به گزارش قدس آنلاین، «ضمانتنامه آهو» هشت روایت از هشت زن است که نام هر یک از آنها آهو است و در مواجهه با اعتقادی به نام امام هشتم(ع) روایتی را تولید کردهاند. اساس این روایتها، عشق و ارادت مردم ایران به امام رضا(ع) در زمانها و مکانهای مختلف است. این اثر در زمان چاپ فیزیکی توانست در یازدهمین دوره جشنواره کتاب سال رضوی برگزیده شود. از رضا دبیرینژاد که رئیس اداره موزه ملی ملک است، آثار دیگری از جمله «موزهخوانی»، «موزه، ویترین، پنجره، آینه» شامل مقالات و «تهران به روایت موزهها» منتشر شده است.
متن کتاب روحیه نقالی و روایتگری دارد
دبیرینژاد در ابتدا با اشاره به اینکه کتاب صوتی «ضمانتنامه آهو» چند سال پیش توسط انتشارات بهنشر منتشر شده بود، گفت: چند سال پیش متن این کتاب را به مناسبت ولادت امام رضا(ع) نوشتم و تصمیم داشتم در روز ولادت به صورت خوانش اجرا شود. به همت یکی از دوستانم این کتاب تصویرسازی شد و چون احساس میکردم متن کتاب روحیه نقالی و روایتگری دارد، با الهام از چاپ سنگیهای قدیمی تصویرگری شد. این کتاب نوعی روایتنامه است. در هر یک از هشت اپیزود این کتاب، شخصیتهای اصلی یعنی آهو، ضامن و صیاد حضور دارند. در یکی از اپیزودها، آهو نام زنی در جنوب، در داستانی دیگر آهو نام دختری در خراسان و در یک داستان نیز آهو نام زنی در کلانشهر تهران است. هر کدام از این آدمها بر مبنای نیازهای خود با این داستان در ارتباط هستند. سعی بر این بود آیتمها به صورت منظم چیدمان شود و از موسیقیهای هر منطقه برای روایت بهتر استفاده شده است.
تولیدات فرهنگی، زیست فرهنگی ما را نشان میدهد
وی ادامه داد: کتاب صوتی بین کتاب، پادکست و حوزه نمایش قرار میگیرد و این امکان را دارد که از مدیای صدا، موسیقی و خوانش بهره ببرد. امروزه گسترش مدیاهای مختلف، فضاهای تولید را سهل الوصولتر کرده و تولیدات میتواند به صورت فردگرایانه باشد و حتی دسترسیها آسانتر شده و این دسترسیها میتواند فضای ارتباطی بیشتری برای مخاطب فراهم کند و دیگر محدود به نشر فیزیکی نیست، بلکه بیپایان میشود.
او همچنین گفت: مسئله خوانش در جامعه امروز صرفاً خوانش مکتوب نیست و شامل خوانش دیداری و خوانشهایی که با تجربه اتفاق میافتد هم میشود. اگر ما بتوانیم هر اثر فرهنگی را تبدیل به فضای جدیدی برای توسعه فرهنگی کنیم، بسیار ارزشمند است. تولیدات فرهنگی هستند که نشان میدهند ما در فرهنگ خود چطور زیست میکنیم. هدفمان این است که این کتاب و رویکرد فرهنگی به دست اهلش برسد و ما بتوانیم از این طریق ارتباطمان را با مخاطب حفظ کنیم.
استفاده بهینه از میراثهای گذشته
این نویسنده کتاب با ذکر این نکته که مفهوم و شکل خوانش در جامعه امروزی در حال تغییر است، افزود: مرزهای کتاب صوتی، پادکست و... هنوز نامشخص است و باید با کسب تجربه جایگاه خود را بدست آورند. امروزه سبک زندگی در حال تغییر است و مدیاها امکان گذر از مرزهای بسته را فراهم میکنند. همان طور که مفهوم خبر و خبررسانی نیز شکلهای مختلفی را تجربه میکند و دیگر در قالب روزنامه و رسانههای صوتی، تصویری گذشته نیستند، مفهوم نویسنده، خوانشگر و یا روایتگر نیز در حال تغییر است. در کتاب روایتنامه، ما از سنت روایتگری یا روایتنویسی در گذشته که بیشتر شیوه مونولوگ دارند، استفاده میکنیم. ما در ادبیات یک شیوه تکگویی داشتیم که حاصل آن میتوانست روایتگری باشد و این روایتگری در قالب نقالیها و پردهخوانیها شکل میگرفت و بسیاری از قصهگوییها و افسانهها بر پایه این موضوع طراحی میشدند. ما در حال حاضر میتوانیم از الگوها و میراثهای روایی گذشته در قالبهای جدید استفاده کنیم.
