۱۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۹
کد خبر: 998681

دیروزِ ما یا به عبارتی پریروزِ شمایی که روزنامه را می‌خوانید، یک کارزار در فضای مجازی از جانب اعضای ستاد و جوانانی که به آقای پزشکیان رأی دادند، منتشر شد.

قدس آنلاین: موضوع کارزار «چیدمان کابینه» بود و در هشت بند «باید»‌های خود درباره اعضای کابینه پیشنهادی را مطرح و خطاب به رئیس‌جمهور منتخب منتشر کرده بود. در بخش‌هایی از این کارزار بر موضوعاتی مثل به‌کارگیری نسل تازه، فاصله گرفتن از کهنسالان سهم‌خواه و... تأکید شده بود. شاید این کارزار را بتوان نخستین درخواست جامعه هوادار (اعضای ستاد) از آقای پزشکیان، پس از اعلام نتایج دانست.
آیا جامعه هوادار به فراز و فرودهای تصمیم‌گیری در سیستم کلان کشور آگاه است؟ در صورتی که آقای پزشکیان نتواند قول و قرارها را (به هر دلیلی) جامه عمل بپوشاند، جامعه هوادار باز هم از او حمایت خواهد کرد؟
در بخشی دیگر از جامعه هوادارِ رئیس جمهور منتخب، مواضع به گونه‌ای دیگر مطرح می‌شود؛
عمادالدین باقی در سرمقاله روزنامه سازندگی ۱۷ تیر، نوشت: اگر پزشکیان رأی نمی‌آورد بخشی که با امید به تغییر پای صندوق آمده بودند ناامید می‌شدند و بیش از آنکه مستعد روش‌های اصلاح باشد، مستعد انقلاب می‌شد.اکنون هم اگر پزشکیان را به سرنوشت خاتمی و روحانی دچار کنند و مانع تحقق وعده‌ها و پیمان او با رأی‌دهندگان شوند و روش‌های زندان و برخورد سخت با معترضان را ادامه دهند، همین اتفاق خواهد افتاد.
محمد فاضلی هم در یادداشتی تلگرامی با تیتر «آقای پزشکیان، مواظب مجاهدین شنبه باشید»، رئیس جمهور منتخب را از کسانی هراسانده که «از شنبه پس از جمعه انتخابات، سر و کله‌شان پیدا می‌شود و دنبال پست و مقام می‌گردند». او این را گفته و در نهایت با این جمله نوشته‌اش را خاتمه می‌دهد: « اگر چنین کنید، پشتیبانی ملت را خواهید داشت، والا با مجاهدین شنبه، تنها خواهید ماند».
اما محسن رنانی با نگاهی دیگر، نام «مجاهدان جمعه» را بر کسانی می‌گذارد که از هیچ تلاشی برای رأی‌آوری رئیس جمهور منتخب فروگذار نکردند. هوادارانِ دو آتشه که از مال و زمان و کار و زندگی‌شان زدند تا آقای پزشکیان بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند. رنانی در قسمتی از نوشته‌اش آورده است که: این «مجاهدان جمعه» که برای موفقیت پزشکیان، پول و آبرو و هنر و دانش و خلاقیت و عشق خود را گذاشتند، آیا گذشتند؟ به‌گمان من «مجاهدین شنبه» را پزشکیان باید از خود دور کند و «مجاهدان جمعه» خود باید فضای اطراف پزشکیان را خالی کنند تا در صدقشان تشکیک نشود.
پیش‌فرض رنانی بر این‌است که در انتخاب وزرا رانت نهفته است و پزشکیان باید با شفاف‌سازی این فرایند، جامعه را در جریان این موضوع گذاشته و مانع رانت‌خواهی‌ها بشود. پایان‌بندی این گفته‌ها طوری است که گویا اگر پزشکیان نتواند این فرایند را شفاف کند، به نوعی به خواست جامعه هوادار پشت کرده است و الخ.
مرور گفته‌های هواداران، مولد این سؤال است که «یک رئیس جمهور در چه فرایند اجتماعی و یا حزبی می‌تواند آنچه دیگران از او در کارآمدی و... انتظار دارند را برآورده کند تا موجب سرخوردگی هواداران نشود؟».
فارغ از نظارت عمومی که توسط مردم انجام می‌شود، «حزب»ی که نامزد از دل آن برخاسته، به‌خوبی می‌تواند نقش مکمل را ایفا کند، از او مطالبه کند و او را نسبت به شعارهایی که داده و مردم او را نسبت به آن شعارها می‌سنجند، ملزم کند. نظارت بر عملکرد مسئولان اگر چه وظیفه همه مردم است، اما در ساختار سیاسی می‌توان حزب را به‌عنوان سرآغاز این قبول مسئولیت برشمرد. پزشکیان اگر چه در مناظره دوم وابستگی خود به هر حزبی را رد کرد، اما تا این‌جای کار، اصلاح طلبان برای او سنگ تمام گذاشتند و این، وظیفه اصلاح طلبان را در قبول مسئولیت نظارت بر رئیس جمهور دوچندان می‌کند.
یکی از چالش‌های دولت یازدهم و دوازدهم مربوط به زمانی بود که مجاهدان جمعه نخواستند مسئولیت بخشی از ناکارآمدی دولت مستقر را برعهده بگیرند و دست حمایت ازشانه دولت برداشتند و جامعه مخاطب و رأی‌دهنده را در میانِ سنگلاخ شبکه مسائل حکمرانی تنها گذاشتند. تجربه نشان می‌دهد احزاب نسبت به نماینده‌های خود احساس تکلیف نمی‌کنند و مسئولیت آنچه در قبال مردم و نماینده‌شان( به عنوان رئیس دولت) بر عهده دارند را پاس نمی‌دارند.
سؤال این‌است که آیا سران جبهه اصلاحات مسئولیت حمایت خود از رئیس جمهور منتخب را تا همیشه می‌پذیرند و در بزنگاه‌ها و کوران انتقادها هزینه این حمایت را پرداخت خواهند کرد؟ آیا جامعه هوادار و مجاهدان جمعه، با دیدن کاستی‌ها و یا محقق نشدن وعده‌ها به حمایت از رئیس دولت پایان می‌دهند؟ آیا اخلاق سیاسی فقط مختص رجال سیاسی است و احزاب و جامعه هوادار در قبال جامعه (به‌طور کلانتر) وظیفه‌ای ندارند؟
اصلاح‌طلبان قاعدتاً باید بدانند حمایت از یک نامزد و تلاش مستمر برای رأی‌آوری او به نوعی آن کاندیدا و آن حزب را در معرض مطالبه مردم قرار می‌دهد. مردم (شامل کسانی که به آقای پزشکیان رأی دادند، کسانی که به‌ایشان رأی ندادند و کسانی که اصلاً پای صندوق نیامدند) می‌خواهند هوادارانِ درجه یک، نسبت به نامزد ( رئیس جمهور منتخب فعلی و رئیس دولت آینده) احساس مسئولیت داشته باشند، او را ارزیابی کنند و مدام با اهداف و شعارها و مطالبات مردم و رهبر معظم انقلاب منطبق کنند. شایسته نیست پس از گذشت مدت زمانی اندک و نمایان شدن ضعف‌های دولت، از پذیرش این مسئولیت‌شانه خالی کرده و انگشت‌اتهام را به سمت و سویی دیگر بگیرند. «گردن‌بگیری» جزئی از اخلاق سیاسی است که برای جامعه هوادار هم صادق است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.