دعوتنامه غذایی برای نشستن سر سفره افطار و باز کردن روزه با غذای حضرتی را نصیب ما میکند. سفرهای که قدمتی بیش از ۲۰۰ سال دارد و در ایام ماه مبارک برای میزبانی از زائر و مجاور حضرت(ع) پهن میشود. غذای این مراسم باشکوه و معنوی در آشپزخانههای حرم مطهر پخت میشود، غذایی که آشپزان با دهان روزه و در روزهای گرم و سرد سال میپزند و تقدیم زائران میکنند.
در روزهایی که پرسنل آشپزخانه مهمانسرای غدیر مهیای برنامهریزی برای ماه مبارک میشوند لابهلای استشمام بوی قیمه و قرمهسبزی و بخار دیگهای پیاز داغ و... قدم در این مکان میگذاریم تا با آشپزان مجموعه مروری بر کار و بارشان داشته باشیم.
طعم غذای سیدهادی را مردم ایران چشیدهاند
همان روزها که به ادویه ریختن و بار گذاشتن غذا در یک شرکت مشغول شده بود و فکرش را نمیکرد آینده فراتر از یک آشپزی ساده برای او رقم خواهد خورد، صدای زنگ تلفن در خانهاش پیچید، صدایی که امیدبخش بود. همسر صاحبخانه قبلی به همسرش زنگ زد تا او را از آگهی استخدام آشپز در حرم مطهر رضوی آگاه کند. ثبتنام فردا صبح همانا و ۹ ماه انتظار تا تعیین تکلیف شدن همانا.
به قول هادیآقا این رسم گنبد طلاست که با نگاهی دلبری میکند و نمیگذارد ناامیدی در وجود کسی رخنه کند. هرگاه خواست از این استخدامی ناامید شود، به خودش میآمد که این شغل را از امام رئوف شهرمان خواسته، پس جواب میگیرد.
از آن روزهای صبوری و قدم گذاشتن به آشپزخانه و برنج کشیدن و قیمه بار گذاشتن ۲۵سال گذشته است و آشپز دیروز مهمانسرا، مسئول امروز آشپزخانه مهمانسرای غدیر است.
هادیآقا همان سرآشپزی است که غذای خوشمزه مهمانسرا را بار میگذارد، غذایی که خیلی از مردم ایران حداقل یک بار طعم آن را چشیدهاند و گفتهاند: «خدا را شکر، قسمت ما شد».
فرصت خدمت، اجر یک کار خوب!
سید هادی طباطبایی ۵۴سال عمر دارد و معتقد است خدمت دو و نیم دههای در دم و دستگاه امام هشتم(ع) حتماً اجر یک کار خوبی است که در زندگی انجام داده است. حالا آنکار کدام است، الله اعلم!
او چهار سرآشپز و یک گروه کمکآشپز در کنار خودش دارد که در مجموع ۳۰ پرسنل ثابت آشپزخانه مهمانسرای غدیر را تشکیل میدهند. برخی مواقع بنا به نیاز، تعدادی از خادمان افتخاری مهمانسرا هم در کار، کمک آنها میکنند. هر روز ساعت ۷ صبح نگاهی به گنبد میکند، سلامی میدهد، شکر خدمت میکند و قدم به آشپزخانه میگذارد. در وصف کار در این فضا میگوید: آشپز باشی، آرزوی خدمت داشته باشی، کار در آشپزخانه نصیبت شود! «کور از خدا چی میخواد؟ دو چشم بینا». سرآشپز باتجربه حرم مطهر بیش از ۲۵ سال است در پهن شدن سفره افطار حرم سهم دارد و غذای این مراسم باشکوه را میپزد. او از کار کادر آشپزخانه در این ایام مبارک میگوید: ساعت کاری ما فرقی نمیکند، از همان ۶و۷ صبح میآییم تا ۱۰ شب مشغول آشپزی میشویم، پخت سوپ و غذای افطار کار روتین این ۳۰روز است.
