۱. روبهروی پارک ملت شلوغ شده. پیرمردی میکروفن را به دست گرفته و با حرارت فریاد میکشد: تا دیروز کجا بودید؟ تو صف مرغ کجا بودید؟ نظر من را میخواهید؟ رأی نمیدهم! چند نفر دست میزنند. خانم میانسالی پشت تریبون میرود: راست میگویی! فکر کردی ما از سیاره دیگر آمدهایم؟ آخر صحبتش اما ورق بر میگردد: من بدتر از آنچه شما گفتی تحمل کردهام، اما حالا چه کنم؟ دست روی دست بگذارم و اضافه شدن مشکلاتم را ببینم؟ در چشم حاضران و تماشاچیانِ خستهای که حوصله بحث انتخاباتی ندارند، اما لحظهای میایستند و با تردید نگاه میکنند، شک و دودلی را میشود خواند. وقتی سخن از تغییر و بهبود میآید، چشمشان برق میزند و وقتی درد دلها را میشنوند گویی رنجشان زنده میشود...
۲. این داستان اینروزهای مشهد است. جمعهای خودجوش انقلابی در پایین شهر، رفتهاند در دل مردم. اسفند ۹۹ بود که برای نخستین بار رهبر معظم انقلاب مشارکت را مهمترین موضوع انتخابات ۱۴۰۰ خواندند. کمی بعد در سخنرانی عیدانه نیز اشاره کردند دشمن هم برای انتخابات روی ناامید کردن مردم از مشارکت سرمایهگذاری کرده است. اینطور شد که برخی انقلابیها اجتهاد و تمایلات شخصی را کنار گذاشتند و برنامه خود برای بالا بردن مشارکت با شیوههای مختلف را آغاز کردند. دال مرکزی همه این شیوهها نیز یک چیز است: اثبات این موضوع به توده مردم که با یک انتخاب صحیح وضع کاملاً قابل تغییر است.
۳. تجربیات این رودررویی، تکاندهنده است. مردمی که کمرشان زیر بار مشکلات اقتصادی خم شده، بهشدت تحت بمباران رسانههای دشمن هستند. در حالی که در یک قدمی تغییر هستند، زیر فشار میلیونها مطلب و محتوای برنامهریزیشده دشمن به کلی از انتخابات غافل و ناامید شدهاند. استدلال دشمن هر چند ضعیف، اما بسیار وسیع است. حجم بمباران روانی آنقدر وسیع است که فرد بهتنهایی نمیتواند خود را از زیر بار آن خارج کند. در اینجاست که ارزش تخاطب رودررو خود را نشان میدهد. گاهی اوقات با چند دقیقه صحبت و استدلال، گویی که از خواب پریده باشند، مواضعشان تغییر میکند. برق امید در چشمشان میدود و از فکر بهبود اوضاع روحیه میگیرند.
۴. حالا اما مشکل جدیدی پیش آمده است! باوجود تأکید رهبر انقلاب بر تمرکز به مشارکت و همچنین تدارک دشمن برای به جان هم انداختن طرفداران نامزدها، خواص جبهه انقلاب بیتوجه به تأکیدات ایشان در دام بازی اختلافافکنی دشمن و یا اولویتهای درجه دوم افتادهاند. در حالی که جامعه تشنه شنیدن راه حل و امید است و در حالی که مشارکت به عنوان روح نظام جمهوری اسلامی، آماج حملات دشمن است، نیروهای انقلاب درگیر دعواهای قدیمی خود شدهاند. تکهپرانیهای مجازی که فقط هم بین طرفداران است نه خود نامزدها، دعوای اصلح و صالح، عیبجویی و به جان سایر نامزدها افتادن، بحثهای انتزاعی بیپایان و... نیروهای انقلاب را زمینگیر کرده است. دهها مسجد و برنامه خیابانی تشنه حضور سخنوران و صاحبان تحلیل و کلام هستند تا مردم محله خود را جهت مشارکت اقناع کنند، اما خواص دعواهای مهمتری دارند!
۵. بهراستی اینچنین عدول و بیتوجهی به امر صریح امام جامعه بیپاسخ خواهد ماند؟ آیا موعد یک استغفار جمعی فرانرسیده است؟ آیا خداوند متعال در قبال این دهنکجی آشکار و بیتوجهی نسبت به نظام جمهوری اسلامی برآمده از خون هزاران شهید و دهها قرن مجاهدت عالمان و مجاهدان مظلوم از ما خواهد گذشت؟ گذشتگان ما برای رساندن این امانت به ما رنج و مرارت فراوان دیدند؛ سیاهچالها و شکنجهها و گلولهها و ترکشها و یتیمشدنها و از دست دادن عزیزان، بخشی از بهایی بود که برای رساندن این نظام به دست ما پرداخت شده است. آیا توقع زیادی است که ما در مقابل، بر نفسانیات و اختلافات و خودبرتربینی خویش پا بگذاریم و خالصانه برای حفظ این نظام عزیز، خود را وقف فرمان امام جامعه کنیم؟
نظر شما