به گزارش قدس آنلاین، با وجود ناکامی احزاب راستگرا برای کسب اکثریت پارلمان در انتخابات فرانسه که به دلایل مختلف ازجمله فراخوان دقیقه نودی اتحاد امانوئل مکرون با چپگرایان – که مارین لوپن از آن به کودتا یاد کرد - رقم خورد، اما جریان پوپولیست نسبت به دوره گذشته سهم بسیار بیشتری از مجلس این کشور را بدست آوردند. در انتخابات اخیر فرانسه، ائتلاف احزاب راستگرا به نام اجتماع ملی ۱۴۳کرسی بدست آورد که نسبت به دوره گذشته در سال ۲۰۲۲ که مارین لوپن تنها ۸۹ کرسی داشت، افزایش قابل توجهی را نشان میدهد.
پیشتر انتخابات پارلمانی اروپا که ۲۰خرداد برگزار شد و میتوان آن را نوعی همهپرسی برای تعیین میزان قدرت احزاب در حوزه داخلی تلقی کرد هم به نمایش قدرت جریان یاد شده بدل شد. حزب راستگرای مردم اروپا (انپیپی) موفق شد در این رقابت ۱۸۹ کرسی از ۷۲۰ کرسی پارلمان اروپا را تصاحب و خود را به عنوان بزرگترین بلوک سیاسی در قاره سبز مطرح کند. به این ترتیب احزاب پوپولیست در کشورهای مختلف ازجمله فرانسه (اتحاد ملی ۳۲ درصد آرا؛ ۱۰ درصد بیشتر از انتخابات پیشین، در مقابل ۱۶درصد آرای حزب رنسانس امانوئل مکرون)، آلمان (حزب آلترناتیو برای آلمان با کسب ۱۶درصد آرا؛ نسبت به ۱۱ درصد در سال ۲۰۱۹ و کسب جایگاه دوم)، ایتالیا (حزب «برادران ایتالیا» که رهبری آن را جورجیا ملونی برعهده دارد، دستکم ۲۹ درصد آرا را به خود اختصاص داد و قدرتمندترین حزب شد)، اتریش، مجارستان، استونی و هلند توانستند خودی نشان دهند و روند چرخش به راست در اسپانیا، بلژیک و حتی لهستان هم چشمگیر بود.
این در حالی است که در ادامه موج قدرتیابی جریانهای پوپولیستی، این روزها در آن سوی آتلانتیک هم اتفاقاتی در حال رقم خوردن است که همه را گوش به زنگ بازگشت دونالد ترامپ کرده است. چنین اتفاقی یعنی تکیه ملیگرایان و راستگرایان افراطی بر اریکه قدرت قطعاً در عرصه قدرت هم نمود خواهد داشت. در نظرخواهی از کارشناسان به علتیابی خیزش دوباره جریان پوپولیستی، پیامدهای آن و تأثیراتی که این روند بر دو بحران مهم جهانی یعنی جنگ روسیه و اوکراین و تحولات فلسطین و غزه دارد، پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
زنگ خطر بازگشت ترامپ
امیرعلی ابوالفتح زمینههای ظهور راستگرایی در اروپا نسبت به آنچه در آمریکا و یا آرژانتین اتفاق افتاد بسیار متفاوت است. درباره آمریکا مردم به دلیل نگرانی از سن بالای بایدن، عملکرد ضعیف او در حوزه معیشت، امنیت مرزها، مهاجران غیرقانونی و حتی مدیریت بحران کرونا اکنون به سمت جمهوریخواهان متمایل شدهاند. بایدن در حوزه سیاست خارجی و بهویژه جنگ اوکراین هم نتوانست موفق عمل کند. جریان جمهوریخواه معتقد است عملکرد بایدن و بیتوجهی به دغدغههای امنیتی روسیه سبب شکلگیری جنگ در سال ۲۰۲۲ شد و اگر واشنگتن رضایت مسکو را از طریق تعامل و گفتوگو جلب میکرد شاهد جنگ در شرق اروپا نبودیم.
البته این رفتار راستگرایان در آمریکا در مسئله غزه بر عکس اوکراین است، چراکه ترامپ در سال ۲۰۱۷ بیتالمقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و اگر او وارد کاخسفید شود بدون شک از سیاستهای تغییر بافت جمعیتی و طرحهای کوچ اجباری نتانیاهو در غزه حمایت خواهد کرد.