هر روز دوست دارم یک خلاقیت داشته باشم
هادیآقا از روزهای ماه مبارک در سالهای گذشته هم خاطراتی دارد، او میگوید: ماه رمضان با دهان روزه کار سخت میشود، اما صاحب اینمکان انرژیاش را میدهد. خاطرم هست در روزهایی که هوا خیلی گرم بود و ماه رمضان همزمان با تابستان شده بود با همکاران پیراهنمان را درمیآوردیم و روی سنگهای کف مهمانسرا که خنک بود دراز میکشیدیم تا از عطش بدنمان کم شود. در این وضعیت همه نفرات روزهشان را میگرفتند و کارهای افطار را هم پیش میبردند.
سید هادی طباطبایی که همه همکارانش او را به هنر آشپزیاش میشناسند معتقد است هیچ روزی در این فضا تکراری نیست. او میگوید: ۲۵ سال است در این آشپزخانه کار میکنم. هیچ روزم شبیه روز قبل نبوده است و هر روز سعی کردهام یک خلاقیت در کارم داشته باشم تا خدمت بهتر و غذای دلچسبتری را به زائر و مجاور آقا بدهم.
نمیتوانم بیرون حرم این طعم غذا را دربیاورم
برای آقای سرآشپز، آشپزی فقط کار داخل مهمانسرا نیست و بیرون از اینجا هم دستش گرم پخت و پز است. اما چه کسی است که نداند طعم غذای حضرت هیچ جا تکرار نمیشود، حتی به دست سرآشپز حرم! سید هادی تعریف میکند: باور کنید بیرون از حرم و در فضای آشپزخانه، بارها با مواد اولیه اعلا آشپزی کردهام اما طعم آن شبیه غذای حضرتی نشده است. نمیدانم چه حکمتی دارد ولی غذای مهمانسرای حضرت طعم خودش را دارد. «اینجا صاحب دارد و هرکسی میداند برای چه کسی کار میکند. اینجا ما یک خانوادهایم که برای ولینعمتمان کار میکنیم»؛ اینجملات را سید هادی میگوید و ادامه میدهد: آقا خودش حواسش به ما هست، ما میدانیم درِ چه خانهای را زدهایم. بخار داغ وقتی به پوست میرسد خیلی سوختگی بدی دارد. یک بار ناغافل در دیگ را باز کردم و بخار، تمام بدنم را سوزاند، سریع شلنگ آب سرد را گرفتم روی خودم، بعد لباس را درآوردم و پماد سوختگی زدم، باور کنید نیم ساعت بعد اصلاً احساس سوختگی نداشتم و این یقیناً از لطف امام رضا(ع) است.
اصغرآقا برکت خدمت را به خانه برد
همه خانواده آرزو داشتند یک نفر از اعضا فرصت خدمت در حرم مطهر را پیدا کند و برکتش به همه خانواده برسد. قرعه به نام پسر بزرگ افتاد! یک روز آگهی استخدام را دید و از همه تستها و آزمونها سربلند بیرون آمد تا روز اول کارش برسد و در خدمت سرآشپز مهمانسرا، برای زائران آقا لپه و پیاز و گوشت و رب را در دیگ بریزد و چلو قیمه حضرتی بار بگذارد. اصغر دلدار وقتی ۲۵ سال داشت وارد این فضای کاری شد و حالا ۲۱ سال افتخار آشپزی برای زائران را دارد؛ افتخاری که معتقد است شده برکت زندگیاش. مشهدی باشی و طالب خدمت در حرم مطهر نباشی؟! خیلی دور از ذهن است. اما اینکه قسمت چه کسی شود کارش را خود امام رضا(ع) انجام میدهد. اصغرآقا میگوید: ما مشهدیها از یک سنی به بعد برای هر کاری که درِ خانه این امام را میزنیم، یک درخواست هم داریم! اینکه ما را به خادمی بپذیرند! بعد وقتی در این فضا قرار میگیری آدم بهخودش میآید که ببین، بین این همه آرزومند آقا نگاهش به ما بود.
