تحولات لبنان و فلسطین

میرزاتقی‌خان ملقب به امیرکبیر که امروز سالروز شهادت او است، کمتر از چهار سال منصب صدراعظمی را در ایران برعهده داشت، اما خدمات وی به کشور چنان گسترده و شایسته بود که شهرت آن تا امروز در حافظه‌ تاریخی ایرانیان باقی مانده و از امیرکبیر شخصیتی محبوب و درخور اعتنا در تاریخ معاصر ساخته‌است.

مشهد رضوی در عصر میرزاتقی‌خانی

میرزاتقی‌خان ملقب به امیرکبیر که امروز سالروز شهادت او است، کمتر از چهار سال منصب صدراعظمی را در ایران برعهده داشت، اما خدمات وی به کشور چنان گسترده و شایسته بود که شهرت آن تا امروز در حافظه‌ تاریخی ایرانیان باقی مانده و از امیرکبیر شخصیتی محبوب و درخور اعتنا در تاریخ معاصر ساخته‌است. میرزاتقی‌خان، فرزند کربلایی قربانعلی، آشپز مخصوص قائم‌مقام فراهانی بود که پس از کشف استعدادش توسط آن دولتمردِ ادیب، تحت مراقبت و آموزش‌های قائم‌مقام قرار گرفت و مسئولیت‌های مهمی همچون مذاکرات تعیین حدود مرزی با عثمانی در جریان معاهده مشهور «ارزنةالروم» به وی سپرده‌شد و میرزاتقی‌خان با لیاقت و کاردانی از پس این مأموریت‌ها برآمد. به سبب همین توانایی و کیاست، وی را به معلمی ناصرالدین‌میرزای ولیعهد گماردند و همین انتصاب، فرصتی برای شکل گرفتن دوران طلایی صدارت امیرکبیر به وجود آورد. در این دوره، با گسترش امنیت در کشور، زمینه رونق اقتصادی و فرهنگی در ایران فراهم شد و اگر تکاپوی بدخواهان و دخالت سفارتخانه‌های خارجی برای عزل و قتل میرزاتقی‌خان نبود، چه بسا کشور را از گردنه سخت و دشوار آن دوره تاریخی، به سلامت می‌گذراند و ایرانیان از چالش درغلتیدن به مصائب عصر استعمار مصون می‌ماندند.

مشهد در دوره صدارت امیرکبیر

در آغاز صدارت امیرکبیر، مشهد یکی از سخت‌ترین دوره‌های خود را در تاریخ معاصر از سر می‌گذراند. حسن‌خان سالار، فرزند الله‌یارخان آصف‌الدوله، نواده فتحعلی‌شاه و پسردایی محمدشاه، شورشی را در خراسان به راه انداخت که پنج سال دوام آورد. در این دوره مردم مشهد آسیب فراوان دیدند و بسیاری از بخش‌های اماکن متبرکه و خزانه نذورات حرم مطهر رضوی، دستخوش تخریب و تاراج شد. در این شورش که انگلیسی‌ها نقشی محوری در آن داشتند، سیاست تجزیه و جدایی خراسان از ایران مدنظر بود. میرزاتقی‌خان در همان ابتدای صدارت کوشید این شورش دامنه‌دار را به سرعت مهار کند. به همین دلیل، حسام‌السلطنه را با نیروی کافی به مشهد فرستاد. با این حال، جنگ با حسن‌خان سالار، جنگی فرسایشی بود و مدتی به طول انجامید، اما در نهایت با سرکوب وی، امنیت به خطه خراسان و شهر مقدس مشهد بازگشت و این را باید مهم‌ترین خدمت میرزاتقی‌خان امیرکبیر به مشهد رضوی و زائران و مجاوران حرم مطهر بدانیم.

