به گزارش قدس آنلاین، اگرچه حوالی یک سالی از آتشبس در این کشور مظلوم میگذرد، اما حالا گویا عربستان هم طعم امنیت را چشیده و تصمیم گرفته آتشبس دائمی برقرار شود.
در همین حال ارتباطات عربستان با ایران هم در حال برگشت به پیش از همه این ماجراهاست. هرچند شیب این بازگشت خیلی خیلی آرام است و شاید باید تا انتهای سال آینده میلادی منتظر به نتیجه رسیدن برخی از قراردادهای همکاری باشیم.
پیشنهاد عربستان برای گسترش همکاریهای اقتصادی با ایران نه تنها متأثر از احیای روابط سیاسی دو کشور است، بلکه تاحدود زیادی از شرایط و تحولات کنونی خاورمیانه ناشی میشود. میزان جدیت و اثربخشی تصمیمات طرفین برای گسترش همکاریها را میتوان براساس شرایط منطقهای و عوامل بیرونی همچون معادلات جنگ غزه و اقدامات قدرتهای بیرونی همانند آمریکا دانست. فرشید باقریان در گفتوگو با قدس به بررسی امکانسنجی تحقق همکاریها و آینده روابط دو کشور پرداخته است. او معتقد است روابط اقتصادی میتواند صلح ایجاد کند ولی تنها عامل مورد نیاز نیست.
آیا پیشنهاد عربستان نوعی امتیازدهی موقت به ایران در راستای عدم اشاعه جنگ غزه به سایر نقاط و کاهش تهدید منافع آن است یا میتوان آن را رویکرد جدی سعودیها برای توسعه همکاریها در بلندمدت دانست؟
فوکویاما اعتقاد دارد دولتهای دموکراتیک با هم نمیجنگند، اما دولتهایی که با هم روابط اقتصادی دارند به سمت صلح میروند. همچنین اسپینوزا بر اساس نظریه عقلگرایی بر این باور است عقلگرایی درنهایت منتج به صلح میشود. برهمین اساس، میتوان گفت آمریکا به دنبال گسترش جنگ در منطقه نیست و ایران با عقلگرایی و خویشتنداری فعلی به برقراری صلح در منطقه کمک میکند. البته پویایی صلح نیازمند برخی موارد است.
روابط اقتصادی یکی از مواردی است که در ساخت صلح از آن بهره برده میشود. ایران نیازمند صلح است تا به تقویت تجارت و اقتصاد بپردازد. در مقابل، عربستان هم به دنبال صلح پایدار منطقهای است تا بتواند امنیت برقرار کند. سعودیها به خوبی میدانند لازمه امنیت و تمامیت ارضی کشور، برقراری صلح در منطقه است، در غیر این صورت عربستان میتواند یکی از اهداف تجزیه توسط قدرتهای غربی باشد. به همین دلیل در حال حاضر عربستان بیشتر از ایران به دنبال صلح منطقهای است. عربستان طعم شیرین صلح را به واسطه خویشتنداری ایران و حوثیها در منطقه دیده است، درنتیجه به دنبال اموری خواهد بود که به برقراری ارتباط با ایران منتهی شود.
باتوجه به همسویی مواضع عربستان با اقدامات و رویکردهای آمریکا و رژیم اسرائیل در منطقه، آیا امکان همکاریها میسر است؟
حدس من بر این است ایران و عربستان سایر کشورهای دنیا را چندان در جریان همکاریها قرار نخواهند داد. ایران و عربستان به سمت صلح میروند ولی جزئیات آن را جهانی نمیکنند و درنتیجه صلح میان دو کشور برقرار خواهد شد. حتی ممکن است همانند قرارداد ایران با چین یا روسیه که مفاد آن چندان برای دنیا فاش نشده، این توافق برای سایران منتشر نشود.
