سینا حسینی/
تیم حمید استیلی و رفقای فاقد کارنامهاش مقابل کره جنوبی تن به شکست دادند تا این حقیقت محض برملا شود که سرمایه گذاری مدیران فدراسیون پنج ستاره غلط بود و منجر به خلق این تراژدی شد تا امیدهای ایران که میتوانستند تاریخ ساز شوند اینگونه در آستانه حذف از ورود به بازیهای المپیک قرار بگیرند.
جدا از اشتباهات تاکتیکی کادر فنی تیم المپیک باید به این نکته توجه ویژه داشت که محصول امروز پیامد تصمیم گیری غلط مدیرانی است که خود را در برهه کنونی علامه دهر میدانند و معتقدند با تصمیمات آنی و بدون پشتوانه خود طلوعی دیگری را رقم میزنند.
پروسه انتخاب حمید استیلی چه بود؟ او بر اساس کدام کارنامه موفق مسئولیت فنی این تیم را قبول کرد؟ اکبر محمدی و امیر حسین پیروانی چه کارنامه موفق و ماندگاری داشتند که به عنوان دستیاران او انتخاب شدند؟ امامی فر و شاهرودی در کدام دورهای به عنوان مربی در فوتبال ایران خلق موفقیت کردند که به عنوان مربی تیم ملی امید انتخاب شدند؟
اگر حمایتهای حسین کلانی و لابی با اکبر محمدی در کمیته فنی نبود آیا استیلی میتوانست فرهاد مجیدی را از کادر فنی تیم المپیک حذف کند تا خود به کرسی مربیگری در این تیم تکیه زند؟ در پروسه انتخاب زلاتکو کرانچار چه عاملی دخیل بود و چگونه او به یکباره از گردونه خارج شد؟
امروز دیگر زمانی برای تشکیل کمیته شکست و حقیقت یاب نیست بلکه زمان آن فرا رسیده بپذیریم که تفکر اشتباه و غلط مدیران ورزش و فوتبال ما زمینه خلق چنین ناکامی را فراهم آورد. امروز زمان عذرخواهی فرا رسیده، عذرخواهی توأم با استعفا. فوتبال ما نیاز به اکسژن دارد و مطمئناً با حضور چنین افرادی روزنههای رسیدن اکسیژن برای همیشه مسدود است و باید هر روز شاهد یک ناکامی جدید در حوزه ملی باشیم.
بیگمان امروز تیم المپیک ایران ناکام میدان بود و فردا با همین روند تیم ملی بزرگسالان ایران صاحب شکستی تاریخی خواهد شد چون ما در این مقطع هیچ مدیر دلسوزی نداریم اما تا دلتان بخواهد موج سوار قهار داریم.
نظر شما