابله با قدرت آمریکا به دنبال گسترش سازمان همکاری شانگهای بود. توازن نهادی صلحآمیزتر از بنبستهای نظامی است. هرچند میتواند منجر به جرقه تنشهای دیپلماتیک شود اما به آتشسوزی تبدیل نمیشود.
نظر شما