اگر قرار باشد درباره شکل ظاهری ابنیه و محدوده جغرافیایی اماکن تاریخی در ادوار گذشته تحقیق کنیم، هیچ مدرکی بهتر از نقشههای دقیقی نیست که به مناسبتهای مختلف از این ابنیه و اماکن کشیده شدهاست. خوشبختانه از حرم مطهر رضوی، به دلیل اقبال و علاقه فراوان به آن، دستکم از دوره قاجار که فن نقشهبرداری به صورت علمی و امروزی وارد کشور شد، نقشههای دقیقی ترسیم شده که بخش مهمی از آنها امروزه در دسترس است و میتواند در مطالعات تاریخی حرم مطهر رضوی به کار بیاید و برای پژوهشگران راهگشا باشد. یکی از این نقشهها که از نظر کیفیت در جایگاه ممتازی قرار دارد و افزون بر اطلاعات کلی درباره اماکن متبرکه، اطلاعاتی دقیق درباره اسامی و موقعیت استقرار بخشهای گوناگون حرم مطهر رضوی در اختیار ما قرار میدهد، نقشهای است که در سال ۱۳۰۲ش، یعنی حدود یک قرن پیش و در اواخر دوره قاجاریه توسط مهندس عبدالرزاقخان بغایری کشیده و به آستانقدس رضوی تقدیم شد. از آنجا که این نقشه نفیس دارای جزئیات فراوانی است و ما در یک یادداشت قادر به بیان آنها نیستیم، تصمیم گرفتیم در نوشتار پیش رو، به بیان بخشی از محتوای آن بسنده و صحبت درباره دیگر بخشهای نقشه را به آینده موکول کنیم. آنچه در ادامه میخوانید، شرحی است بر محتوایی که عبدالرزاق بغایری در نقشه خود از صحن عتیق (انقلاب امروزی) ارائه داده است.
عبدالرزاق بغایری کیست؟
عبدالرزاقخان بغایری، استاد برجسته ریاضیات، نجوم و نقشهبرداری مدرسه دارالفنون، سال ۱۲۴۸ش (۱۵۵ سال پیش) در اصفهان به دنیا آمد و پس از طی دروس مقدماتی، راهی تهران شد تا در مدرسه دارالفنون به تحصیل بپردازد. او در این مدرسه، شاگرد عبدالغفار نجمالدوله، ریاضیدان و ستارهشناس برجسته معاصر شد و پس از دانشآموختگی، به پیشنهاد استادش به تدریس در تنها مرکز آموزش عالی دوران خود پرداخت. عبدالرزاق به دلیل آشنایی کامل با فنون نقشهبرداری، بعدها در مدرسه نظام نیز به تدریس مشغول شد و در واقع به خدمت نظام درآمد و در انتهای دوره خدمتش تا درجه سرتیپی بالا رفت. وی به دلیل تبحر در فن مسّاحی و نقشهبرداری، در بیشتر هیئتهای تعیین حدود مرزی که پس از پیروزی نهضت مشروطه از سوی دولت ایران تشکیل میشد، عضویت داشت. بغایری، چنانکه خود در بخش راهنمای نقشه حرم مطهر رضوی آوردهاست، در سال ۱۳۰۲ش مأمور شد در کمیته تعیین حدود مرزی شمالشرق حضور داشتهباشد؛ کمیتهای که مأموریت داشت حدود مرزی ایران و اتحاد جماهیر شوروی را بهطور دقیق معین کند. در همین مأموریت بود که عبدالرزاقخان برای مدتی در مشهد اقامت کرد و از آنجا که اصولاً آدم فعالی بود، در همان مدت کوتاه اقامت، نقشهای از حرم مطهر رضوی با جزئیات دقیق ترسیم و به آستانقدس رضوی تقدیم کرد. عبدالرزاق بغایری ۱۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ در تهران درگذشت و پیکرش در گورستان ابنبابویه به خاک سپرده شد.
