محمود حکمت نیا در هماندیشی واکاوی ابعاد فقهی، حقوقی و سیاسی حکم رهبر انقلاب در محکومیت آتشسوزی قرآن که روز گذشته در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پیرامون مباحث حقوقی در خصوص حکم قرآن سوزی و تحلیل حقوقی از این ماجرا برگزار شد، اظهار داشت:گاهی ما از منظر دروندینی و درون معرفتی و درونفقهی به موضوع نگاه و به عنوان یک سرزمین اسلامی در این ماجرا بحث میکنیم میکنیم که موضوع چندان پیچیده نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: در این راستا تقدس زدایی و توهین به این مسئله در بیرون از مرزهای اسلامی رخ داده است و در چارچوب مقررات اسلامی نیست و آنها تحت قوانین ما نیستند و ما باید ناظر به رفتارهایی باشیم که در سرزمین های اسلامی باشد.
وی تصریح کرد:در حوزه تحلیل حقوقی گاهی حقوق داخلی کشورها مطرح است؛ در برخی کشورها به لحاظ حقوق داخلی با مقوله توهین به مقدسات سلب آزادی دینی و سلب آزادی بیان چیست؟
حکمت نیا عنوان کرد:بحث سر تحلیل حقوقی است که ممکن است از منظر نظری و فلسفی و حکمی راجع به موضوع بین المللی نظر بدهیم این چارچوبی است که باید وارد شد.
وی بیان کرد:عمده بحث که مطرح است راجع به این جریان تعارضی است که در اندیشههای حقوقی و حقوق بشری مطرح میشود و ذیل نظریه هایی که در این جا آزادی بیانی وجود دارد و شخص در آزادی بیان که به لحاظ محتوا و دو در حوزه شیوه بیان آزادی دارد که دو بحث از هم مجزاست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد:اینکه در حوزه محتوا چه می گوید و چگونه این ادعای آزادی بیان را در این جا مطرح می کنند که چه بگوید و چگونه بگوید پس باید بحث را ساماندهی کرد.
وی گفت:اتفاقی که در این جا افتاده این است که در این جا شخص ممکن است انتقادهایی بر تفکر اسلامی داشته باشد یعنی از منظر دیگران ما موضوع سوال و پرسش داشته بشیم، به نظر می رسد براساس مباحث نظری برای بیان دچار یک توسعه آزادی است و می شود مورد سوال و پرسش قرار داد و وجه تمدن اسلامی در این ناحیه بسیار پررنگ است.
حکمت نیا افزود:در صدر اسلام و دورههای بعد گفتگوهای انتقادی ما بسیار عمیق بوده است یعنی ادیان و اشخاص مختلف و جریان های سیاسی مختلف گفتگوهای انتقادی قراوانی در مورد مباحث معرفتی و دینی ما ارائه داده اند و به نظر می رسد در حوادثی غوطه ور بودیم ولی از منظر معرفتی و حقوقی به نظر می رسد ادبیات دینی ما از این ناحیه یک وسعت است.
وی اظهار داشت:اما وقتی درباره شیوه بیان وارد گفتگو می شویم چگونه بیان را ارائه داد در این جا آیا با هر روشی می شود بیان را ارائه داد یا نه؟ پس دو سوال در این جا مطرح می شود در حوزه محتوا و روش چه محدودیت هایی برآزادی بیان قابل طرح و ارائه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: در بحث محتوا و بیان اگر کسی از شیوه توهین بخواهد استفاده کند به خصوص مقدسات فرد مقابل خودش بحث نظری باید کرد که آیا با گذشت از بیان های بسیار نامتعارف و توهین آمیز این جا باز موضوعات مربوط به بیان است یا نه؛ در این جا بیان تقلیل به صوت می شود و دلالت دارد و محتوا ندارد.
وی عنوان کرد: در واقع در غرب وقتی از آزادی بیان سخن گفته شود در چارچوب اینکه چه گفته شود و چگونه بگوید قابل بررسی است؛ از منظر دیگران(غرب) محتوای بیان دچار توسعه آزادی است یعنی محتوا را میتوان مورد سؤال و پرسش قرار داد. ما در صدر اسلام و دورههای بعد گفتوگوهای انتقادی بسیار زیادی در مورد مباحث معرفتی دینی داشتهایم و الان هم این اقدامات مثلاً برای نقد قرآن کریم است.
حکمت نیا تصریح کرد: چه در محتوا و چه در بیان اگر کسی از شیوه توهین استفاده کند به خصوص مقدسات طرف مقابل نیازمند این بحث نظری است که آیا این نوع کارها، بیان است؟ سه واژه مهم قول، بیان و صوت در قرآن کریم وجود دارد؛ صوت ممکن است بر ناراحتی و هیجان و احساسات دلالت کند ولی بر مفاد دلالت ندارد؛ در سوره لقمان، ایشان به فرزندش وصیت کرده است که صوتش را پایین بیاورد و به لحاظ حقوقی احکام صوت با احکام بیان فرق دارد.
وی عنوان کرد:احکام بیان و صوت به لحاظ حقوقی دو گونه است اگر ادبیات توهین امیز تحقیر آمیز باشد نظریه ازادی بیان تفاوت دارد در حقیقت توهین به قرآن با آزادی بیان در تعارض است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد:سخن و بیانی که شرمآور و از حالت انسانی خارج است احکام بیان بر آن مترتب نیست و حالت صوت خواهد داشت و اگر حتی مصداق بیان باشد باز با مبانی نظری بیان منطبق نیست زیرا در تویهن، حقیقت پنهان میشود و تبیین نخواهد شد و حقایق در پرده کینه و نفرت باقی خواهد ماند.
