پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله سیستانی، پاسخ این مرجع بزرگوار را به نامه جمعی از جوانان دانشگاهی و فعالان اجتماعی که از معظم له درخواست نصیحت کرده‏ اند، منتشر کرده است. بخش‌هایی از ترجمه پاسخ معظم له در ادامه می‎آید:

 نباید از فقر و تنگدستی در مسیر ازدواج ترسید

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاه والسلام علی محمد و آله الطاهرین
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
دوست دارم این جوانان عزیز را که برای من همچون جانم و خانواده خودم اهمیت دارند، به هشت چیز توصیه کنم که تمام سعادت دنیا و آخرت و خلاصه
پیام های الهی به بندگان خود و چکیده پندهای حکما و بندگان صالح خداوند و تجربه‎های بنده در آن نهفته است:

 اعتقاد به خداوند و آخرت
اول: اعتقاد واقعی به خداوند سبحان و آخرت. مواظب باشید کسی از شما در این اعتقاد و باور کوتاهی نکند که دلایل محکمی بر آن موجود است و انسان اگر تأمل کند، می‌بیند هر موجودی در این جهان نشان از آفریننده‌ای توانا و بزرگ دارد و خداوند متعال از طریق پیام آوران خود این پیام را به ما رسانده و برای ما روشن کرده که حقیقت این زندگی صحنه مسابقه‌ای است تا بندگان خود را بیازماید که کدامیک نیکوکارتر هستند. پس کسی که به خداوند و روز آخرت ایمان و توجه نداشته باشد، از معنا و هدف و غایت زندگی غفلت ورزیده و راه را گم کرده. از این رو هرکدام از شما باید ببیند این اعتقاد او چگونه است و به آن اهمیت بسیار بدهد و تلاش کند این اعتقاد را در جان خود تقویت نماید و همواره به آن متوجه باشد و نسبت به آن بصیرت داشته باشد که نتایج پر برکتی خواهد داشت.
اگر انسان در دوره‌ای از جوانی خود دچار ضعف در دین یا کوتاهی در انجام واجبات شد و سرگرم لذت‌ها شد، نباید ارتباط خود را با خدای متعال قطع کند تا مبادا بازگشت برای او دشوار شود و بداند که اگر انسانی در حال قدرت و عافیت مغرور شود و از خداوند سبحان غافل شود، سرانجام هنگام ناتوانی و ضعف به سوی خداوند باز خواهد گشت، پس چه بهتر که هنگام قدرت نیز تأمل کند و متوجه باشد که این روزها سپری می‌شود و روزی ضعف و ناتوانی و پیری و بیماری به سراغ او خواهد آمد.

 آراستگی به اخلاق نیکو
دوم: اخلاق نیکو همه فضایل همچون حکمت، بردباری، مدارا، تواضع، تدبیر و صبر را در بر دارد و از مهم‌تر اسباب سعادت دنیا و آخرت به شمار می‌رود و نزدیک ترین مردم به خداوند سبحان و پرحاصل ترین آنها در روز تنگدستی در پیشگاه خداوند متعال کسی است که خوش اخلاق تر باشد؛ زیرا هرکس خود را به قومی شبیه کند، رفته رفته از آن‌ها می‌شود و این گونه تلاش نیز نزد خداوند پاداش بیشتری خواهد داشت تا کسی که بنا بر طبیعت خود این ویژگی‌ها را داشته باشد.

