قدس آنلاین- علم و دانش، تولید، اشتغال و اقتصاد مقاومتی چنان حیاتی است که دوباره در سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار جوانان و نخبگان علمی کشور مطرح شد. این تکرار ضمن اینکه نرسیدن به نقطه مطلوب را نشان میدهد، از تأکید و جدیت این مباحث در نظر ایشان، ضرورت استقلال درونی و همه جانبه کشور و ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان و برون رفت از شرایط کنونی حکایت دارد.
از آنجا که مباحث اقتصاد مقاومتی، مبانی اسلامی و دینی دارد، بر آن شدیم بحث اقتصاد اسلامی و اهمیت این مباحث را با اتکا به فرمایشات گهربار امام محمد باقر(علیهالسلام) - که شکافنده علم و دانش در اسلام هستند- درحد توان مطرح کنیم، از این رو با حجت الاسلام والمسلمین علی بیاتی، رئیس مؤسسه نسیم رحمت و عضو هیئت امنای اتاق تبلیغ خراسان در این باره گفت و گو کردهایم:
* جناب آقای بیاتی! برخی مغرضان اسلام، دین را صرفاً عبادات و معنویات معرفی میکنند، بفرمایید آیا بین دین اسلام و اقتصاد ارتباطی وجود دارد؟
در پاسخ به این پرسش به بیانی کوتاه از شهید مطهری اشاره میکنم که میگوید: اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: یکی مستقیم و دیگری غیرمستقیم. پیوند مستقیم یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، ارث، هبهها، صدقات، وقف و... است. اما پیوند غیرمستقیم از طریق اخلاق است که اسلام مردم را به رعایت امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی و خیانت و رشوه که همگی در زمینه ثروت است، توصیه میکند.
* فرمودید در زمینه ثروت، اسلام از طریق اخلاق پیوند غیرمستقیم دارد، یعنی اسلام مال و ثروت و دنیا را رد نمیکند؟
بله! اسلام در این زمینه حرف دارد. دنیا را رد نمیکند. بلکه دنیا طلبی را منع میکند! ثروت را نهی نمیکند، بلکه ثروت پرستی را محکوم میکند! اسلام توصیه به شکوفاسازی اقتصاد و بهره مندی از دارایی کافی دارد، زیرا آن را در نقش مدد رساندن به دینداری و اصلاح امر آخرت میخواهد، همان طور که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «مال و دارایی، چه کمک خوبی برای پرهیزکاری است.» یا «به دنیا دشنام ندهید؛ زیرا دنیا مرکب خوبی برای مؤمن است که با آن به خیر دست مییابد و از شرّ نجات مییابد.»
امام باقر(علیهالسلام) در بحث اقتصاد توصیه به تجارت دارند که به عنوان یکی از مصداق های کار، نقش فراوانی در سوددهی و رونق اقتصادی دارد و به همین سبب، مورد توجه و سفارش اهل بیت(علیهم السلام) بوده و از عوامل اصلی ریشه کن ساختن فقر و تهیدستی است و سبب میشود دارایی انسان با برکت شود.
امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: «برکت ده جزء دارد که ۹ جزء آن در تجارت است» و در همین رابطه به عقل اقتصادی اشاره میکنند که ضامن سوددهی و منفعت است. در همین باب به یک قانون ماندگار در تجارت تذکر میدهند، «هر که زمین یا آبی را بفروشد، و به زمین و چشمه ای دیگر تبدیل نکند، پول او از بین خواهد رفت.» در کنار همه این سخنان به شیوه حلالِ تجارت نیز سفارش میکنند و قوانین شرعی را یادآور میشوند.
* دیدگاه امام باقر(علیهالسلام) پیرامون غیر تجارت چیست؟
اقتصاد فقط خرید و فروش نیست، اما هر کسب و کاری داشته باشیم در نهایت برای تأمین مایحتاج زندگی نیاز به قدری تجارت به معنای خرید و فروش داریم.
امام باقر(علیهالسلام) در سخنان خود به بیزاری از بیکاری، تنبلی و وانهادن کسب و کار اشاره کردند و همان اندازه که به کسب و کار توصیه و ترغیب داشتند، از بیکاری و تنبلی و رها کردن کار، نهی و مذمّت میکنند. بی گمان بیکاری، افزون بر آنکه زمینه ساز بروز لغزشها و ناهنجاریهاست و عزت نفس را از آدمی میستاند، مانع اصلی بهبود و شکوفایی اقتصادی نیز هست. بر همین اساس است که واژه اشتغال همواره مورد تأکید رهبری قرار میگیرد، زیرا بیکاری یعنی توقف و به معنای ایستایی و رکود که حاصل آن نیز تزلزل خانواده و جامعه و در پی آن آسیب پذیری در مقابل دشمن است.
اما اینکه جوان بگوید کار نیست و هیچ تحرکی انجام ندهد نیز صحیح نیست، زیرا ظرفیت، وجود دارد، اما تلاش و کوشش میطلبد تا انسان به حرکت درآید. شاید کارِ مطابق میل او نباشد، اما میتواند راهگشا باشد. در همین رابطه امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: «من بیزارم از کسی که عذرتراشی میکند و سراغ کسب و کار نمی رود و دراز میکشد و میگوید خدایا! به من روزی عطا کن! حال آنکه مورچه از لانهاش به طلب روزی خارج میشود و با تلاش به آن دست مییابد.
