با وجود این، در چند دهه اخیر برمبنای اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که وابسته به وزارت آموزش و پرورش و زیر نظر وزارت علوم هستند و وظیفه تأمین نیروی معلم و دبیر مدارس کشور را به عهده دارند، حداکثر سن ورود به آنها ۲۴سال و بهندرت ۲۲سال بوده است.
این محدودیت، گرچه با هدف جذب نیروی جوان و پویاتر وضع شده اما نارضایتی برخی از داوطلبان ورود به این دانشگاهها و جذب در نظام آموزش و پرورش را بهدنبال داشته است تا جایی که با شکایت یکی از داوطلبان که خواهان حذف شرط سنی ۲۴سال از دفترچه آزمون سال۱۴۰۱ دانشگاه فرهنگیان و اعمال ماده۴۲ قانون خدمات کشوری برای ورود به این دانشگاه بود، کار به دیوان عدالت اداری کشیده شد و هیئت عمومی این دیوان هم پس از بررسی موضوع در ۳۰تیر ۱۴۰۲، رأی به ابطال این شرط سنی داد.
با این رأی، سقف سنی ورود دانشجو به دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی باید از ۲۴سال به ۴۰سال تغییر میکرد اما هرگز چنین نشد و وزارت آموزش و پرورش علت آن را کمبود زمان در اصلاح روندها برای کنکوریها اعلام کرد.
کمی بعد در شهریور امسال «نظامنامه سنجش و پذیریش دانشجوی متعهد خدمت به وزارت آموزش و پرورش» نیز به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید که براساس آن، حداکثر سن ورود به دانشگاههای یاد شده در کنکور سراسری سال جاری و سالهای آینده ۲۴سال تمام تعیین شده است. بدین ترتیب تا تصویب قانون جدید دیگر این مصوبه لازمالاجراست.
از سوی دیگر، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در بیست و یکم مهر امسال با ارسال نامهای به مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، خواهان افزایش حداکثر سن ورود به دانشگاههای یاد شده به ۳۰سال شد.
با این حال، ناراضیان شرط سنی ۲۴سال برای پذیرش در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی هم بیکار ننشستهاند و اعتراضشان را به انواع مختلف اعلام کردهاند؛ مثلاً بهتازگی با راهاندازی کارزاری با عنوان «افزایش سن پذیرش دانشگاه فرهنگیان» خواستار افزایش سقف سنی ورود به این دانشگاه به ۳۰سال شدهاند.
در بخشی از این کارزار تأکید شده است: گذاشتن سقف سنی ۲۴سال برای ورود به این دانشگاه نه تنها موجب نادیده گرفته شدن توانمندی بسیاری از جوانان بالای ۲۴سال بلکه سبب شده به اندازه کافی متقاضی مستعد و با استعداد برای ورود به این دانشگاه وجود نداشته باشد. باید جوانان بالای ۲۴سال تا ۳۰سال را در دانشگاه فرهنگیان پذیرش کرد تا عدالت آموزشی در حق جوانان برقرار شود.
از طرف دیگر، اصلاح شرط سنی داوطلبان ورود به حرفه معلمی واکنش بسیج دانشگاه فرهنگیان را نیز بهدنبال داشته است، بهطوری که ۸۲ پایگاه آن در نامهای به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس از افزایش سن پذیرش دانشجومعلمان به ۳۰سال انتقاد کردهاند.
در بخشی از این نامه آمده است: «پیگیری اخیر کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، پیرامون افزایش سن پذیرش داوطلبان دانشگاه فرهنگیان به ۳۰سال و فشار همهجانبه در جهت به نتیجه رساندن این مطالبه غیرکارشناسی، یادآور روزهای تلخی است که تصمیمات مهم و خطیری پیرامون آینده نظام تعلیم و تربیت براساس فشارهای پیامکی، حضور جلو درِ مجلس و تحصنهای خیابانی گرفته میشد. پیشتر تلاش شد دلسوزانه نکاتی پیرامون معایب مخرب این تصمیم به گوش نمایندگان دغدغهمند مجلس برسد، اما گویا گوشی بدهکار نیست».