 تلاش برای فراگیری حرفه و تخصص
سوم: تلاش برای فراگیری شغل و حرفه و کسب تخصص که در آن برکات زیادی وجود دارد و می‌تواند بخشی از وقت خود را در آن صرف و مخارج خود و خانواده‌اش را تأمین کند و کارهای خیر انجام دهد و تجربیاتی به دست بیاورد و مال حلال به دست بیاورد؛ زیرا هر گاه مالی با رنج و مشقت به دست بیاید، گواراتر خواهد بود و برکت بیشتری خواهد داشت و خداوند متعال نیز انسان پرتلاش و کاری را دوست دارد و از انسان بیکار و تنبل و سربار دیگران که وقت خود را با بازی و بیهودگی می‌گذراند، بیزار است، پس مراقب باشید جوانی شما بدون یادگیری مهارت و تخصص نگذرد؛ چون خداوند متعال به جوانان یک انرژی روحی و جسمی عطا کرده تا با این انرژی سرمایه زندگی خود را تأمین کنند، پس مراقب باشید این انرژی بیهوده به هدر نرود.
بهتر است هرکدام از شما سرگرم یادگیری یک حرفه و تخصص شوید و در آن استاد و متبحر گردید و در این زمینه کسی بهانه نیاورد که نمی‌توانم یا نمی‌دانم؛ زیرا می‌توانید به اهل خبره و دانایان رجوع کنید که آن‌ها از شما داناتر و با تجربه تر هستند و در این زمینه هرکدام از شما باید وظیفه خود را با علاقه و پشتکار انجام دهد و تمام هم و غم او جمع کردن پول از هر راه ممکن نباشد که مال حرام برکت ندارد و هرکس مالی را از راه حرام جمع کند، چه بسا خداوند او را به بلایی گرفتار کند که ناچار شود آن مال را در آن راه خرج کند و چنین مالی موجب ثروت و بی‌نیازی انسان در دنیا نخواهد شد و در آخرت نیز وبال او خواهد بود.

 التزام به اعمال و اخلاق پسندیده
چهارم: التزام به اعمال و اخلاق پسندیده و دوری از اخلاق و اعمال ناپسند که هیچ خیر و سعادتی نیست، مگر اینکه ریشه آن یک فضیلت باشد و هیچ شقاوتی نیست مگر اینکه ریشه آن یک رذیله است (به جز موارد امتحان الهی). خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَه فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ».
و از جمله صفات پسندیده محاسبه نفس، پاکدامنی در نگاه و رفتار، راستگویی در گفتار و رفتار، صله رحم، امانتداری، وفای به عهد، دوراندیشی در راه حق و دوری از کارهای ناشایست می‌باشد.
و از جمله صفات ناپسند تعصبات بی‌جا، اقدام‌های هیجانی، بطالت، ریا، اسراف، ولخرجی، نارضایتی از بلا، بدرفتاری با دیگران، هدر دادن اموال، کفران نعمت، افتخار به گناه، همکاری با دیگران در ظلم است و اینکه دوست بدارد به خاطر کاری که انجام نداده، ستوده شود.
به دختران توصیه می‌کنم، پاکدامن باشند که دختران و زنان به خاطر ظرافت خود بیش از دیگران در معرض ناگواری های ناشی از بی‌احتیاطی هستند، پس مراقب باشند فریب احساسات لجام گسیخته را نخورند و به ورطه ارتباطات گذرا کشیده نشوند که این لذت‌ها می‌گذرد، اما پیامدهای منفی آن باقی می‌ماند.
دختران جز در مورد زندگی پایدار و ازدواجِ ضامنِ سعادت نباید به چیزی بیندیشند و چه خوب است که یک زن متانت و وقار و حجاب خود را در جامعه و جریان زندگی و تحصیل خود حفظ کند.

