حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل چراغی کوتیانی، استاد حوزه و دانشگاه، در پاسخ به این سوال که امام حسن عسکری(ع) چگونه زمینه استنباط از احکام را برای علما فراهم آورد، اظهار کرد: از منظر شیعه علم دین باید از سرچشمه وحی یعنی از نبوت و ولایت بدست آید، اما این بدان معنا نیست که با اتمام دوره حاکمیت ظاهری و عدم دسترسی به امام، در کار فهم احکام الهی، خلل ایجاد شود و مردم سر درگم و حیران بمانند، بدین جهت پیامبر اسلام(ص) پیش از رحلت خود فرمودند: انی تارک فیکم الثفلین کتاب الله و عترتی یعنی من کتاب خدا و اهل بیت(ع) یعنی دو سر چشمه را در میان شما به امانت میگذارم.
عادت دادن مردم به علما برای فهم دین از سوی امام حسن عسکری(ع)
وی گفت: با درآویختن به کتاب خدا و امام و یا سخنان امام میتوان در صورت عدم دسترسی به ایشان، راه را پیدا کرد و از حیرت در عمل نجات یافت، از طرفی ما میدانیم دوره امام حسن عسکری(ع) دوره پایانی حضور امام در جامعه بود و جامعه اسلامی باید به عدم ظهور ایشان عادت میکرد، از این رو لازم بود مردم و خصوصا علمای اسلام به نبود امام و راههای دسترسی به حکم الهی در صورت عدم دسترسی به ایشان آشنا شوند.
استاد حوزه علمیه ابراز کرد: دوره امام حسن عسکری(ع) دوره خاصی بود، زیرا ایشان چندین سال در شهر سامرا که به صورت پادگان نظامی بود، تحت کنترل دولت عباسی قرار داشت و عملا ارتباط شیعیان با ایشان بسیار محدود بود و این مشکل اقتضا داشت تا مردم به علما برای فهم دین مراجعه کنند.
وی گفت: یکی از راهبردهای امام حسن عسکری(ع) مانند دیگر پیشوایان دینی، عادت دادن مردم به علما برای فهم دین بود، همان طور که امام هادی(ع) حضرت عبدالعظیم را به عنوان وکیل و نماینده خود در ری معرفی میکنند و مردم را به ایشان ارجاع میدهند.
چراغی کوتیانی ابراز کرد: امام حسن عسکری(ع) به جهت خاص بودن دوران امامتشان دو راهبرد را در این خصوص پیش گرفتند یکی معرفی امام و جانشینان پس از خود به شیعیان و دوم اینکه شیعیان را برای فهم دین به علمای پارسا و متقی ارجاع میدادند که این موضوع باعث شد تا فقها خودشان را در این خصوص مسئول دانسته و در غیبت امام ضمن بدست آوردن توانایی و مقدمات علمی فهم دین، پاسخگوی نیازهای جامعه اسلامی باشند.
تبیین امامت از سوی امام حسن عسکری(ع)
وی در پاسخ به این سؤال که امام حسن عسکری(ع) برای حفظ هویت شیعی چه کرد، افزود: امام حسن عسکری(ع) برای حفظ هویت اسلامی و شیعی جامعه، بر اساس اقتضائات و نیازها و شرایط جامعه به روشنگری میپرداخت، امام یک زمانشناس و مسئلهشناس روشن بین بود و حساسیتهای جامعه را بخوبی درک کرده و بر همین اساس به کار فرهنگی همت داشت برای مثال آنگاه که برخی اندیشمندان بر اثر فهم نادرست خود برای اثبات تناقضات قرآن کتاب مینوشتند امام با روشنگری آنچنان تحولی برای او ایجاد کردند که از این کار دست برداشته و کتاب خود را نابود کرد.
استاد حوزه علمیه خواهران بیان کرد: شاید مهمترین راهبرد حضرت برای حفظ هویت شیعی، تبیین موضوع امامت، ولایت، استمرار و تعیین در وجود مقدس حضرت مهدی(عج) بود که در آن دوره با توجه به تولد پنهانی امام زمان(عج) و اینکه امام نیز در حصر بودند، شبهات زیادی در خصوص امامت و ولایت امری ایشان مطرح بود.