جزئیات نقشه عبدالرزاق بغایری
نقشه بغایری بیش از آنکه سندی جغرافیایی باشد، سندی تاریخی است. در این نقشه، صرفنظر از مشخص شدن موقعیت اماکن گوناگون در حرم مطهر رضوی و الگوی معماری صحن عتیق، میتوان با اسامی رایج در آن زمان نیز آشنا شد که امروزه شاید کمتر کسی درباره آنها چیزی بداند. برای تحلیل محتوای بهتر، نقشه را (در بخش مربوط به صحن عتیق) به پنج قسمت شمالی، جنوبی، غربی، شرقی و میانی تقسیم کردهایم که در ادامه به بررسی جزئیات آن خواهیم پرداخت. بغایری در قسمت بالای نقشه، عنوان آن را چنین تنظیم کردهاست: «نقشه بقعه منور مطهر ثامنالائمه حضرت رضا علیه آلاف التحیه و الثناء ارواحنا و ارواح العالمین لهُ الفدا میباشد که تقدیم آستان ملائک پاسبان اقدس گردید».
ضلع شمالی: در این بخش از نقشه صحن عتیق با چهار نام و عبارت خوانا و دو عبارت ناخوانا روبهرو هستیم – البته این ناخوانا بودن مربوط به تصویری است که ما در اختیار داریم – چهار عبارت و نام خوانا عبارتاند از: «ایوان عباسی»، «درب بازار سنگتراشها»، «درب مدرسه مستشار» و «مدرسه حاج میرزاجعفر».
شرح و توضیح: ایوان عباسی بخشی از ابرپروژه توسعه صحن عتیق در دوره صفویه است که ساخت آن در زمان شاه عباس یکم آغاز شد و عملیات تکمیل پروژه تقریباً تا پایان عصر صفوی ادامه داشت. ایوان شمالی این صحن، یادگار دوره شاه عباس دوم صفوی است و بر فراز آن منارهای ساخته شده که از آثار دوره افشاریه است. ایوان عباسی امروزه از طریق دری که در آن تعبیه کردهاند، به بست شیخ طبرسی متصل میشود، اما در نقشه ۱۰۰ سال پیش، نشانی از این ارتباط وجود ندارد. برخی معتقدند از این ایوان برای برگزاری جلسات درس و در برخی موارد، برپایی مراسم عزا یا عید استفاده میشد. بازار سنگتراشها که درِ ورودی آن در شمال غربی صحن عتیق قرار داشته و در نقشه عبدالرزاق بغایری محل آن معلوم شدهاست، در واقع امتداد بازار قدیمی و بزرگ شهر مشهد بود که در دوره صفویه به واسطه توسعه صحن عتیق، بخشی از آن از بین رفت و به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. بخش شمالی که رونق کمتری داشت و در مجاورت قبرستان مشهور قتلگاه قرار میگرفت، بازار مشهور سنگتراشان را شامل میشد که بعدها در توسعه دهههای ۱۳۱۰ و ۱۳۵۰ش بهتدریج از بین رفت و نابود شد. اما درباره مدرسه علمیه «مستشار»؛ تاریخ ساخت این مدرسه که فضای داخلی آن به پشت ایوان عباسی متصل بود، دقیقاً معلوم نیست. مرحوم ملاهاشم در کتاب «منتخبالتواریخ» درباره این مدرسه نوشتهاست: «تاریخ اصلش معلوم نیست، لکن تعمیرش را میرزا رضای مستشارالملک کرده و تاریخ تعمیرش در حدود سنه هزار و دویست و نود [قمری] بوده». مدرسه مستشار از مدارس بسیار مشهور شهر مشهد بود و ظاهراً بخشی از آن در دوره صفویه و هنگام ساخت صحن عتیق، جزو این صحن شد. این مدرسه در دوره پهلوی اول تعطیل و مدتی بعد تخریب شد. درباره مدرسه مشهور میرزاجعفر نیز مطالب متعددی در رواق منتشر کردهایم و از این رو، نیازی به توضیح بیشتر نیست.
ضلع جنوبی: در این بخش از نقشه بغایری میتوان این اسامی را از غرب به شرق مشاهده کرد: «درب بازار بزازها»، «درب بازار بزرگ»، «کفشداری بزرگ»، «صفه امیرعلیشیرنوایی و ایوان طلای نادری»، «پنجره فولاد»، «کفشکن درب گنبد» و «درب دارالضیافه».