 اهتمام به تشکیل خانواده
پنجم: اهتمام به تشکیل خانواده و ازدواج و بچه دار شدن بدون تأخیر در این کار؛ زیرا ازدواج موجب انس و خوشی انسان است و سبب می‌شود در کار خود جدیت داشته باشد و احساس مسؤولیت کند و از انرژی خود بهره مفید ببرد و باعث می‌شود یک مرد از امور ناپسند و غیر ضروری دور شود و در روایات نیز آمده هرکس ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ کرده است و افزون بر این‌ها ازدواج و تشکیل خانواده از سنت های لازم و فطری انسان است که هرکس از آن جدا شود گرفتار تنبلی و سستی می‌شود و البته کسی نباید در راه ازدواج از فقر و تنگدستی بترسد که خداوند سبحان ازدواج را سببی از اسباب رزق و روزی قرار داده که انسان ممکن است در ابتدا به آن توجه نداشته باشد.
همچنین هنگام ازدواج به دین و اخلاق و ریشه طرف مقابل خود توجه کنید و تمام توجه شما به زیبایی و ظاهر نباشد که این یک اشتباه است که بزودی به آن پی خواهید برد و در حدیث نیز از ازدواج با یک زن فقط به خاطر زیبایی او نهی شده و مرد باید بداند که اگر با زنی به خاطر دین و اخلاق او ازدواج کند، در آن برکت خواهد بود.
همچنین دختران و اولیای آن‌ها در امر ازدواج نباید کاری را بر ازدواج و تشکیل خانواده ترجیح دهند که ازدواج موجب آرامش در زندگی است و کار بیشتر شبیه به مستحبات است و ترک ازدواج به خاطر کار، از حکمت به دور است و کسی که از این امر در جوانی خود غفلت کند، بزودی پشیمان می‌شود و پشیمانی نیز سودی نخواهد داشت و تجربه نیز این را نشان داده است.
برای والدین نیز جایز نیست مانع ازدواج جوانان بشوند یا در این راه مانع تراشی کنند و سنت‌ها و آداب و رسوم غیر الهی را به جوانان تحمیل نکنند و مهریه های سنگین تعیین نکنند و منتظر نمانند که مثلاً خواستگار سید یا عموزاده بیاید که این کارها مفاسد بزرگی دارد که والدین از آن بی‌خبرند و باید بدانند که خداوند سبحان به والدین فقط در جهت خیرخواهی برای فرزندان ولایت داده تا آن‌ها را به خیر و صلاح راهنمایی کنند و هرکس زنی را در راهی که صلاح آن زن نباشد، حبس کند مرتکب یک گناه دایمی شده که همواره از آثار این کار خود متضرر می‌شود و دری از درهای جهنم را به روی خود گشوده است.

 خیر رساندن و خدمت به مردم
ششم: تلاش برای نیکوکاری و خیر رساندن به دیگران بویژه در مورد ایتام و بیوه‌ها و محرومان و کارهای عام المنفعه که این کارها سبب تقویت ایمان و پاک شدن دل و همچنین زکات نعمتی است که انسان از آن بهره مند شده و این کار نوعی برداشتن قدم خیر و همکاری در راه نیکی و تقوا و امر به معروف و نهی از منکر بی‌کلام و موجب کمک به مسؤولان در جهت حفظ نظام جامعه و خدمت به مردم و بهبود حال جامعه و موجب برکت دنیا و آخرت خواهد بود و خداوند سبحان نیز جامعه همدوش و یار و یاور هم را که در آن هرکس به برادران دینی خود توجه دارد، دوست دارد.