دیروز رسانهها به نقل از شورای عالی آموزش و پرورش خبر از تازهترین تصمیم در این خصوص دادند.
با تصویب نظامنامه سنجش و پذیرش دانشجوی متعهد خدمت به وزارت آموزش و پرورش از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، حداکثر سن مجاز برای ثبتنام در آزمون اختصاصی دانشگاه فرهنگیان ۲۴سال تمام (مبنا اول مهر هر سال تحصیلی) تعیین شده است و این شرط برای متقاضیان ورود به دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی ۱۴۰۴- ۱۴۰۳ و پس از آن اعمال میشود. بنابراین در حال حاضر ملاک حداکثر سن مجاز برای نامنویسی در آزمون اختصاصی دانشگاه فرهنگیان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
سقف سنی ۳۰ سال منطقیتر است
اکبر پولادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در این خصوص به قدس میگوید: سقف سن ۳۰سالگی برای ورود به دانشگاههای یاد شده، مناسب و منطقیتر به نظر میرسید، چون افراد تا این سن قاعدتاً باید از موانع احتمالی برای ورود به حرفه معلمی عبور کرده باشند و از طرف دیگر اگر ۳۰سال در آموزش و پرورش فعالیت کنند سنشان به ۶۰سال میرسد که برای بازنشستگی مناسب است.
پولادی گسترش عدالت آموزشی و بهبود کیفیت آموزشی را تنها بخشی از اثرات مثبت افزایش سقف سنی ورود به دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی به ۳۰سال عنوان میکند و عنوان میکند: با افزایش سن، افراد باتجربهتر میشوند و توانایی بیشتری در مدیریت چالشهای تربیتی خواهند داشت.
وی در عین حال افزایش سقف سنی را احتمالاً خالی از پیامدهای منفی نمیداند و میافزاید: معلمی ازجمله مشاغلی است که نیاز به انرژی و پویایی دارد، بنابراین افراد در سنین بالاتر بهخاطر کاهش انرژی ذهنی و جسمی شاید نتوانند در تعامل با دانشآموزان جوان و پرتحرک بهخوبی عمل کنند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به اینکه سقف بیش از ۳۰سال برای ورود به دانشگاههای یاد شده اصلاً توجیهپذیر نیست، درخصوص نگاه شورای عالی آموزش و پرورش و همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی که با توجه به ضرورت کیفیتبخشی آموزش و پرورش بر سقف سنی ۲۴سال برای ورود به حرفه معلمی تأکید میکنند، تصریح میکند: ۳۰سال نظر بنده و بعضی از دوستان در کمیسیون آموزش است. ضمن اینکه این سن پیشنهادی، سقف ورود به دانشگاههای موردنظر است چون بخش قابل توجهی از داوطلبان در سنین پایینتر جذب میشوند. بنابراین تردیدی نیست هرچه سن ورود به معلمی پایینتر و به حد ۱۸سالگی برسد بهتر است.
اگرچه افراد با افزایش سن با تجربهتر میشوند و... اما در همان حال معمولاً کمحوصلهتر هم هستند و شاید به دلیل برخی مشکلات اقتصادی کمانگیزهتر هم شوند و این عوامل روی کیفیت آموزش تأثیر منفی میگذارد.
وی با اشاره به تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی در این خصوص میگوید: البته به نظرم اینگونه موضوعات باید جزو وظایف کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس باشد؛ چون شورای عالی انقلاب فرهنگی وظایف گستردهای دارد. تصمیمگیری در این موضوع به اشتباه به این شورا محول و به تعبیر دیگر اختلاط وظیفه شده است. در واقع کمیسیون آموزش باید درخصوص چنین مواردی تصمیمگیری کند و چارچوب آموزش و پرورش کشور را مشخص کند نه اینکه نظر مشورتی بدهد.