شرح و توضیح: ارائه توضیحات کامل درباره جزئیات این بخش، به دلیل محدودیت فضای نگارش، ممکن نیست؛ اما به اختصار درباره آنها توضیحاتی را خدمت شما خوانندگان ارجمند تقدیم میکنیم. بازار بزازها بخشی فرعی از بازار بزرگ مشهد بود که در حاشیه غربی این بازار قرار داشت و به سرای مشهور «امیرنظام» وصل میشد. وجود درِ مستقل برای این بازار فرعی نشان میدهد الگوی بافت شهری در این بخش از مشهد، پیش از دوره صفویه به چه صورتی بودهاست. درباره بازار بزرگ و چگونگی تقسیم آن پس از ساخت صحن عتیق، پیشتر توضیح دادیم و نیاز به مرور دوباره نیست. اما درباره کفشداری بزرگ، ذکر یک نکته ضروری به نظر میرسد؛ این کفشداری ظاهراً قدیمیترین کفشداری حرم مطهر رضوی بوده و به همین دلیل، به این نام شهرت یافتهاست؛ ظاهراً شاه عباس یکم هنگام تشرف به مشهد در همین کفشداری خدمت میکرده است. نکته دیگر آنکه وجود کفشداری بزرگ در این بخش از صحن عتیق نشان میدهد ورودی اصلی حرم مطهر در دوره قاجار و شاید پیش از آن، در کدام بخش صحن عتیق قرار داشت. رواق مبارکه دارالضیافه که در نقشه بغایری به «کفشکن» آن اشاره شده، در سال ۱۳۰۱ق / ۱۲۶۳ش (۱۴۰ سال پیش) بنا شد و در زمان طراحی نقشه، حدود ۴۰ سال از بنای آن میگذشت. پنجره فولاد که برخی آن را ورودی اصلی حرم مطهر در دوره تیموری میدانند – و این مسئله میتواند محل تردید باشد – احتمالاً در قالب پنجرهای کوچک، در دوره سلطان حسین بایقرای تیموری نصب شد. فلسفه نصب این پنجره، بهرهمندی از چشمانداز معنوی اطراف ضریح مطهر برای بانوانی بود که به دلیل عذر شرعی، امکان ورود به روضه منوره را نداشتند. اما درباره صفه امیرعلیشیر نوایی و ایوان طلای نادری صحبت بسیار است. ایوان طلا در واقع به دستور امیرعلیشیر نوایی ساخته شد و به نام او نیز شهرت داشت. اما وقتی در دوره نادرشاه و به دستور وی آن را با ورقههای طلا پوشاندند، بخشی از اعتبار و نام امیرعلیشیر که بانی بسیاری از ابنیه حرم مطهر رضوی در اواخر دوره تیموری است، زیر طلاکاریهای عصر افشاریه پنهان شد.
ضلع غربی: مطابق نقشه بغایری در ضلع غربی صحن عتیق، در زمان ترسیم نقشه (۱۳۰۲ش) این مکانها وجود داشت: «آبانبار»، «درب دالان گیوهدوزها»، «درب بالاخیابان و ایوان ساعت» و «کشیکخانه دربانها و مجلس آستانه».
شرح و توضیح: وجود آبانبار در ضلع غربی صحن عتیق، گزارشی نسبتاً خاص از سیمای این صحن در یک قرن پیش است. امروزه در محل تقریبی این آبانبار یک حجره با کاشیهای سر درِ خاص وجود دارد؛ کاشیهایی که در آنها یک شیر در حال شکار یک گاو است؛ نمادی قدیمی در هنر ایرانی که خبر از تغییر فصل میدهد. اطلاع از وجود کشیکخانه یا آسایشگاه دربانان نیز در این بخش از حرم مطهر رضوی میتواند در مطالعات تاریخ سازمان خدمت در آستانقدس بسیار مفید باشد. اما عنوان ایوان ساعت برای درِ بالاخیابان، از اوایل دوره مظفرالدینشاه و به دنبال نصب نخستین ساعت بر فراز این ایوان، باب شد. مشهور است ساعت را امینالملک برادر میرزاعلیاصغرخان اتابک، صدراعظم ناصرالدینشاه از انگلستان خرید و به حرم مطهررضوی هدیه کرد. دالان گیوهدوزها، بخشی فرعی در بازار بزرگ مشهد بود که با ساخت صحن عتیق شکل گرفت. البته کاربری این مکان در دورههای مختلف، متفاوت بوده، اما با تکیه بر نقشه بغایری میتوان فهمید ۱۰۰ سال پیش چه وضعیتی داشتهاست.
