به گزارش قدس آنلاین، در این گفت و گو به بررسی سیاستهای ایالات متحده و مواجهه با تحولات مختلف از جمله «زن، زندگی، آزادی» و سیاست خارجی پرداخته است. این مطلب ۷ ژوئن ۲۰۲۴ منتشر شده که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
مارک دوبوویتز در گفتوگوی خود در پاسخ به این پرسش که آیا توافق بهتری چه در دوران اوباما و چه در دوران دولت ترامپ قابل دستیابی بود، اظهار کرد: من فکر میکنم آمریکا با تیم مذاکره کنندهای بهتر میتوانست به توافق بهتری دست یابد. میدانید آیت الله خامنهای یک استراتژیست و مذاکرهکننده درخشان است. او همچنین تیم مذاکرهکننده هستهای بسیار موفقی را در روحانی و ظریف پیدا کرد و آنها حاضر شدند هاردبال بازی کنند. من فکر میکنم اوباما، کری و شرمن، در یک احساس امنیت کاذب غرق شده بودند. آنها در واقع ادعای میانهروی ظریف و روحانی را قبول کردند و حاضر بودند امتیازات گستردهای بدهند تا میانهروها را قدرتمند کنند؛ زیرا آنها به چیزی اعتقاد دارند که جمهوری اسلامی اصلاحپذیر است.
تحلیلگر سیاستگذاری ایرانی-آمریکایی در بنیاد کارنگی نیز معتقد است: جالب است که گفته میشود پرزیدنت اوباما اغلب در جلسات کابینه به آنها میگفت توافق برجام برای توانمندسازی نیروهای اعتدال در داخل ایران مهم است. ما قطعاً میتوانیم تعداد دفعاتی که جمهوری اسلامی ایران با توافق معنادار موافقت کرده است را بشماریم که مهمترین آن تصمیم آیتالله خمینی برای نوشیدن جام زهر و پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود و دیگری برجام ۲۰۱۵. به نظر من وقتی نگاه میکنید ایران در چه شرایطی سازش میکند، فکر میکنم اساساً سه شرط باید رعایت شود. یک، آنها باید با فشارهای چندجانبه بسیار مهمی مواجه شوند. اگر فشار تحریمها فقط یکطرفه از سوی ایالات متحده باشد و آنها احساس کنند که در پکن، مسکو یا بروکسل امکان خروج از معرکه را دارند، اتفاق اصلی رقم نمیخورد. دو؛ تعامل مستقیم ایالات متحده با ایران لازم است. سه؛ باید به دنبال یک نتیجه واقعی و قابل دوام بود، در هر صورت منتظر ژانویه آینده باشید، چه دولت بایدن باشد و چه دولت ترامپ بیاید، به نظر من، مقابله با جاهطلبیهای هستهای ایران اولویت اصلی دولت بعدی خواهد بود.
بنیاد دفاع از دموکراسی میافزاید: یکی از چالشهایی که اکنون در واشنگتن وجود دارد، این است که پس از چند دهه شکست در خاورمیانه و عراق و افغانستان، عدم اعتماد به نفس جمعی در واشنگتن وجود دارد؛ چه در میان دموکراتها و چه جمهوریخواهان در مورد توانایی آمریکا برای رسیدن به نتایج مطلوب در خاورمیانه. آنچه من بیشتر میگویم این است که از نظر من، عراق و افغانستان موردهای مشابهی برای ایران نیستند. مطمئناً در زمان آیتالله خامنهای در این رژیم کنونی، امکان برقراری رابطه همکاری برای آمریکا با ایران وجود دارد. اما با توجه به آنچه در افغانستان، عراق و... دیده میشود، این عدم اعتماد به نفس جمعی در توانایی آمریکا به چشم میخورد.
این دو تحلیلگر در پایان میگویند: اگر از اتاق بیضی آمریکایی به دنیا نگاه میکنید و به چالشهای مختلفی که ایالات متحده با آن مواجه است فکر میکنید، چه جنگ روسیه علیه اوکراین، چه جاه طلبیهای چین در تایوان، چه پرونده هستهای، گسترش سلاحهای هستهای، تروریسم، امنیت سایبری، امنیت انرژی، دیگر حکومتهای خودکامه ضدآمریکایی در ونزوئلا و کره شمالی؛ ایران تقریباً محور هر یک از این چالشهاست و تقریباً در همه آنها نقش دارد. ایران یکی از معدود دولتهای جهان است که تمام هویتش بر اساس مخالفت با منافع آمریکاست.
نظر شما