به گزارش قدس انلاین به نقل از فارس، یکی از خبرهای تلخ طی دو دهه اخیر، خبر درگذشت مادرانی است که در دامانشان قهرمان‌های سرزمین‌مان را تربیت کردند. مادرانی که الگوی صبر و ایثارند. مادرانی که دلشان می‌خواست، تا آخرین لحظات عمرشان فرزندشان در کنارشان باشد اما از همه خواسته‌هایشان بخاطر حفظ این آب و خاک گذشتند.

۲۲ سال انتظاری که ننه‌علی را پیر کرد

ننه‌علی یکی از همین مادران است. ننه‌علی که در تیر ماه ۱۳۶۷ اضطراب جزیره مجنون را در دل داشت و نگران حمله مجدد بعثی‌ها به جزیره مجنون بود. جزیره‌ای که سردار هور برای حفظ و تثبیت وجب به وجب خاک آن خون دل خورده بود. جزیره‌ای که سردار هور را در روزهای پایانی جنگ تحمیلی از ننه‌علی گرفت و ننه‌علی ۲۲ سال چشم به راه فرزندش بود که شاید یک روزی از جزیره مجنون به خانه بازگردد. بالاخره انتظار مادر سردار هور در سال ۹۸ به سر آمد و پیکر علی را برایش آوردند اما روزگار و انتظار مادر را پیر کرده بود.

به بهانه درگذشت مادر سردار شهید «علی هاشمی» بخشی از عاشقانه‌های او را که برگرفته از کتاب «راز گمشده مجنون» است، می‌خوانیم.

علی بیشتر از خانه در جزیره مجنون بود

قلیه ماهی درست کردم. سبزی خریدم و نان پختم. سفره را آماده کردم و منتظر نشستم. در ‌زدند. با ذوق دم در دویدم و با خود گفتم علی آمد. در را باز کردم. رسمیه، همسر علی بود. پرسیدم پس علی کو؟ گفت: خبرنداری مجنون رو گرفتند، عملیات شده، شیمیایی زدند. به رسمیه گفتم: علی خودش گفت ننه ناهار درست کن میام. علی قول داده، مگه میشه نیاد؟!

دوستان علی می‌گفتند معلوم نیست چه بر سر علی آمده، گفته بودند هر چه گشتیم علی را پیدا نکردیم. باورم نمی‌شد. علی جزیره را عین کف دستش می‌شناخت. آنقدر که در جزیره بود، در خانه نبود.

سالهای بدون علی  بر ما خیلی سخت گذشت. تمام آرزوی پدرعلی شده بود، دیدار دوباره علی. ۱۲ سال حصیر را توی کوچه می‌انداخت و به صورت آدم‌هایی که در رفت و آمد بودند زل می‌زد تا شاید نشانه‌ای از علی پیدا کند. او ۱۲ سال زل زد به انتهای کوچه تا علی بیایید. اما با همین انتظار رفت. بدون اینکه علی را ببیند.

خواب ننه‌علی

سیدصباح موسوی همرزم سردار شهید علی هاشمی است. وی بعد از شهادت علی هاشمی به دیدار خانواده شهید می‌رفت. او درباره سالهای پایانی عمر مادر سردار هور می‌گوید: «مادر علی هاشمی را همیشه ننه‌علی صدا می‌زدیم. حدود سه سال پیش ننه‌علی دچار بیماری سختی شد طوری که پزشکان قطع امید کرده بودند. تا اینکه ننه‌علی خواب شهید را دید که به او گفته بود: ننه هنوز وقت آمدن تو نیست که بیایی. وضعیت جسمی ننه‌علی بهبود یافت تا اینکه امروز به دیدار علی رفت».

پایان پیام/