سقف ۲۴سالگی ایدهآلترین سن ورود به معلمی است
عبدالرسول پورعباس، رئیس سابق سازمان سنجش آموزش کشور نیز به قدس میگوید: معلمی یک شغل خاص، فرهنگساز و آیندهساز است و کسی که به این حرفه علاقه دارد و عشق میورزد از ۱۸ تا ۲۴سالگی فرصت دارد وارد این حرفه شود، اما اگر پس از رانده شدن از همه جا تازه بخواهد وارد این حرفه شود، چندان نمیتواند معلم خوب و کارآمدی باشد، چون این حرفهای است که با محبت به محصل گره خورده است.
در صورت تعیین سقف سنی ۳۰سال برای پذیرش در دانشگاههای یاد شده هم معلم در سن۶۵ تا ۷۰ سالگی بازنشسته میشود که این عدد ۱۰سال زودتر از سقف در نظر گرفته شده از سوی دیوان عدالت اداری است؛ اگرچه این سن نسبت به آنچه در قانون مدیریت خدمات کشوری آمده - ۴۰سالگی-معقولتر است اما سقف سنی ۲۴سال برای معلمی ایدهآلترین سن برای پذیرش در حرفه معلمی است. ضمن اینکه در تمام دنیا دانشگاهها وقتی سن افراد از ۲۴سال بگذرد به آنها در مقطع کارشناسی یا لیسانس برای معلمی بورسیه نمیدهند یا پذیرش نمیکنند؛ برای فوقلیسانس و دکترا این کار را میکنند اما برای کارشناسی چنین نمیکنند، چون ورود به این حرفه با سن بیشتر افت کیفیت آموزشی را بهدنبال دارد.
برخی پژوهشها نشان میدهد فاصله سنی زیاد میان معلم و دانشآموز بر اثربخشی تدریس تأثیر منفی میگذارد؛ این موضوع بهویژه در آموزشهای ابتدایی که در آن، نزدیکی سنی و درک بهتر معلم از نیازهای عاطفی و روانی دانشآموزان از اهمیت بسیاری برخوردار است بیشتر نمود پیدا میکند.
وی با انتقاد از افزایش دخالتهای غیرتخصصی درزمینه حرفه معلمی اظهار میکند: دیوان عدالت اداری با یک شکایت و مجلس هم با یک اعتراض، به این حوزه ورود میکنند، در حالی که ورودهای متفاوت، هزینههای زیادی را به نظام آموزش و پرورش تحمیل میکند.
باید میان ورودیهای مختلف تفکیک قائل شویم
حسین خنیفر، رئیس اسبق دانشگاه فرهنگیان هم به قدس میگوید: بحث سن یک بحث چندوجهی است و باید به صورت تخصصی به آن نگاه کرد. ما پیش از اینکه قضاوت کرده و یا به سمت یک نظر یا رویکرد غش کنیم بهتر است در این زمینه به مطالعات بینالمللی نگاهی بیندازیم و ببینیم کشورهای پیشران در حوزه آموزش و پرورش مثل فنلاند، ژاپن و... در این زمینه چه کردهاند.
وی با دفاع از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تعیین سقف سنی ۲۴سال برای پذیرش در دانشگاههای یاد شده، پیشنهاد سقف ۳۰سال برای این منظور از سوی کمیسیون آموزش مجلس را اقدامی اشتباه توصیف میکند و میگوید: فرسودگی در حرفه معلمی خیلی بالاست، بنابراین سن ۲۴سالگی برای سقف پذیرش در دانشگاههای فرهنگیان و دبیری شهید رجایی بهترین گزینه ممکن است. این سقفی است که همه کشورهای دنیا به آن رسیدهاند و ما هم باید به آن توجه کنیم.