به نظر میرسد قراردادهای صلح تجاری که مبتنی بر اقتصاد و تجارت و همکاریهای مشترک است میان ایران و عربستان به صورت غیر علنی صورت بگیرد؛ زیرا اسرائیل به صورت بنیادی درصدد ریشهکن ساختن قراردادهای همکاری ایران و عربستان است.
مورد دیگر اینکه، همانطور که عربستان توانست مجوز فروش ۱۰ درصد سهام آرامکو به چین را از آمریکا بگیرد و فروش نفت را از طریق یوان چین انجام دهد و دلار را دور بزند؛ امکان و توانایی گرفتن مجوز از آمریکا برای برقراری روابط با ایران را هم دارد.
از سوی دیگر، باتوجه به اینکه آمریکا به دنبال گسترش جنگ در منطقه نیست، از دستیابی به توسعه و صلح پایدار در منطقه به واسطه عربستان استقبال میکند. در این میان، تنها رژیم صهیونیستی به دنبال شیطنت و تنشآفرینی در منطقه است. به نظرم در حال حاضر باید اسرائیل را در حد یک پروژه و نه یک رژیم سیاسی دانست.
آمریکاییها به دنبال گوشمالی سیاسی اسرائیل هستند، چنانکه شاهدیم مخالفتهای بسیاری در رابطه با نتانیاهو و حمله زمینی غزه انجام میشود و همچنان مخالفتها در جریان است. به هر حال آمریکا درصدد برقراری رژیمی متناسب با اهداف منطقهای خود و در تضاد با انگلستان است؛ چرا که، انگلیس و اسرائیل به دنبال گسترش جنگ در منطقه هستند. نزدیکی روابط ایران و عربستان به خویشتنداری کشورمان و دور ماندن عربستان از آتش جنگ کمک میکند.
مسئله نسل کشی در غزه و مخابره آن در دنیا موجب التهاب در جامعه آمریکا و مخالفت گسترده با جنگ شده است. آمریکاییها که روزگاری طبق طرح ابراهام به حمایت تمام قد از اسرائیل میپرداختند، اکنون همراهی خود با نسلکشی این رژیم را انکار میکنند.
معادلات در حال تغییر بوده و شاهد مقابله آمریکا و انگلیس در منطقه هستیم. همین موضوع موجب میشود آمریکا به هر طرح صلح پایدار منطقهای تا پایان سال ۲۰۲۴ کمک کند. ایران تا پایان سال ۲۰۲۴ مهلت دارد هرگونه قرارداد صلح و همکاری با عربستان را به نتیجه برساند، البته مشروط به اینکه قرارداد چندان رسانهای و عمومی نشود.
ایران در صورت تضمین امنیت و منافع منطقهای عربستان و قبول و اجرای پیشنهاد آن، چه دستاوردهایی کسب خواهد کرد و چشمانداز همکاریها چه خواهد بود؟
افزایش حجم و میزان سرمایهگذاریهای خارجی میتواند اعتبار و جایگاه ایران را ارتقا دهد. عربستان با هر میزان سرمایهگذاری که وارد ایران شود، اعتبار ایران را بالا خواهد برد. همچنین عربستان به دنبال این خواهد بود سرمایهگذاریهایش دچار مخاطره نشود.
بنابراین عربستانیها رأساً به دنبال حداکثرسازی دستاوردهای اقتصادی خواهند بود. از سوی دیگر ایران هم متمایل به سرمایهگذاری و روابط اقتصادی در عربستان خواهد بود.
همین مراودات موجب میشود دولتها در راستای برخی مصلحتها از تنش و مسائل تنشزا چشمپوشی کنند تا اختلافات زمینه نابودی توافقات نشود. بدین ترتیب عملاً نوعی عقلگرایی حاکم خواهد شد. عربستانیها با سرمایهگذاری در ایران به دنبال صلح منطقهای خواهند بود.
در مرحله بعدی احتمال دارد بر اثر تأثیر دومینووار همکاری و توافق ایران و عربستان، شاهد باشیم امارات، قطر و بحرین هم به برقراری روابط اقتصادی با ایران اقدام کنند.
نظر شما