در بیانی دیگر نیز میفرمایند: «از آن کسی که در کار دنیای خود تنبل باشد، نفرت دارم، زیرا آن کسی که در کار دنیای خویش تنبل باشد، در کار آخرتش تنبلتر خواهد بود.» ایشان تنبلی را نهی میکند، زیرا «تنبلی به دین و دنیا آسیب میرساند.»
البته؛ کوشش، تنها در کارهای بدنی و فیزیکی خلاصه نمی شود؛ بلکه مصداق های دیگری همانند کارهای فکری، پژوهشی، تبلیغی، نویسندگی و مانند اینها دارد و انسان میتواند به تناسب ذوق، سلیقه و استعداد، یک یا چند نمونه از این کارها را برگزیند و به طور کلی هر شغلی که نیاز جامعه به آن باشد، به قدر حاجت باید عدهای آن را دنبال کنند.
* چرا در جامعه عدهای بسیار توانگر و برخی فقیرند. در این زمینه چه دیدگاهی در اقتصاد اسلامی وجود دارد؟
اقتصاد اسلامی اگر به معنای واقعی اجرا شود، عدالت اقتصادی را در پی دارد. امام باقر(علیهالسلام) میفرمایند: «خداوندا! از تو رفاه در زندگی را تا زنده هستم درخواست میکنم. به من چندان روزی مده که سرکش و گستاخ گردم و به فقری نیز گرفتارم مساز که بدبخت شوم.» این بیان به نوعی به عدالت اقتصادی اشاره میکند که هم توانگری در حد سرکشی را رد میکند و هم فقر را قبول ندارد، زیرا به سبب جبران آن ممکن است دست به هر خطا و گناهی بزند که از دین و خدا دور میشود.
این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که آدمی در این زندگی در قالبی مادی جای دارد و با اشیاء سروکار دارد و در محیطی زندگی میکند که به وسایل و ابزار مادی نیازمند است؛ همانند: غذا، لباس، مسکن، نظافت، بهداشت و غیره، در حقیقت جغرافیای حیات انسان در این دنیا، جغرافیای اقتصادی است و ماهیت حیات انسانی با این امور مادی پیوندی الزامی و جبری دارد. بنابراین، اسلام اقتصاد را رد نمیکند، اما چارچوب و ضوابطی برای آن تعیین کرده که ضامن سعادت فردی، خانواده و جامعه و درنتیجه سعادت اخروی میشود.
* برگردیم به مقدمه بحث که به واژههای مورد تأکید رهبری اشاره شد. به اشتغال پرداختیم، تولید در کنار آن از لوازم تحقق اقتصاد مقاومتی است، در این باره از امام باقر(علیهالسلام) بگویید.
امام به کشاورزی توصیه دارند که همان تولید بخشی از نیاز انسان است و یکی از ارکان اقتصاد هر کشور و از جمله عوامل اصلی قطع وابستگی اقتصادی هر جامعه به شمار میرود.
تاریخ نشان میدهد، یکی از راه های نفوذ استعمار در کشورها، وابسته کردن صنعت کشاورزی آنها به بیگانگان و در نتیجه رکود این بخش است. بر این اساس، کشاورزی بحثی جدی و قابل توجه است و در بیان امام آمده است «کسی که از آب و خاک کافی برخوردار باشد و با وجود آن در تنگدستی بسر برد، از رحمت خدا به دور است.» در بیانی دیگر کشاورزی را از بهترین کارها میدانند که نتیجه آن فراگیر و همه را متنعم میکند.
* اقتصاد مقاومتی که در کلام رهبر معظم انقلاب مطرح شده مبتنی بر اقتصاد اسلامی است و بدین تردید قابل اجراست، اما غیر از لوازم اجرایی که بحث شد، گویا موانعی هم دارد که بد نیست به آن اشاره بفرمایید.
برخی کارها شغل نیستند، اما عدهای به این دید به آن مینگرند که در اسلام به عنوان کار کاذب نام برده شده و از آن نهی شده است، زیرا برمحور سود شخصی بدون توجه به منفعت دیگران و ضمن عدم فایده اجتماعی غیرمولد و حتی مخرب اقتصاد دیگران است. به نوعی، برخی در این کارها بدون تلاش و کوشش در پی ثروت بادآورده هستند.
اقتصاد اسلامی میگوید، اگر کسی چیزی از دیگران میستاند، در مقابلِ صنعت و پیشه ای باشد و سودی مادی به آنها برساند. در این بخش چه کارهایی که ضدّ مصلحت جامعه است مانند قمار، آموزش دزدی و دلالی، احتکار و زراندوزی و مانند اینها و نیز کارهایی که انسان را از کسب و حرفه و صنعت بی نیاز میکند و سبب میشود، انسان در نظام جامعه شرکت نکند و در آن سهم نداشته باشد؛ مانند رباخواری، ممنوع و پرهیز شود تا همه با توجه به تلاش و کوشش خود به مالی برسند و به دیگران نیز منفعتی برسانند. بنابراین، مثلاً رباخواری، نهی شده تا حدی که ارتکاب به آن را اعلان جنگ با خدا و رسول(صلی الله علیه وآله) دانستهاند.
بنابراین، باید گفت هرچه مانع تحقق عدالت اقتصادی و بهره مندی عموم مردم از ثروت خدایی شود و هر آنچه سبب تمرکز ثروت در دست عدهای از افراد جامعه و تهی شدن بخش دیگر شود، از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی است. صحیح نیست عدهای فقط مشغول کار و تلاش باشند و عدهای دیگر بدون تحرک، سودآوری داشته باشند، زیرا نتایج سوء و زندگی بر پایه کارهای کاذب مانند ربا و انباشت نابجای سرمایه میشود.
نظر شما