وی با اشاره به اینکه باید میان کسانی که با دریافت مدرک دیپلم و از طریق کنکور میخواهند وارد دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی شوند با آنهایی که در تلاشاند با استفاده از ماده۲۸ و از طریق آزمون استخدامی وارد این دانشگاهها و حرفه معلمی شوند، تفکیک قائل شویم، عنوان میکند: درواقع مبنای ما در سقف سنی برای گروه نخست یا برای ورودیهای رسمی کنکوری باید ۲۴سال باشد چون دانشآموختگان دبیرستانی ما معمولاً با ۱۸سال وارد تربیت معلم و دبیری شهید رجایی میشوند و چهار سال آموزش میبینند که جزو سوابقشان محسوب میشود و بعد با ۲۶سال خدمت در آموزش و پرورش عملاً در ۴۸سالگی بازنشسته میشوند. حالا اگر حداکثر با ۲۴سال سن هم وارد این دانشگاه شوند باز در سن ۵۴سالگی بازنشسته میشوند، یعنی در اوج پویایی و کارآمدی بازنشسته خواهند شد. از سوی دیگر برای گروه دوم یا کسانی که دارای مدرک لیسانس، فوقلیسانس یا دکترا هستند و میخواهند با استفاده از ماده۲۸ پذیرش شوند؛ اگر مبنای ما در سقف سنی، ۳۰سال هم باشد منطقی است، چون در این صورت هم داوطلب معلمی با ۳۰سال فعالیت در نظام تعلیم و تربیت در ۶۰سالگی بازنشسته میشود؛ یعنی در این شرایط هم معلم در اوج پویایی بازنشسته میشود.
خنیفر در همین زمینه میافزاید: البته جذب معلم از طریق ماده۲۸ باید به صورت محدود و تا رفع کمبود و نیاز مدارس کشور باشد، چون براساس قانون، تنها راه ورود به نظام تعلیم و تربیت از طریق ورود به دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی است و این دانشگاهها بهویژه دانشگاه فرهنگیان با توجه به اینکه ۹۸مرکز تربیت معلم در ۳۱ استان کشور دارند بهراحتی میتوانند نیاز کشور به معلم را پاسخگو باشند، مگر اینکه از این کار غفلت کنند؛ کاری که از سال ۹۱ تا ۹۶ اتفاق افتاد و جذب دانشجو توسط این دانشگاهها نزولی شد. یعنی ظرفیت جذب از ۲۵هزار به ۳هزار نفر رسید. اما از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ با اقدامات انجام شده، بار دیگر ظرفیت جذب دانشجومعلم به ۲۳ تا ۲۵ هزار نفر رسید، یعنی کمبود معلم به کسری معلم تبدیل شد، اما حالا دوباره کسری معلم به کمبود معلم تبدیل شده است.
رئیس اسبق دانشگاه فرهنگیان سقف بالای ۲۴سال برای دانشآموختگان دبیرستانی و همچنین سقف بالای ۳۰سال برای دارندگان مدارک تحصیلات عالی برای ورود به حرفه معلمی را اصلاً مناسب نمیداند و میگوید: در صورت وقوع چنین اتفاقی یکی از پیامدهایش ورود معلمان خسته به کلاسهای درس خواهد بود. مثلاً کسی که با ۳۸سال سن تازه میخواهد وارد این دو دانشگاه شود با ۳۰سال فعالیت باید در ۶۸سالگی بازنشسته شود، این در حالی است که در چنین سن و سالی دیگر نای و توانی برای ایفای نقش معلم و دبیری نخواهد داشت و اینگونه، کیفیت آموزشی پایین میآید. ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشته باشیم که دانشآموزان نسل جدید با فناوری و محیطهای آموزشی مدرن بزرگ شدهاند و نیازهای متفاوتی دارند و افراد دارای سن بالا ممکن است درک کمتری از این نیازها داشته باش و چندان توانایی تطبیق با روشهای نوین تدریس را نداشته باشند.
خنیفر با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش خوب، مؤسسه کاریابی نیست بلکه اسب زین شده آینده کشور است که باید در پیست جهانی بدود، تصریح میکند: حوزه تعلیم و تربیت تعارفبردار نیست و برای بهبود و ارتقای کیفیت آموزشی در کشور علاوه بر شرط پایین بودن سن جذب معلم باید با سرمایهگذاری بیشتر به تقویت برنامههای آموزشی، تأمین، تجمیع و تجهیز مدارس کشور، ترمیم حقوق معلمان، تسهیل شرایط کاری فرهنگیان، تقویت انگیزههای جوانان برای معلمی و... توجه کافی داشته باشیم.
نظر شما