 هرکس مسؤولیت خود را بدرستی انجام دهد
هفتم: اینکه هر انسانی که کار دیگران به او واگذار شده، مسؤولیت خود را بدرستی انجام دهد؛ چه در زمینه خانواده و چه در جامعه. پس پدران باید به مسؤولیت خود در برابر فرزندان و همسر بدرستی عمل کنند و از خشونت و سنگدلی و سختگیری پرهیز کنند و حتی در جایی که قاطعیت لازم است از خشونت بپرهیزند تا منافع خانواده و جامعه حفظ شود؛ زیرا برخورد قاطعانه لازم نیست حتماً همراه آزار بدنی و الفاظ زشت باشد، بلکه ابزارهای تربیتی دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که می‌توان با مشاوره با کارشناسان از آن‌ها در این زمینه‌ها بهره برد و روش های خشن نیز اغلب نتیجه عکس می‌دهد و سبب ریشه دار شدن آن رفتار منفی در شخص مورد نظر و شکسته شدن شخصیت او می‌شود، پس قاطعیتی که همراه ظلم باشد، خیری در آن نیست و نمی‌توان یک اشتباه را با اشتباه دیگر اصلاح کرد.
کسی که کاری از جامعه را برعهده گرفته باید به آن اهتمام ورزد و برای مردم خیر بخواهد و در آن کار به مردم خیانت نکند و از موقعیت خود برای تشکیل گروه و حزب در جهت تأمین منافع شخصی و جمع اموال شبهه ناک استفاده نکند و با حزب و گروه خود زمینه محرومیت افراد شایسته از مناصب اجتماعی را فراهم نسازد، بلکه باید برای همه مردم به صورت یکسان کار کند و از کار خود به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به منافع یا نزدیک شدن به افراد استفاده نکند؛ زیرا دستیابی به حقوق خاص از طریق کاری که وظیفه انسان است، جایز نیست و اگر هم انسان مجبور بود میان مراجعان خود یکی را ترجیح دهد، باید فرد ضعیف تر را ترجیح دهد، چون آن فرد چاره و حامی دیگری جز خداوند متعال برای رسیدن به حق خود ندارد.
همچنین شایسته نیست کسی برای توجیه کار خود از دین و مذهب سوء استفاده کند؛ زیرا همین دین و مذهب از ما می‌خواهند در کارهای خود حق و انصاف و عدالت را رعایت کنیم و خداوند متعال می‌فرماید: « لقد أرسلنا رسلنا بالبينات وأنزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط؛ (و ما پیامبران خود را با نشانه‌ها فرستادیم و به همراه آنان کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به عدالت رفتار کنند». و امام(علیه السلام) فرمود: « إنّي سمعت رسول الله (صلّى الله عليه وآله) يقول في غير موطن : لنْ تُقَدَّسَ أُمَّه لا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقَّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتِعٍ؛ در مواضع متعدد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: امتی پاکیزه نمی‌شود مگر اینکه حق ضعیف بدون لکنت زبان و ترس از قوی گرفته شود». و هرکس جز این رفتار کند دچار خیال پردازی بیهوده شده و نزدیک‌ترین مردم به پیشوایان عدالت همچون پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) و امام حسین
(علیه السلام) کسانی هستند که بیشتر به سخنان این پیشوایان عمل کنند و از سیره آنان پیروی کنند.
مسؤولی که امور مردم به وی سپرده شده، شایسته است نامه امام علی(علیه السلام) به مالک اشتر را مطالعه کند و ببیند حضرت چگونه در این نامه مبانی عدالت و امانتداری را برای مالک بر می‌شمارد و از این رو این نامه برای مسؤولان مفید است و هرکس متناسب با مسؤولیت خود می‌تواند از آن بهره ببرد و هر چقدر که دایره مسؤولیت کسی بزرگ‌تر باشد، رعایت دستورات این نامه برای او
واجب تر خواهد بود.

 یادگیری و تجربه اندوزی در تمام مراحل زندگی
هشتم: هر انسانی باید در تمام مراحل زندگی از روحیه آموزش و یادگیری و افزایش دانایی و معرفت برخوردار باشد و در اعمال و رفتار و آثار و اتفاقات اطراف خود تأمل کند تا هر روز بر میزان معرفت و تجربه او افزوده شود؛ زیرا این زندگی مدرسه‌ای با زوایای گوناگون است و عمق زیادی دارد که انسان هیچ گاه از یادگیری و معرفت بی‌نیاز نیست و در هر اتفاقی که می‌افتد، پند و عبرتی نهفته و در هر واقعه و اتفاقی پیامی موجود است که برای کسی که تأمل و دقت کند، روشن خواهد شد، پس انسان در زندگی خود هیچ گاه از علم آموزی و تجربه اندوزی بی‌نیاز نیست تا اینکه خداوند را ملاقات کند و هرچقدر که انسان بصیرت بیشتری داشته باشد، می‌تواند تجربیات و حقایق بیشتری را کشف کند. خداوند متعال می‌فرماید: « وَمَن يُؤْتَ الحِكْمَه فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً؛ کسی که به او حکمت داده شود، از خیر زیادی بهره‌مند شده» و به پیامبر(صلی الله علیه و آله) خود فرمود: «وقل رب زدنی علما؛ بگو خداوندا دانش مرا افزون کن».

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.