وی گفت: برخی تصور میکردند امام فرزندی ندارند و این پایان دوره امامت خاندان پیامبر(ص) است، اما ایشان با صدور پیامها و توقیعات و نیز نشان دادن شخص حضرت مهدی(عج) به برخی از شیعیان، با این تردیدها مقابله میکردند، افزون بر این که در دوره ایشان بخاطر شرایط خاص، گروههای انحرافی چه در قالب صوفیه و چه در قالب جانشینان دروغین امام، فرصت ظهور پیدا کردند که امام با روشنگری به ابطال رویکردهای آنان و حفظ هویت اصیل شیعی تاکید کردند.
عنایت امام حسن عسکری(ع) به پرسشهای قرآنی
چراغی کوتیانی در خصوص عنایت امام حسن عسکری(ع) به پرسشهای قرآنی، افزود: دوران امام حسن عسکری(ع) به لحاظ سیاسی و فرهنگی دورهای خاص از تاریخ اسلام است، در این دوره از سویی امام جامعه در حصر نظامی به سر برده و ارتباط جامعه اسلامی با ایشان بسیار محدود است و از سوی دیگر با فاصله گرفتن زمان ظهور اسلام و نیز گرفتار آمدن جامعه اسلامی در ساختارهای سیاسی که با اهداف خاص به گروههای مختلف دینی و مذهبی، اجازه بروز و اشاعه اندیشههای خود را میدهد؛ گروههای انحرافی و منتقد قرآن نیز فرصت بروز مییابند، بگونهای که حتی به گمان خود در اثبات تناقضات قرآنی کتاب نیز مینویسند و گروهی نیز به طرح شبهات و با پرسشهایی در خصوص قرآن دامن میزنند.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی گاه برای مردم عادی نیز پرسشهایی مطرح میشد که یا ریشه آنها شبهات بود و یا سوالاتی که بوجود میآمد و تلاش میکردند آن را امام حسن عسکری(ع) بپرسند بنابرین امام با توجه به همین شرایط، نگاه ویژهای به پرسشهای قرآنی داشتند.
استاد حوزه بیان کرد: شخصی به امام حسن عسکری(ع) میگوید که در شهر ما گروهی ادعا میکنند هاروت و ماروت دو فرشتهاند که، چون گناهان فرزندان آدم افزون شد، خداوند آن دو را همراه فرشتهای دیگر به زمین فرستاد، آن دو شیفته زنی شدند و خواستند با او زنا کنند و شراب نوشیدند و نفس محترمه را کشتند. خداوند آن دو را در بابل عذاب و شکنجه میکند و ساحران از آن دو سحر میآموزند و خدا آن زن را به ستاره زهره مسخ کرد.
وی ادامه داد: خدای عزوجل فرمود که «لا یَعْصُونَ اللّه َ ما اَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ» و فرمود که «وَلَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَالاَْرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لا یَسْتَکْبِروُنَ عَنْ عِبادَتِهِ وَلایَسْتَحْسِروُنَ یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ لایَفْتُرُونَ» و درباره فرشتگان فرمود که «بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ لایَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِاَمْرِهِ یَعْمَلُونَ» تا آنجا که فرمود «مُشْفِقُونَ» که خداوند این فرشتگان را جانشینان خود در زمین قرار داده و آنها در دنیا همچون پیامبران و ائمه اند، آیا از پیامبران قتل نفس، زنا و شرابخواری سر میزند؟ آنگاه فرمود که آیا نمیدانی که خداوند هیچ گاه دنیا را از پیامبر یا امامی از جنس بشر تهی نگذاشته است؟ آیا نفرمود: «وَما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ اِلاّ رِجالاً نُوحی اِلَیْهِمْ مِنْ اَهْلِ الْقُری» و اعلام فرمود که او فرشتگان را به این سبب به زمین نفرستاد که امام و فرمانروا باشند، بلکه آنها به سوی پیامبران الهی فرستاده شده اند؟». راوی میگوید از امام پرسیدیم که پس ابلیس فرشته نیست؟ فرمود: «خیر، بلکه ابلیس از جن است.»
