آمریکا از دلار برای بسط تسلط خود بر کشورها و تحتفشار قرار دادن نظامهای مشروع و مردمی که در عرض راهبردهای واشنگتن قرار دارند، بهره میبرد. اقتصاد وابسته به دلار، همیشه در معرض و گزند تلاطمات است و دکمه کنترل آن در وزارت خزانهداری آمریکا قرار دارد.
برای پایان دادن به «جادوی پولی و مالی دشمن» به عنوان اصلی ترین حامی رژیم غاصب و کودک کش اسراییل میتواند رکن اصلی پالایش سیاستهای مالی و پولی کشور باشد، این مهم که به تقویت ارزش پول ملی نیز منجر می شود، باید به صورت متعهدانه از سوی بانک مرکزی به عنوان «مرزبان ریال» دنبال شود.
سقوط دلار یا کاهش ارزش دلار یا خروج دلار از سلطهای که دارد و تبدیل آن به یک پول متداول، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا را به دنبال خواهد داشت و به دنبال آن قطعا روی سلطه اقتصادی آمریکا در جهان اثر منفی دارد. افول اقتصاد آمریکا به معنای افول اقتصاد غرب تلقی خواهد بود و به نظر میرسد که پیامدهای آن بسیار فراتر از حوزه اقتصاد است.
بسیاری باور دارند که «بریکس» راهکار تقابل با تحریمهای غربی، سلطه دلار و بدهیهای سنگین است. اما در عین حال کارشناسان آن را یک شبه ممکن نمیدانند. اما برای شروع کشورهای عضو بریکس تبادلات تجاری خود را با ارزهای جایگزین مرتبط با خود یا ارز چینی یوان شروع کردهاند و شاید در میان مدت بریکس یک ارز تجاری واحد را نیز معرفی کند.
اما این تغییر به صورت تدریجی رخ خواهد داد و بدون شک میتواند بتدریج سیاستهای تحریمی غربی را نیز کم اثر و حتی شاید بیاثر کند. دلایل عملی شدن این فرضیه اقتصادی را می توان در چهار مورد خلاصه کرد:
اول اینکه اتکای صرف به یک ارز واحد که میتواند با سیاستهای مالی امریکا تغییر کرده و با اعمال تحریمها و محدودیتهای واشنگتن خطر رکود اقتصادی را در کشورها افزایش دهد، یکی از مهمترین دلایل به شمار میرود. ضمن اینکه دولت امریکا با کسری مالی سنگینی روبهرو است که به مرور میتواند علاوه بر افزایش ارزش دلار، تورم را نیز در شاخصی صعودیتر قرار دهد.
دومین دلیل آن است که امریکا در سالهای اخیر در جنگهای ژئوپلیتیکی بسیاری درگیر شده است که یکی از مهمترین آنها عراق و افغانستان بود. این نبردها در نتیجه افزایش تنشها میان کشورها و امریکاییها رخ داده است که میتواند دولتها را برای استفاده از دلار به عنوان ارز اصلی امریکا به تردید بیندازد.
سوم آنکه؛ چین دومین قدرت اقتصادی بزرگ جهان و بازیگر تأثیرگذار نوظهور در دنیای تجاری است که همین امر استفاده از ارز این کشور را برای جایگزین دلار جدیتر میکند.
چهارم اینکه ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین که از کنترل دولتها خارج هستند، در سالهای اخیر بشدت مورد توجه قرار گرفته و بیش از گذشته برای جایگزینی دلار مطرح شدهاند.
در حال حاضر، بریکس ۳۰ درصد از اقتصاد جهانی را کنترل میکند و اگر اتکای کشورهای عضو این بلوک اقتصادی به دلار آمریکا به طور کامل پایان یابد، ممکن است این میزان افزایش یابد. اقتصاد آمریکا احتمالاً سقوط خواهد کرد؛ زیرا این کشور هیچ وسیلهای برای جبران کسری بودجه خود نخواهد داشت. قیمت همه کالاها به طور سرسامآوری افزایش خواهد یافت که به بیثباتی اقتصاد این کشور در سالهای آینده منجر خواهد شد.
در تایید این مدعا می توان به صحبت های دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در مصاحبه با فاکسنیوز اشاره کرد که درباره افول هژمونی دلار در دنیا هشدار داده و درباره وضعیت آمریکا گفته بود که: «کشورمان دارد به جهنم میرود و ما کدخدا نخواهیم بود. قدرت داریم، اما رو به افول است. در واقع، از نظر ارز کشورمان، قدرتمان دارد افت میکند و صحبتم فقط درباره ارزش ارزمان نیست، بلکه حرفم درباره [کاهش] استفاده از آن در سراسر دنیا است.».
وبگاه شبکه فاکسبیزنس نوشته بود که ترامپ در این مصاحبه گفته که سقوط جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیرهای جهان «اتفاقی بزرگتر از شکست در هر جنگی است.». ترامپ اعتراف کرده بود که: «ما یک ابزار خیلی قدرتمند داریم و آن هم دلارمان است. اما داریم میبینیم چه بر سرش میآید و کشورهای دیگر از آن استفاده نمیکنند. چین میخواهد یوان را جایگزین آن کند. این برایمان قابل تصور نبود. هیچوقت قرار نبود اتفاق بیفتد ولی الان مردم دارند به آن فکر میکنند.»
در خاتمه باید تاکید کرد که اگر اقدامات کشورهای بریکس تا سال ۲۰۲۶ میلادی با موفقیت پیش برود، دلار آمریکا طبق پیش بینی انجام شده قدرت خود را در بازارهای بینالمللی از دست خواهد داد، ارزهای محلی بر بخش مالی تسلط خواهند یافت و یکی از آنها احتمالاً ارز ذخیره جهانی خواهد شد.
نظر شما