حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم طی یادداشتی، نوشت: یکی از خصلتهای زیبا و ارزشمند در میان همکیشان و برادران و خواهران دینی دوست داشتن همدیگر و اظهار دوستی است که در آموزههای دینی به آن تأکید شده است، رسول خدا(ص) در ارزشمند بودن دوست داشتن همکیشان فرموده است: «نگاه کردن به برادری که به خاطر خداوند بزرگ دوستش داری، عبادت است.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۷۹) و فرمود: «هرگاه یکی از شما رفیق یا برادر خود را دوست داشته باشد، آن را به او اظهار کند.»(احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱ ص۴۱۵)
امام صادق(ع) درباره پایداری دوستی با همکیشان خطاب به پسر نُعمان فرمود: «ای پسر نعمان، اگر میخواهی دوستی برادرت با تو خالص باشد، با او شوخی بیجا مکن، از جدال با وی بپرهیز، بر او فخر مفروش و با او ستیزه مکن» و در سخنی دیگر فرمود: «برادران در میان خود به سه چیز نیازمندند که اگر به کار بندند دوستی بپاید وگرنه از یکدیگر جدا شوند و دشمن هم گردند، آن سه چیز عبارتند از: انصاف با یکدیگر، مهربانی با یکدیگر و حسد نبردن به هم.»(ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ص ۳۲۲)
امیرمؤمنان علی(ع) نیز در این باره فرمودند: «برادری کردن به خاطر خدا، دوستی را خالص میگرداند.» و در سخن دیگر فرمود: «کسانی که برای خدا برادری ورزند دوستیشان میپاید؛ چون عامل آن دوستی، پایدار است.»(تمیمی آمدی، غررالحکم، ص ۱۷۹۵)
در مورد دوست داشتن برای غیر خدا از امیرمؤمنان علی(ع) نقل شده است که فرمود: «از کسی که دوستیاش برای خدا نباشد بپرهیز؛ زیرا دوستی او پستی است و همنشینی با او شوم و بیبرکت.»(تمیمی آمدی، غررالحکم، ح ۸۹۷۸) و در سخنی دیگر در همین باره فرمود: «کسی که برای کاری با تو دوستی کند، پس از رسیدن به آن به تو پشت میکند.»(تمیمی آمدی، غررالحکم، ح ۸۵۵۲)
امیرمؤمنان علی(ع) درباره پرهیز از قطع کامل دوستی با همکیش و برادر دینی فرمود: «هرگاه خواستی از برادرت ببری، ماندهای از دوستی خود برای او بگذار که اگر روزی آن مقدار برایش آشکار شود به آن بازگردد همه پلها را پشت سر او خراب نکن بلکه جایی برای بازگشت او و پیوند مجدد دوستی باقی گذار.»(نهجالبلاغه، نامه ۳۱)
ثمرات تحمل لغزش و عفو کردن برادر دینی
در طول زندگی با همکیشان شاید گاهی لغزشی از سوی طرفین نسبت به همدیگر مشاهده شود، در چنین صورتی کرامت انسانی اقتضا میکند که لغزشهای همدیگر را تحمل کنند و از آن چشمپوشی کنند، امیرمؤمنان علی(ع) در این باره فرمودند: «برادر حقیقی تو آن است که از لغزشت درگذرد، نیازت را برآورد، پوزش تو را بپذیرد، عیبت را بپوشاند، ترس را از تو دور کند و آرزویت را برآورد.»(تمیمی آمدی، غررالحکم، ح ۳۶۴۵)
آن حضرت درباره ثمره تحمل لغزش برادر و همکیش نیز فرمودند: «لغزش دوست خود را، برای زمان یورش دشمنت، تحمل کن.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار: ۷۴/ ۱۶۶/ ۲۹) و نیز فرمود: «تحمل لغزشها زیور دوستان است.»(تمیمی آمدی، غررالحکم: ۷۵۲) و درباره پیامد عدم تحمل لغزش برادر دینی نیز فرمود: «کسی که لغزشهای دوست را تحمل نکند تنها میمیرد.»(غررالحکم، ۹۰۷۹)