آغاز یک قرن سیاسی جدید
مهدی مطهرنیا سال ۲۰۳۰ میلادی را باید آغاز یک قرن سیاسی جدید در جهان قلمداد کرد که این امر محصول تلاطم جهانی راستگرایان در اروپا و آمریکاست. جلوههای آشکار این تغییر بزرگ را باید در انتخابات پارلمان اروپا دید، جایی که راستگرایان، قدرت را در بسیاری از کشورها قبضه کردند. این مسئله نوعی بازگشت به واقعگرایی مبتنی بر ساختن جهتگیریهای ملی راستگرایانه در غرب است. آنچه در حال حاضر در اروپا شاهد آن هستیم پژواک شتاب ناشی از گذر جامعه جهانی از وضعیت وستفالیای دولت ملتها به یک وضعیت فراملی است. راستگرایان افراطی در اروپا البته درزمینه مسائل بینالملل مواضع متفاوتی دارند. بهطور نمونه در فرانسه شخصیتی مانند مارین لوپن، چهرهای اسلامستیز است، بنابراین چنین شخصیتی از نسلکشی علیه مسلمانان در غزه باکی نداشته و به جنایات رژیم صهیونیستی واکنشی نشان نخواهد داد. این جریان در مورد اوکراین هم به دنبال کاهش هزینه به نفع مردم و اقتصاد داخلی است.
ترامپ و ایده صلح ابراهیم
علی بیگدلی امروز تفکر راست افراطی اروپا را فراگرفته و بهویژه پیروزی راست افراطی در فرانسه – به عنوان کشور پایهگذار اتحادیه - در پارلمان اروپا، سبب نگرانی شدید مقامات غربی شده است. راست افراطی با تفکر ملیگرایانه هیچ اعتقادی به ساختار اتحادیه اروپا ندارد. بر مبنای همین تفکر، با بازگشت ترامپ و قطع کمکها به کییف، مسئله جنگ در اوکراین هم خاتمه خواهد یافت.
اما در زمینه مسئله فلسطین، چون منطقه غرب آسیا جایگاه حساس و ویژهای دارد گرایش راستها در این مسئله دو نوع خواهد بود؛ بهعنوان نمونه شخصیتی مانند لوپن بهشدت اسلامستیز است اما در کنار آن، حس یهودیستیزی نیز در او یافت میشود؛ پس فعلاً سیاست این جریان درباره غزه قابل پیشبینی نیست. اما در مورد ترامپ این مسئله متفاوت است. او با توجه به تفکر تجارتپیشه خود، روابط اقتصادی با کشورهای عرب خلیجفارس را توسعه داده و در کنار آن طرح صلح ابراهیم (صلح اعراب و اسرائیل) را سرلوحه سیاست خود خواهد کرد.
خیلی دور خیلی نزدیک
نصرتالله تاجیک جریان راستگرا با اندیشههای ملیگرای افراطی در قرن بیستم دو جنگ بزرگ اول و دوم جهانی را به مردم دنیا تحمیل کرد، از این رو سیاستمداران تلاش دارند در روابط خود با این جریان مرزبندیشان را حفظ کنند. با این حال، در شرایط کنونی به نظر میرسد این فرایند کمرنگ شده و دولتها سعی دارند از ظرفیت تودهای آنها بهره کامل را ببرند.
احزاب راست بیشتر به مسائل زیست سیاسی و اجتماعی در جامعه میپردازند و هنوز برای رسیدن به اهداف خود و تأثیرگذاری در سطح جامعه راه زیادی را باید طی کنند. در واقع آنها هنوز انسجام کافی و ظرفیت لازم برای تأثیرگذاری در سیاست داخلی و در مسائل مهم بینالمللی ازجمله بحران اوکراین و جنگ غزه توانایی ارائه بستههای صلح را ندارند. بهعنوان نمونه در فرانسه یکی از دلایلی که مارین لوپن نتوانست در مرحله دوم رأی اکثریت را کسب کند ناتوانی وی در تشکیل دولت بود و همین امر سبب ائتلاف احزاب دیگر و شکست او در انتخابات شد.
