قدس آنلاین: ایزد باد، یکی از کهنترین ایزدها در همه فرهنگهای باستانی است. در فلات ایران نیز، این ایزد یکی از کهنترین مظاهر تقدس بوده است. همچنان که پیش از این نوشتم، در ایرانباستان، ایزد باد(وات، وای، وَیو) شخصیتی دوگانه دارد. او «در ابر بارانزا، زندگی میآورد و در طوفان، مرگ. بر گردونه تیزرویی که آن را هزار اسب میکشند، سوار است. اوست که نورهای گلگون یعنی برق را ایجاد میکند و سپیدهدم را هویدا میسازد...».
(شناخت اساطیر ایران/ جانهینلز/ ترجمه ژاله آموزگار- احمد تفضلی/ صفحه 34)
از این شخصیت دوگانه، امروزه روز نیز میتوان سراغ گرفت؛ چنانکه تقابل دو صبا(باد جنوب) و شمال یادآور همین کارکرد دوگانه است. باد صبا پیغامرسان عاشقان است و باد شمال میان آنها جدایی میاندازد. علاوه بر این، همچنان که سرما و زمستان، ماهیتی زنانه دارد و باد شمال هم از همین منظر سرماآور و رخوتزاست، بادهای تابستانی بادهای گرمابخش و برکتآور هستند... .
در همه گستره شرق و جنوب خراسان، تابستان، موسم بادهای 120 روزه است. این بادها، از پهنه وسیعی در سیستان جان میگیرند و به «دشت ناامید»(دق نمدی) در منتهیالیه خراسانجنوبی میرسند. بادهای ملایم دشت ناامید، سپس در مسیر خود وارد بادراههایمیشوند که از مجاورت دو رشتهکوه شکل گرفته است؛ «اناردره» در استان فراهافغانستان از یکسو و «پلنگکوه» در خراسانجنوبی از سوی دیگر، مسیری ساختهاند که بادهای دشت ناامید با عبور از آن، به شکل بادهای توفنده بر سرتاسر شرق خراسان بوزند؛ از نهبندان تا سرخس و از تربتجام تا هرات. در همه این گستره وسیع، بادهای 120 روزه، با شدت و ضعف میوزند. این بادها که از خرداد ماه آغاز شده و تا شهریور ماه ادامه دارند، بر گسترهای از سیستان تا پیش از ارتفاعات نواحی شمالی خراسان میوزند. حتی گفته میشود نام شهر «تایباد» شهر مرزی خراسان رضوی نیز بیارتباط با این بادها نیست. بادهای 120 روزه، به فولکلور مردم این مناطق نیز راه یافتهاند. دوبیتیهایی هست که در آن به این وزش مدام باد اشاره شده است.
سر کوهای بلند عبدلآباد
چراغای پنجرهرهی میزنه باد
قسم خوردم به مولانای تیباد
که غیر از تو نگیرم آدمیزاد
نیز در باور این مردم، همین بادهای گرم است که دانههای شیرهدار گندم را خشک کرده و آماده برداشت میکند... .
به نظر میرسد بادهای 120 روزه، همچنان که همیشه تاریخ، هوای گرم را از عرصه جنوبشرقی سیستان به خراسان آوردهاند، مؤلفههایی از فرهنگ را نیز با خود به سرتاسر این گستره انتقال دادهاند. رد پایی از یک فرهنگ مشترک را میتوان در سرتاسر منطقه وسیعی پی گرفت که محدوده وزش بادهای 120 روزه است؛ از این منظر، پر بیراه نیست اگر این بادها را «بادهای تمدنی سیستان» بنامیم.
یکی از مهمترین مؤلفههای فرهنگ مشترک در محدوده بادهای 120 روزه، صنعتی است که در آن، از این بادها برای استحصال انرژی استفاده میشود. بسیار پیشتر از آن که بشر مدرن به فکر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به جای انرژیهای فسیلی بیفتد، پدران و مادران ما در سرتاسر گستره وسیع سیستان و خراسان، بادهای 120 روزه را به خدمت گرفتهاند تا برایشان، سنگهای سنگین را بگردانند؛ چنان که به قول پیری، خراسانیها، از باد، باج میگیرند... .
آسباد، صنعت و هنر باستانی پدران و مادران ماست که در آن از انرژی باد، برای آرد کردن گندم استفاده میشود. نیروی باد، پرههای عمودی آسباد را میگرداند و همین گردش در صنعتی پیچیده و مدرن، به سنگهای سنگین منتقل میشود تا در چرخش خود، گندم را به بهینهترین شکل ممکن آرد کنند... .
در سرتاسر گستره وزش بادهای 120 روزه، میتوان از آسبادها سراغ گرفت. آثاری از وجود آسباد در شهر سوخته نشان میدهد که این صنعت باستانی در آن محدوده وجود داشته است. در خانشرف نهبندان در خراسانجنوبی، هنوز شماری از آسبادها وجود دارند که در این سالها البته مرمت و احیا شدهاند. آسبادهای نشتیفان و سنگان خواف هم که احتمالاً شناختهشدهترین آسبادها هستند. علاوه بر آن، در خواجه قلعه هرات(نیز در فراه) افغانستان هم آسباد وجود دارد. همچنین نشانههایی از وجود آسباد در تایباد و... هم هست.
اما اگر صنعت آسباد، صنعت مرتبط با بادهای 120 روزه است و حضور آن در همه گستره وزش این بادها، چندان تعجببرانگیز نیست، وجود مقامهای موسیقی مشترک همه این گستره، میتواند نشانهای از وجود یک ناحیه فرهنگی باشد. «اولنگ اولنگ» یکی از این مقامهاست. این مقام، یکی از مقامهای عاشقانه است که با ریتمهای متفاوت در همه گستره سیستان و خراسان اجرا میشود. در خراسان، یکی از قدیمیترین اجراهای ضبط شده این مقام، اجرایی است که استاد الفت هروی به همراه گروه نوازندگان، حوالی 40 سال پیش به همت استاد«عبدالوهاب مددی» در تلویزیون هرات، ضبط کرده است.
نظر شما