عباسعلی سپاهی یونسی: نشستن در فضایی که یک بخش مهم شغل، وجود کتاب است و بخش دیگر ماجرا صرف یک نوشیدنی، میتواند ایده آل کتاب خوانها باشد، اما اگر خواسته باشیم روزی خودمان یک کتابکده داشته باشیم چه؟ برای دانستن درباره چند و چون این شغل سراغ مهدی غفاریان رفتیم که مدیریت کتابکده دلشدگان را بر عهده دارد.
برای اینکه کسی وارد این شغل بشود باید کارش را از کجا شروع کند و به چه امکاناتی نیاز است؟
برای شروع هر کاری سرمایهای نیاز است که به طور معمول این سرمایه مادی است، اما در کار کتابکده غیر از سرمایه مادی حتماً شما به سرمایه معنوی هم نیاز دارید و از این جهت کار کتابکده که به شکلی کتابفروشی هم هست، نیاز به پشتوانه فکری و فرهنگی دارد. یعنی کسی که میخواهد وارد این کار شود باید دست کم از نوجوانی کتابخوابی را شروع کرده باشد تا موفق شود؛ چون وقتی به کتاب مسلط نباشید، اصلاً فروشنده خوبی نخواهید بود. شما با شناخت کتابها میتوانید آنها را به خوبی به مشتری معرفی کنید و پرسشهای مشتریها درباره یک کتاب را پاسخگو باشید. از این موضوع مهم که بگذریم با امکانات کم هم میشود شروع کرد، اما معلوم نیست که با سیستم سنتی فروشندگی موفق شوید یا نه.
سختی کار کتابکده و حساسیتهای این کار چیست؟
ارتباط برقرار کردن با مخاطبی که اهل کتاب و مطالعه است به برخورد خوب نیاز دارد و از طرفی باید در این شغل به بهترین شکل برطرف کننده نیازهای بهروز مشتریان باشیم. خوشبختانه هر روز دست کم ١٠ عنوان کتاب در کشور چاپ میشود و اگر قرار باشد کتابکدهای را اداره کنید، باید هر روز حداقل پنج عنوان کتاب را مرور کنید تا بتوانید خلاصهای از کتاب را به مشتری ارائه کنید و پرسشهایش را پاسخگو باشید. اما مهمترین بخش کار ما که سختترین بخش هم هست، دعوت مردم به کار فرهنگی و خواندن کتاب است آن هم در این دنیای دیجیتال که حوصله مردم نیز کم میباشد.
به نظر میرسد باید مبلغ بالایی پول داشته باشیم برای اینکه یک کتابکده را راه اندازی کنیم. با چه مبلغی میشود کار را شروع کرد و چند نفر مشغول کار میشوند؟
بنا به وسعت کتابکده و تعداد مشتری ها از ۴ تا ۱۵ نفر می توانند در یک کتابکده مشغول به کار شوند و از نظر هزینه هم با مدیریت درست دست کم ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان پول نیاز است که این شامل سرمایه ثابت و سرمایه در گردش میشود، ولی در کنار این کارها و پشتوانه مالی، چیزی که اهمیت دارد سرمایه اعتباری بازار هست که به سختی به دست میآید.
کار کتابکده کتاب کِی به سوددهی میرسد؟
کارهای فرهنگی با کارها و شغلهای دیگر متفاوت است. از این جهت شما دست کم چهار سال بعد از پیدا کردن و ساختن یک جامعه کتابباز وفادار میتوانید کار خود را به سوددهی برسانید و انتظار سوددهی داشته باشد.
آیا دیگران را هم تشویق میکنید که سراغ این کار بروند؟
حتماً؛ البته با همان توضیحاتی که در ابتدای بحث گفتم. معتقدم هر چقدر کار فرهنگی بیشتر شود، اقبال به کتاب و شغلی مانند مدیریت کتابکده هم بیشتر میشود. فکرش را بکنید مثلاً اگر یک روز دوربین در موبایل یک امکان و مزیت بود، اکنون همان امکان و مزیت به یک نیاز تبدیل شده است و مشتری سراغ موبایلی میرود که دوربین بهتری داشته باشد.
به نظر شما این شغل بیشتر مناسب آقایان است یا خانمها؟
من به شخصه همیشه به اصل تعادل جنسیتی در هر حرفهای معتقد بودهام و اساس کار آفرینش هم همین تعادل جنسیتی است. شغل ما از این جهت، شغلی است که هم به درد آقایان میخورد و هم به درد خانمها و زن و مرد فرهنگی میتوانند تیم کاری خوبی را شکل بدهند.
آیا به نظرتان در کارتان موفق بودهاید و دلیل آن را چه میدانید؟
بله! به نظرم این طور است. البته هنوز به چهار سال زمان اولیه نرسیدهایم، ولی چیزی که به آن اعتقاد داریم این است که باید دنبال آرزوها و علاقه شخصی خودمان باشیم. درست مثل کودکی که همیشه پر انرژی است و نمی توان کودک را به کاری که دوست ندارد مجبور کرد. اگر از کار خود لذت ببریم انرژی تولید می شود و این انرژی به دیگران هم منتقل خواهد شد که نتیجه آن رضایت از شغل و موفقیت بیشتر خواهد بود. البته در هر کاری باید ارزشها و سیاست های کاری داشته باشیم و برای ما یکی از ارزشهای کاری حمایت از فضای فرهنگی و توسعه این فضا و برقرار کردن ارتباط بین هنرمندان و مخاطبان آثار آنها بوده که در قالب برگزاری برنامه های رونمایی و جشن و دیدار با نویسندگان مطرح شده است که باعث میشود هم یک اتفاق فرهنگی خوب باشد و هم کار ما تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
نظر شما