نیابت تولیت آیت‌الله بالاخیابانی

پیش از آغاز فتنه سالار در خراسان و شهر مشهد، نیابت تولیت آستان مقدسه با میرزاموسی‌خان وزیر، برادر قائم‌مقام فراهانی بود و اصولاً حضور و حیات وی در مشهد سبب شد فتنه سالار چند صباحی دیرتر آغاز شود. با درگذشت وی، آصف‌الدوله که با دربار قاجار پیوند خویشاوندی داشت، درخواست کرد حکم نیابت تولیت به نام وی صادر شود، اما چنین نشد و به جای وی، حاجی میرزا عبدالله خوئی را به عنوان نایب‌التولیه آستان‌قدس معرفی کردند. برخی مورخان آستان‌قدس مانند «احتشام کاویانیان» این اقدام را از مقدمات و دلایل شورش سالار می‌دانند. میرزا عبدالله خوئی، طی دو سال بعد یعنی تا سال 1264ق، با آصف‌الدوله و پسر کج‌رفتار وی مماشات کرد، اما این مماشات و سیاست «کج‌دار و مریز» عاقبت به قیمت جانِ نایب‌التولیه تمام شد و عوامل سالار، وی را در ورودی مسجد گوهرشاد به قتل رساندند. به این ترتیب، تا پایان سال 1266ق، عملاً آستان‌قدس رضوی در دست سالار باقی‌ماند و خسارات بسیار دید. پس از سرکوب فتنه او و نجات مردم مشهد، امیرکبیر آیت‌الله حاج‌ شیخ محمدرحیم بالاخیابانی را که از علمای نامدار مشهد در آن دوره بود، به نیابت تولیت آستان‌قدس رضوی منصوب کرد. او تنها عالمی بود که در دوره قاجار به این سمت منصوب شد و توانست در دوران تولیت خود، بسیاری از تخریب‌های دوره شورش سالار را ترمیم کند و وضعیت آستان‌قدس و اداره حرم مطهر رضوی را به حال سابق بازگرداند. با این حال، وقتی امیرکبیر گرفتار فتنه بدخواهان داخلی و خارجی و از صدارت برکنار شد، شیخ محمدرحیم بالاخیابانی را هم از تولیت برکنار کردند و به جای وی عبدالباقی منجم‌باشی را به این مقام گماشتند. انتصاب آیت‌الله بالاخیابانی به مقام نیابت تولیت آستان‌قدس نشان از نوع نگاه امیرکبیر به مقوله واگذاری مسئولیت‌ها دارد؛ او به‌شدت معتقد بود سپردن این کار سترگ به علمای اعلام که بر اجزای شریعت تسلط ویژه دارند، می‌تواند اسباب رونق خدمت به زائر و مجاور و تکریم جایگاه بی‌بدیل بارگاه منور رضوی را فراهم کند.

درباره سند و نشانِ مُهر امیرکبیر

اما سندی موجود در مجموعه اسناد آستان‌قدس رضوی که بر آن مُهر امیرکبیر نقش بسته، سندی است مربوط به ذی‌القعده سال 1266ق و در بحبوحه سرکوب شورش سالار که از منظر نظامی ماهیتی لُجستیکی  و پشتیبانی دارد. در بالای این سند شرحی به این مضمون مشاهده می‌کنیم: «عالی‌جنابان حکام و مباشرین عرض راه از دارالخلافه قاهره الی ارض اقدس را مرقوم می‌گردد چون غایب و فراری افواج قزوین مأمور و روانه خراسان هستند، می‌باید در هر یک از منازل عرض راه سیورسات ی‌کروزه آن‌ها را موافق تفصیل ذیل کارسازی [نمایند].» منظور از واژه «سیورسات» آذوقه و خواروبار مورد نیاز سپاهیان است که باید توسط مخاطبان نامه تأمین می‌شد. در پشت سند، مُهر میرزاتقی‌خان امیرکبیر قابل مشاهده است که بر آن این عبارت نقش بسته: «لااله الا الله الملک الحق المبین / محمدتقی عبده».

جواد نوائیان رودسری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.