راستگرایان؛ باب میل روسیه
رحمان قهرمانپور از آنجا که جریانهای راستگرای اروپایی با رفتار جنگطلبانه زلنسکی در اوکراین مخالف هستند، به قدرت رسیدن آنها باب میل روسیه بوده و مسکو از این تغییر استقبال میکند. کشورهای قدرتمند اروپایی مانند فرانسه، آلمان و انگلستان با طرح تهدید روسیه، در دو سال گذشته با دنبالهروی از آمریکا ارسال گسترده تسلیحات به کییف را سرلوحه خود قرار دادند اما استونی و مجارستان همواره مقابل این رویه یکجانبه ایستادند. با توجه به احتمال بازگشت ترامپ میتوان انتظار کاهش سطح حمایتها از کییف را داشت. در موضوع فلسطین بلوک غرب همواره مدافع جریان صهیونیسم در جهان بوده و هست، بنابراین هرچند برخی دولتهای اروپایی ازجمله اسپانیا، ایرلند، اسلوونی و مالت کشور فلسطین را به رسمیت شناختهاند اما هنوز در میان اروپا بهخصوص جریانهای احزاب راست و چپ هیچ اجماعی در مسئله جنگ غزه وجود ندارد.
نگاه کاسبکارانه
حمید حکیم امروز راستگرایان برای اثبات خود به دنبال هزینهسازی در جهان نیستند بلکه بیشتر سعی میکنند برای ابراز موجودیت خود با قدرتهای بزرگ تعامل کنند. این نگاه در دو بحران مهم بینالمللی یعنی جنگ اوکراین و غزه هم وجود دارد، پس حتی در صورت قدرتیابی آنها در اروپا، با چنین رویکردی از سوی آنها در برابر رژیم صهیونیستی مواجه خواهیم شد.
این جریان که از نفوذ کلامی در میان مردم برخوردار است فعلاً تلاش خود را معطوف به کسب قدرت داخلی کرده و در حوزه بینالمللی توانی برای عرض اندام ندارد. امروز احزاب راستگرا در اروپا قدرتی در اختیار ندارند و بیشتر به دنبال کسب کرسیهای محلی و پارلمانی در سطح کشورهای اروپایی هستند، چراکه در مرحله اول اگر این جریان به دنبال قدرت در اروپا باشد ابتدا باید به دنبال رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم باشد، هرچند اوکراین نیز در اروپا قرار دارد ولی رفتار رهبران جریان راستگرا بر مبنای منابع ملی کشورشان خواهد بود.
نسل زد، پای کار راستگرایان
هیراد مخیری بازتولید راست افراطی در جهان را باید محصول دو بحران مهم کرونا و جنگ اوکراین دانست. این رویه تا جایی بالا گرفته که بهتازگی شاهد شکلگیری فراکسیون تازه توسط راستگرایان افراطی در پارلمان اتحادیه با عنوان میهنپرستان برای اروپا هستیم. آنها با طرح مسائلی مانند هویت اجتماعی، نگرانی از مرزهای باز و مسائل اقتصادی، مخالفت خود را با جریان چپ اعلام کرده و سعی دارند اذهان عمومی بهویژه نسل جدید (زد) را با خود همراه کنند. اما در حوزه بینالملل، یکی از اهداف جریان راست تعاملات آونگی با قدرتهای بزرگ در راستای فرصتسازی و کسب منافع ملی است. در دو مقوله مهم بینالمللی یعنی جنگ اوکراین و موضوع فلسطین هم همان دیدگاهی را دارند که از گذشته درخصوص مسائل آنارشیهای جهان داشتهاند. در واقع این جریان به دنبال امتیازسازی مطلق از بحرانهای جهانی به هر قیمتی در راستای اهداف ملی خود هستند و در مسئله جنگ غزه هم رفتار کجدار و مریزی را دنبال خواهند کرد.
دوری از سنت گذشته
سید نادر نوربخش بیشتر احزاب راست در اروپا بهعنوان حامیان روسیه مطرح هستند و حتی برخی از کشورهای عضو اتحادیه که این جریانها در آن قدرت دارند خواستار توقف ارسال کمکهای مالی و نظامی به کییف شدهاند. پس رشد جریان راستگرا در اروپا در مرحله اول به نفع مسکو است. البته تفاوتی در ساختار عقیدهای در میان احزاب راستگرا در اروپا وجود دارد؛ مثلاً در ایتالیا حزب خانم ملونی از اوکراین حمایت میکند ولی در مجموع بیشتر احزاب بهخصوص حزب تجمع ملی در فرانسه به رهبری مارین لوپن، آلترناتیو برای آلمان و یا حزب آزادی اتریش در راستای همگرایی با روسیه گام برمیدارند.
البته در مورد فلسطین موضع راستگراها برخلاف رفتاری سنتی آنهاست، بهطوریکه در گذشته موضع این جریان مخالفت با موجودیت اسرائیل در جهان بود اما در سالهای اخیر این رویکرد تغییر کرده و برقراری اتحادی تاکتیکی با تلآویو در دستور کار این جریان قرار دارد و به نوعی به اسرائیل نزدیک شدهاند.
نظر شما