پخت افطار با تشنگی
ماه رمضان و پختن بیش از ۳هزار غذای افطار. کاری که برای حدود ۳۰ روز تکرار میشود و آشپزان روزهداری که برای این یک ماه انگیزهای متفاوت دارند. اینجا حرارت و حجم کار زیاد است، در حالت عادی، سخت است آدم با دهان روزه بخواهد چنین شرایطی را تحمل کند ولی وقتی زیر پرچم این آقا کار میکنیم و میدانیم داریم غذای یک عده آدم روزهدار را آماده میکنیم، انرژی میگیریم.
تشنگی روزهداری و ایستادن پای دهها دیگ غذا کاری است که آشپز مهمانسرا و همکارانش انجام میدهند، او میگوید: ما بیش از ۲۰ سال است در گرما و سرما این کار را انجام دادهایم و خوب میدانیم که روزه و آشپزی را به موازات هم پیش ببریم. با ریختن آب سرد و بقیه روشها هم خودمان را خنک نگه میداریم تا کار پیش برود.
شوق خدمت، مانند روز اول
داستان آقا ناصر هم شبیه سیدهادی و اصغر آقاست. یک آگهی استخدام، یک فرصت کمیاب و چنگ زدن به ریسمانی که امام مهربانی فرستاده است. ۲۰ سال سابقه خدمت دارد و از نخستین روز کارش شوق خدمتی دارد که هنوز هم برایش زنده است. او میگوید: خوب به خاطر دارم. روز اول که رسیدم سر کار مشغول آبکش کردن برنجها شدیم و آن روز میخواستیم قرمهسبزی بپزیم. هنوز هم صبح که میخواهم بیایم سر کار همان حس و حال روز اول را دارم چون فکر میکنم چیزی تغییر نکرده است. امام رضا(ع) همان امام رضاست و من هم همان خادم که افتخار پوشیدن این لباس را دارد.
سید ناصر حسینی از آشپزخانه قدیم تا مهمانسرای جدید
ماه رمضانهای مختلفی را سپری کرده است. اما جالب است خودش هم نمیداند حکمت این پرانرژی بودن برای خدمت در این فضا چیست. او میگوید: ما ساعت ۷ صبح میآییم و ۱۰ شب میرویم؛ باز فردایش به همین شکل. واقعاً خودمان بعضی وقتها حیرانیم که با این همه کار سنگین، این انرژی از کجا تزریق میشود. ما در بیرون از این فضا هم آشپز میبینیم. وقتی کار سنگین این شکلی دارند فردایش جان کار کردن ندارند.
پخت افطار، با ذکر علی(ع)
آقا ناصر از ایام ماه مبارک و فضای معنوی خدمت میگوید: افطار زائر در مهمانسرا قداست دارد؛ اینجا با هر سختیای که باشد کار را انجام میدهیم، ته کار هم ذرهای سختی به تن نمیماند. حتی در این شبهای مبارک با نیم ساعت تأخیر افطار میکنیم اما اصلاً متوجه گذر این زمان نمیشویم. برنامهریزی و کار گروهی حرف اول را میزند. این نظر سیدناصر است و میگوید: درست است که ما با همه انرژی کار را انجام میدهیم اما برای انجام امور در زمان محدود یک هماهنگی و برنامهریزی از پیش وجود دارد که کار را راحت میکند.
با وضو خدمت کردن، رسم ۲۰سالهای است که سید ناصر از بزرگترهای آشپزخانه حضرت یاد گرفته و همیشه آن را همراه داشته است. از فضای معنوی روزهای ماه مبارک میگوید: صبح که میشود کار را با صلوات خاصه و دعای عهد شروع میکنیم. پس از آن هم هر کسی در نوبتهای مختلف در جلسات قرآن فضاهای مختلف حرم حاضر میشود تا از برکات این ماه بهرهمند شود. شبهای قدر و مداحی پای دیگ افطار کاری است که آشپزان و خادمان افتخاری انجام میدهند. به گفته آشپز باسابقه مهمانسرا، شبهای قدر غذای افطاری با ذکر یاعلی و مداحیهای این ایام پخت میشود.
نظر شما