رئیس موزه ملک در پاسخ به این پرسش که تفاوت روایتگری در کتاب صوتی نسبت به پادکست چیست، گفت: تفاوت پادکست با کتاب صوتی در این است که کتاب معمولاً یک منبع منتشر شدهای است که از قبل وجود دارد و آن را به فضای صوتی تبدیل میکنیم اما پادکست یک فضای شنیداری دارد که ممکن است منبع مکتوبی از قبل نداشته باشد و براساس تجربیات جدید ساخته شود. کتاب صوتی یک فرصت و راهکار جدید در کنار پادکست و حتی مدیاهای چندرسانهای است. امروزه گوشیهای همراه به یک منبع اطلاعاتی تبدیل شدهاند. میزان استفاده از گوشی همراه به نسبت رسانههای دیداری و شنیداری بسیار بالاتر رفته و میتواند مفید باشد. مسئله مهم این است که خوانش بتواند اطلاعات، آگاهی و دانش جامعه را بالا ببرد و از هر جهتی قابل توجه است و ما باید نسبت به عناصر اطلاعاتی جدید توجه ویژهای داشته باشیم. امروزه باید تصویرمان از خوانش را تغییر دهیم و آن را محدود به کتاب ندانیم. امکان دسترسی به منابع مطالعاتی از هر طریقی چه گوشی همراه و چه دیدن یا شنیدن مهم و قابل توجه است.
موسیقی مقامی، گزینه مناسب برای تنوعبخشی به هنر
وی با اعتقاد بر اینکه روایتگری در حوزه فرهنگی محدود به ادبیات نیست، عنوان کرد: وقتی صحبت از نگارگری و نقاشیهای عامیانه میکنیم باید بدانیم این هنرها بر پایه روایت پیش میروند و به همین ترتیب سایر هنرها از جمله معماری، نواها، مقامها و ترانههای موسیقی نوعی روایتگری به همراه دارند. این موضوع میتواند کمکی برای جذابسازی کتابهای صوتی و تولیدات شنیداری باشد. موسیقی مقامی بهانه خوبی برای تنوعبخشی است و در واقع میتوانیم هویت فرهنگیمان را در تولید محصولات امروزی استفاده کنیم و محتوای خودمان را در ظرف امروز جای دهیم.
فقط مصرف کننده فرهنگی نباشیم
دبیرینژاد با اشاره به اینکه مهمترین وظیفه متولیان فرهنگی و هنرمندان این است که تولیدات فرهنگی داشته باشند و صرفاً مصرفکننده نباشند، بیان کرد: ما باید بر اساس باورها و درکمان از فرهنگ جدید و گذشته نشان دهیم در زمانه خود چگونه زیست فرهنگی داریم و برای اینکه بتوانیم امتداد حیات فرهنگی جامعه را حفظ کنیم باید تولید داشته باشیم.
وی در خصوص ایجاد بسترهای فرهنگی با توجه به حضور امام رضا(ع) در کشور گفت: باید قبول کنیم حضور امام رضا(ع) در کشور ما، نوعی قرابت، همسایگی، آشنایی و دروازهای برای بخشی از میراث فرهنگی ما ایجاد کرده است. این همسایگی و آشنایی تأثیر جدی بر فرهنگ ما داشته و در ذهن و روح ما نهادینه شده است. وجود و حضور ایشان برای ما مانند یک ستون ویژه فرهنگی است که میتوانیم از آن برای تکیه دادن و تقرب جستن استفاده کنیم. این تجلی فرهنگی بهانه و فرصت خوبی است که از آن برای تولیدات فرهنگی استفاده کنیم.
نگاه سنتی به موسیقی بومی و محلی
وی در پایان افزود: متأسفانه نگاه بستهای نسبت به میراثهای فرهنگی وجود دارد و گاهی آن را کهنه و مربوط به گذشته تلقی میکنند. این موضوع به حوزه میراثهای غیرملموس مانند موسیقی هم وارد شده و ما هر موسیقی که رنگ و بوی بومی و محلی دارد را در زمره بدوی و سنتی میگذاریم و آنها را از رده هنر فاخر خارج میکنیم در حالی که اینها ریشههای فرهنگی عمیقی دارند و حاصل سالها تجربه فرهنگی هستند که امتداد یافتند. شاید به دلیل همین نگاههای طبقاتی به هنر است که نتوانستیم میراثهای خودمان را به خوبی بشناسیم، آنها را به بازتولید معاصر تبدیل کنیم و در زیست امروز خود جای دهیم.
نظر شما