وی خاطرنشان کرد: در آزادی بیان 16 نظریه وجود دارد یکی پیام است که موجب کشف حقیقت می شود اگر ادبیات توهینی شود حقیقت کشف نمی شود و حقیقت پنهان میشود.
حکمتنیا اذعان کرد: به فرض اینکه باز این نوع توهینها را موضوع آزادی بیان بدانیم باز باید از منظر عوامل تحدیدکننده آزادی بیان مورد بررسی و نقد قرار بگیرد. در ادبیات حقوقی دو مسیر کلی پیگیری میشود؛ ایذاء و اضرار. دو قاون تهدید کننده است ایذا مورد حمایت همه ادیان است ایزا اذیت است رفتارهایی که صورت می گیرد مبتنی بر حادثه نیست قران آتش نگرفته بلکه قرآن را آتش زده اند.
وی گفت:در این ماجرا، قرآن، آتش نگرفته است بلکه قرآن را آتش زدهاند یعنی یک رفتار عمدی است. گاهی فردی برای ایذاء یک فرد مسلمان، قرآن را جلوی منزل او آتش میزنند که بحث آن خیلی روشن است ولی اگر بحث با رفتار خود احساس دومیلیارد مسلمان را به سخره بگیرد ایذاء است یا تاذی؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد:گاهی ایذاء شخص است و برای ازار او آتش زد اما اگر احساسات مسلمانان را به سخره بگیرد این در حوزه ایذا معنا می شود تا تاذی ؟فردی که در ملا عام کاری را انجام داده ایذا شامل افراد زیادی می شود موئد آن تظاهرات و درگیری هاست این احساسات دینی مسلمان به آن تعدی می شود.
وی ادامه دارد:بحث دیگر حمایت از حقوق هویتی یک جمعیت است؛ حتی در فرانسه مسئله دفاع از هویت سرزمینی مطرح شده است؛ در جوامع اسلامی مقدسات جزء هویت انسانی و اسلامی آنان است و ادبیات حقوقی از این منظر میتواند با این نوع جریانات مقابله کند.
وی عنوان کرد:صرف نظر از انسان و هویت انسانی، آیا برای مقدسات دینی هم میتوان وجهه حقوقی از منظر اسناد بینالمللی بیابیم و اینجا محل نزاع است. اینکه آیا سازمانهای بیناللمللی از جهت حقوقی میتوانند از مقدسات دینی و ارزشهای الهی حمایت کنند؟ قطعنامههایی در این حوزه صادر شده ولی با مخالفتهایی روبرو شده است.
حکمتنیا گفت:عنصر سوم صرف نظر از احساس و هویت انسانی آیا می توان برای مقدسات دین صرف نظر ازاین نسبت با انسان ها برقرار می کند برای این مقدسات دینی می توان وجه حقوقی پیدا کرد و از منظر اسناد بین المللی صرف نظر از ارتباطات با انسان ها مورد حمایت قرار بگیرد.
وی افزود: ما بحث نظری و بحث حقوقی داریم آیا حقوق بشری و سازمان های بینالمللی می توانن از تقدس حمایت کنند این محل گفتگو است چرا که احساسات دینی و هویت دینی و تقدسات و مقدسات که سه حوزه متفاوت است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: از این منظر از آزادی بیان عبور کردیم عناوین دیگری برای تقدس ها و ببینیم، تعرض به آزادی دینی مسلمانان است در حقوق سیاست یک ادبیات تکلیفی دارند ماده 20 است هر گونه دعوت به کینه ورزی مذهبی که محرک و عمال زور ممنوع است در این جا این بحث مطرح می شود بازی با تقدسات و سخره گرفتن ذیل ماده بیست میثاق است و یا دعوت به کینه است که در ادبیات در این باره گفتگو می شود.
وی تصریح کرد:بعد سومی که در پیام رهبری مطرح شد، انسان محور فردی و حقوق بشری و بعد اگر طرف حمله به تقدسات دینی و هئیویت دینی مسلمان شود این به لحاظ تکلیفی به هویت دینی مسلمانان برای رفتارهای غیرقابل پیشبینی است.
حکمتنیا یادآور شد:این غیر از تعرض به احساسات و هویت دینی است این جا سخن جدید مطرح می شود که تعرض موضوع ساز برای عنوین تکلیفی مسلمانان است لذا بحث های حقوقی بعد امنیتی هم پیدا میکند زیرا این رفتارها باعث تغییر در نظم حقوقی و همزیستی انسانی و منجر به فتنه مذهبی میشودپس نوع نگاه به ارصرار و شخصی و تخلف اخلاقی عبور کرده و بعد امنیتی پیدا می کند.
وی خاطرنشان کرد: به لحاظ محتوا و روش و به لحاظ نظری و فلسفی و تفسییر و عناوین موجب عوامل بازدارنده می شود وجودپیدا می کند ایذا اگر امنیتی باشد متبنی بر ادبیات پیشگیرانه است و مجمع بین المللی می تواند مباحث پیشگیرانه ای را مطرح کنند لذا اقدامات قضایی و پیشگرانه باز خواهد شد، لذا پیگیریهای حقوقی و پیشگیرانه در ارتباط با محکومیت آتشسوزی قرآن در سطح بینالملل امکان پذیر است
نظر شما