انس و الفت بین همکیشان و برادران ایمانی از نعمتهای ارزشمندی است که خداوند به جامعه ایمانی عنایت کرده است.(آل عمران، ۱۰۳) و مؤمنان باید تلاش کنند تا این نعمت الهی را بین خود حفظ کنند، رسول خدا(ص) در ارزش الفت گرفتن با همکیشان فرمودند: «بهترین مؤمنان کسی است که دیگر مؤمنان به او الفت گیرند و در کسی که با دیگران الفت نگیرد و دیگران نیز با او الفت نیابند، خیری نیست.»(محمدباقر مجلسی، البحار، ج ۷۵، ص ۲۶۵، ح ۹)
دعا و طلب خیر از خداوند برای برادران دینی و همکیشان از سفارشهای مورد تأکید قرآن و اهل بیت(ع) است، خداوند در ارزش دعا فرموده است: «بگو اگر دعای شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمیکند، در حقیقت شما به تکذیب پرداختهاید و بهزودی عذاب با شما قرین خواهد بود.»(فرقان ۷۷) و در فراز دیگر فرمود: «بخوانید مرا، تا شما را پاسخ گویم.» و نیز در اجابت دعای بندگان فرمود: «چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ میدهم؛ پس، باید به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند.»(بقره، ۱۸۶)
پیامبر خدا(ص) نیز در ارزش دعا سخنان گرانمایهای فرمودند: «دعا سلاح مؤمن، ستون دین و نور آسمانها و زمین است.»(محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۷) و فرمود: «آیا سلاحی را به شما نشان دهم که از دشمنان نجاتتان میدهد و روزیتان را زیاد میکند؟ عرض کردند: آری، فرمود: شب و روز به درگاه پروردگارتان دعا کنید؛ زیرا سلاح مؤمنان دعاست.»(فضل بن حسن طبرسی، مکارمالأخلاق، ج ۲، ص ۸) همچنین فرمودند: «قضا را چیزی جز دعا برنمیگرداند.»(فضل بن حسن طبرسی، مکارمالأخلاق، ج ۲، ص۷)؛ «انواع بلاها را با دعا برطرف کنید.»(محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۳، ص ۸۸)؛ هر که چیزی را آرزو کند و آن چیز مورد رضای خداوند عزوجل باشد، از دنیا نرود، تا آن که خداوند آن چیز را بدو عطا فرماید.»(محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ص ۷)؛ «خدا را نسزد که درِ دعا را برای بندهای بگشاید ولی درِ اجابت را به رویش ببندد. خدا کریمتر از آن است که چنین کند.»(متقی هندی، کنز العمال، ح ۳۱۵۵)
امیرمؤمنان علی(ع) نیز فرمودند: موجهای بلا را پیش از آن که بلا سر رسد، از خود دفع کنید؛ سوگند به آن که دانه را شکافت و مردمان را بیافرید، شتاب بلا به سوی مؤمن بیشتر است تا شتاب سیلاب از فراز تپه به پایین آن و از تاخت اسبهای تاتاری.»(محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ص ۶۲۱)
محمد بن مسلم گفته است: به امام باقر(ع) عرض کردم: آیا پیامبر خدا(ص) فرموده است این سیاه دانه، هر دردی را شفا میدهد به جز مرگ؟ فرمود: آری؛ سپس فرمود: آیا تو را خبر ندهم از چیزی که در آن شفای هر درد و مرگی است؟ عرض کردم: بفرمایید؛ فرمود: دعا»(محمدباقر مجلسی، بحالانوار، ج ۳۲، ص ۲۹۹)؛ امام صادق(ع) نیز فرمودند: «خداوند متعال به داوود(ع) وحی فرمود که: در زمان آسایشت به یاد من باش، تا من هنگام گرفتاریات دعای تو را اجابت کنم.»(فضل بن حسن طبرسی، مکارمالاخلاق، ج ۲، ص ۷)