ضلع شرقی: در قسمت شرقی نقشه عبدالرزاقخان، علاوه بر «ایوان زیر نقارهخانه» و «درب پایینخیابان»، این موارد در نقشه وجود دارد: «درب دالان نقرهسازها»، «درب دالان زرگرها»، «دالان نقرهسازها» و «دالان زرگرها».
شرح و توضیح: امتداد مسیری که امروزه با نام بست شیخ حر عاملی شناخته میشود، یکی از بازارهای شلوغ و پررفتوآمد مشهد در قدیم بود. تمرکز صنف نقرهسازها و زرگرها در این بخش، سبب نامگذاری دالانها و دروازهها به اسم این صنف شد؛ اما احتمالاً در دورههای پیشتر این فضاها به مشاغل دیگر هم اختصاص داشته و شاید بهتدریج صنفی خاص در آن متمرکز شدهباشد. عنوان ایوان نقارهخانه نیز برای دروازه شرقی صحن عتیق، نامی است که از دوره قاجار بر آن گذاشته شد. تا پیش از ساخت بنای نقارهخانه در سال ۱۲۴۶ش (۱۵۷ سال پیش) به همت قوامالملک، نایبالتولیه وقت آستانقدس رضوی، این دروازه به نام دروازه پایینخیابان مشهور بود.
ضلع میانی: در ضلع میانی یا بهتر بگوییم وسط نقشه بغایری، این نامها خودنمایی میکند: «صحن کهنه»، «نهر آب»، «سقاخانه طلای نادری» و چهار «حوض».
شرح و توضیح: نام «کهنه» از زمان احداث صحن «نو» (آزادی فعلی) به قدیمیترین صحن حرم مطهر رضوی اطلاق شد. گاهی از کلمه «عتیق» نیز در متون قدیمی برای معرفی صحن استفاده میشود. چنین شهرت دارد که بانی صحن، امیرعلیشیر نوایی بوده و پس از وی، این صحن در دوره صفویه به چهار برابر اندازه اولیه توسعه یافتهاست. نهر آب نیز که در متون قدیمی با عنوان «نهر شاهی» و «نهر نادری» شهرت دارد، ظاهراً توسط امیرعلیشیر نوایی و با آوردن آب «چشمه گلسب» (چشمه گیلاس) به مشهد ایجاد و بعدها، بهویژه در دوره افشاریه با اضافه شدن چند قنات بزرگ دیگر، تقویت شد. اما درباره نام سقاخانه در یک سده پیش به نظر میرسد بغایری از نام رایج در میان مردم استفاده نکرده و ترجیح داده نام بانی سقاخانه – نادرشاه افشار – را روی آن بگذارد؛ چرا که میدانیم دستکم در ۱۰۰سال گذشته، این مکان را به نام «سقاخانه اسماعیلطلایی» (نخستین طلاکار کلاهفرنگی سقاخانه) میشناختند. این رویه در دیگر بخشهای نقشه نیز –که بعدها به آن خواهیم پرداخت – دیده میشود. مثلاً بغایری از عنوان «صحن فتحعلیشاه» برای معرفی «صحن نو» استفاده کرده که در آن زمان رایج نبوده است. به دیگر سخن، طراح نقشه نتوانسته از آگاهیهای تاریخی خود چشم بپوشد و این، البته اقدامی مفید برای پژوهشگران دوران ماست.
خبرنگار: جواد نوائیان رودسری
نظر شما