منش و سبک زندگی امام حسن عسکری(ع)
چراغی کوتیانی در خصوص سبک زندگی امام حسن عسکری(ع)، افزود: سبک زندگی پیشوایان دینی، زیست قرآنی بوده است، منطق زندگی آنان منطق قرآنی است، آنان چه در زندگی فردی و شخصی خود و چه در تعاملات اجتماعی، اینگونه عمل میکردند که قرآن میگفت، از این رو آنان را قرآن ناطق میگویند، زندگی امام حسن عسکری (ع) نیز همین گونه بود و در سخاوت، بخشندگی و سادهزیستی و دوری از زندگی مسرفانه، سرآمد بود.
وی بیان کرد: امروزه که جامعه ما کم و بیش گرفتار مصرفگرایی شده است، منش و سخنان امام میتواند برای ما الگو باشد که در این خصوص روایت شده محمد بن حمزه سروری میگوید: توسط ابوهاشم جعفری امهای به محضر امام عسکری(ع) نوشته و درخواست کردم که آن حضرت دعا کند تا خداوند متعال در زندگی من گشایشی ایجاد بفرماید، وقتی که جواب را توسط ابوهاشم دریافت کردم، آن حضرت نوشته بود که مات ابن عمک یحیی بن حمزة و خلف ماة الف درهم و هی واردة علیک، فاشکرالله و علیک بالاقتصاد و ایاک و الاسراف، فانه من فعل الشیطنة؛ پسر عمویت یحیی بن حمزه از دنیا رفت و مبلغ صد هزار درهم ارث باقی گذاشت و این درهمها بر تو وارد میشود (به ارث به تو میرسد) پس خدا را سپاسگذاری کن و بر تو باد به میانه روی و از اسراف بپرهیز که اسراف از رفتارهای شیطانی است.
وی اضافه کرد: بعد از چند روزی، پیکی از شهر حران آمده و اسنادی را مربوط به دارایی پسر عمویم به من تحویل داد، من با خواندن نامهای که بین آن اسناد وجود داشت، متوجه شدم که پسرعمویم یحیی بن حمزه دقیقا همان روزی فوت کرده است که امام(ع) آن خبر را به من داد، به این ترتیب از تنگدستی و فقر رهایی یافته و بعد از ادای حقوق الهی و احسان به برادرهای دینی ام، طبق دستور امام(ع) زندگی خود را بر اساس میانه روی تنظیم کرده و از اسراف و ولخرجی پرهیز کردم و به این ترتیب زندگی ام سامان یافت در حالی که در گذشته فردی مبذر و اسراف کار بودم.
استاد حوزه بیان کرد: در سبک زندگی این امام همام باید گفت تشویق همه کنشگران اجتماعی در عرصههای گوناگون بر محوریت عقلانیت و حرکت بر اساس تفکر و تامل در انجام فعالیت است، هر کاری اگر با تفکر همراه باشد، آسیبهای آن کمتر است و نمونه این تشویق را انصراف اسحاق کندی در نگاشتن کتاب تناقضات قرآن میتوان یافت.
وی گفت: امام حین عسکری(ع)، بهواسطه دوستان و شاگردان کندی، او را به تفکر و تامل واداشته و او را از مسیر خطایی که با حرارت آن را دنبال میکرد منصرف کرد. اینها همه نمونههایی از سبک زندگی قرآنی امام حسن عسکری بود؛ قرآن همانگونه که بر اجتناب از زندگی مسرفانه تاکید میکند بر تامل و تعمق در انجام فعالیتها نیز تشویق دارد و این گونه امور مهم در سبک زندگی امام به روشنی قابل رصد است.
نظر شما