در سخنی دیگر نیز امام صادق(ع) فرمود: «بر شما باد دعا کردن؛ زیرا با هیچ چیز به مانند دعا، به خدا نزدیک نمیشوید. دعا کردن برای هیچ امر کوچکی را، به خاطر ناچیز بودنش، رها نکنید؛ زیرا حاجتهای کوچک نیز به دست همان کسی است که حاجتهای بزرگ به دست اوست.»(فضل بن حسن طبرسی، مکارمالاخلاق، ج ۲، ص ۹۷)؛ امام باقر(ع) هم در این باره فرمودند: «حاجتهای کوچک خود را خرد و کم اهمیت مشمارید؛ زیرا محبوبترین مؤمنان نزد خداوند متعال کسی است که بیشترین درخواست را داشته باشد.»(فضل بن حسن طبرسی، مکارمالاخلاق، ج ۲، ص ۹۷)
پیامبر خدا(ص) درباره درخواست چیزهای کوچک از خداوند فرمود: «برای هر حاجتی که دارید، حتی اگر بند کفش باشد، دست خواهش بهسوی خداوند عزوجل دراز کنید؛ زیرا تا او آن را آسان نگرداند آسان برآورده نشود.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۹۵)
بزنطی به حضرت رضا(ع) عرض کرد: فدایت شوم من چند سال است که از خدا حاجتی میخواهم و از تأخیر در اجابتش در دلم شبههای پدید آمده است، حضرت به من فرمود: بگو بدانم اگر من سخنی به تو بگویم، آیا به آن اعتماد میکنی؟ عرض کردم: فدایت شوم، اگر به سخن شما اعتماد نکنم، به سخن چه کسی اعتماد کنم؟ حضرت فرمود: پس، به خدا بیشتر اعتماد داشته باش؛ زیرا خداوند به تو به اجابت وعده داده است. مگر نه این که خدای تبارک و تعالی میفرماید: «هرگاه بندگانم درباره من از تو پرسند، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ میدهم. پس، باید به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند.»(حمیری، قربالاسناد، ص ۳۸۵)
امام صادق(ع) درباره رعایت آداب دعا فرمود: «آداب دعا را رعایت کن، اگر شرایط دعا را بهجا نیاوردی، منتظر اجابت مباش و بدان که اگر خدا ما را به دعا کردن فرمان نداده بود، ولی ما خالصانه او را میخواندیم، باز از روی فضل و کرم اجابت میکرد، پس چه رسد به این که خودش اجابت دعای کسی را که شرایط آن را بهجا آورد ضمانت کرده است.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۲، ص ۳۲۲)
همچنین در سخنی دیگر در این باره فرمود: «هرگاه بنده با نیتی راست و درست و دلی با اخلاص، خداوند تبارک و تعالی را بخواند و به عهد خداوند عزوجل نیز وفا کند، دعایش مستجاب میشود. اما اگر خداوند عزوجل را بدون نیت و اخلاص بخواند، دعایش اجابت نشود. مگر نه اینکه خداوند متعال میفرماید: «به عهد من وفا کنید، به عهد شما وفا میکنم؟ پس کسی که وفا کند، وفا بیند.»(محمدباقر مجلسی، بحالانوار، ج ۳، ص ۳۶۸)
پیامبر خدا(ص) در پاسخ به کسی که عرض کرد دوست دارم دعایم پذیرفته شود، فرمود: «خوراکت را پاک گردان و حرام وارد شکمت مکن.»(ابن فهد حلی، عدّة الداعی، ص ۱۲۸) و در سخنی دیگر در این باره فرمود: «درآمدت را پاک کن تا دعایت مستجاب شود؛ زیرا هرگاه آدمی لقمهای حرام به دهان خود ببرد تا ۴۰ روز دعایی از او پذیرفته نمیشود.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۳۵۸) و فرمود: «بدانید که خداوند، دعایی را که از دلی غافل و بیخبر باشد نمیپذیرد.»
امام صادق (ع) فرمودند: «سه دعاست که از درگاه خداوند متعال رد نمیشود: دعای مرد مؤمن برای برادر مؤمنش که به خاطر ما نسبت به او مواسات کرده است.» و در آداب دعا نیز به نقل از محمد بن مسلم از امام صادق(ع) که فرمودند: «در کتاب امیرالمؤمنین(ع) آمده است: ستایش پیش از خواهش. پس، هرگاه خداوند عزوجل را خواندی ابتدا او را تمجید کن. عرض کردم: چگونه تمجیدش کنم؟ حضرت فرمود: میگویی: ای کسی که از رگ گردن به من نزدیکتری، ای کسی که میان انسان و دلش حائل میشوی، ای کسی که در بالاترین چشماندازی، ای کسی که مثل و مانندی نداری.»(محمدباقر مجلسی، بحارلانوار، ج ۲۰، ص ۳۱۵)
در سخنی دیگر فرمود: «هر که میخواهد از خداوند عزوجل حاجتی طلب کند، به صلوات فرستادن بر محمد و خاندان او آغاز نماید، سپس حاجتش را بخواهد و در پایان نیز بر محمد و آل محمد صلوات فرستد؛ زیرا خداوند عزوجل کریمتر از آن است که آغاز و انجام دعا را بپذیرد و وسط را وا گذارد؛ چراکه صلوات بر محمد و آل محمد از خداوند پوشیده نمیماند» و فرمود: «در دعا ابتدا باید خدا را ستود، سپس به گناه اعتراف کرد و آنگاه حاجت خواست.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۳۸۳)
اثرات دعا برای همکیشان
پیامبر خدا(ص) درباره اثر دعا برای همکیشان فرمود: «هرگاه یک نفر دعا میکند، برای همه دعا کند؛ زیرا این دعا به اجابت نزدیکتر است. کسی که پیش از دعا کردن برای خود، برای چهل نفر از برادرانش دعا کند، آن دعا در حق آنان و در حق خودش مستجاب شود.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۱۳)
امام صادق(ع) درباره آثار دعای جمعی فرمود: «هیچگاه چهار نفر گرد نیامدند و برای مطلبی به درگاه خدا دعا نکردند، مگر اینکه با اجابت آن دعا از هم پراکنده شدند.»(محمد بن یغقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۸۷)
پیامبر خدا(ص) درباره زمان اجابت دعا فرمود: «هر که نمازی واجب به جای آورد، نزد خداوند دعایی مستجاب دارد» و نیز فرمود: «بهترین زمان برای این که خداوند عزوجل را بخوانید سحرگاهان است. سپس این آیه را که نقل سخن یعقوب(ع) است تلاوت کرد: «بهزودی از پروردگار خود برای شما آمرزش میخواهم» و فرمود: دعا کردن برای آنها را به وقت سحر موکول کرد.»(محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص۴۷۷)
امام باقر(ع) درباره آثار دعا برای برادر ایمانی و همکیش فرمودند: «دعایی که زودتر از همه به اجابت میرسد، دعایی است که برادر مؤمن در غیاب برادرش میکند، چون ابتدا برای برادرش دعا کند، فرشتهای که بر او گماشته شده است گوید: آمین، تو را نیز دو چندان آن باد.»(محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۴، ص ۵) و نیز حمران بن أعین گفته است: «بر امام باقر(ع) وارد شدم سپس به او گفتم: مرا سفارش کن فرمود: بر تو باد دعا کردن برای برادرانت در غیاب آنها؛ زیرا این کار روزی را فرو میریزد؛ حضرت این جمله را سه بار فرمود.»
امام صادق(ع) نیز درباره برکات دعا برای همکیشان فرمودند: «دعای مسلمان برای برادرش در غیاب او، به دعاکننده روزی میرساند و بلا را از او بر میگرداند و فرشته به او میگوید: تو را نیز دو چندان آن دعا باد.»(محمدباقر مجلسی، بحالانوار، ج ۱۱، ص ۳۶۵)
نظر شما