۱.یک خبرگزاری وابسته به نهادهای نظامی، در آستانه مذاکرات ایران و اروپا که خود مقدمه مذاکرات احیای برجام است، با انتشار یک نامه عجیب از دولت سابق و با هدف دفاع از دولت سیزدهم، ادعا میکند دولت یک خزانه خالی را تحویل گرفته است. فارغ از اصالت و ادبیات عجیب این نامه که توسط برخی رسانهها مورد خدشه قرار گرفته و به فرض صحت محتوای آن، انتشار چنین خبری در حالی که مذاکرهکنندگان ایرانی در حال آمادهشدن برای رویارویی با گرگهای بالاندیده اروپایی هستند، دست آنها را پرتر میکند یا خالی؟ نکته جالب اینکه خبرگزاری مورد اشاره بارها به خطای رئیسجمهور سابق در ابتدای دولت یازدهم و اشاره به خزانه خالی در آستانه مذاکرات انتقاد کرده است! بدیهی است اگر مذاکرهکنندگان غربی، پرینت این خبر را با خود به جلسه مذاکره بیاورند نباید چندان تعجب کرد!
۲.یک خبرگزاری حاکمیتی دیگر، مصاحبه مفصلی با یک «محکوم اقتصادی» انجام داده و تریبون کاملی برای دفاع به وی اختصاص میدهد. دقت کنید فرد مصاحبهشونده نه یک متهم، بلکه یک محکوم اقتصادی است. روح کلی این گفتوگو مقصر بودن رئیسجمهور سابق و ضرورت محاکمه وی است. در این مصاحبه کمترین چالشی با مصاحبهشونده انجام نشده و حتی به موضوع محکومیت هم پرداخته نمیشود؛ گویی مخاطب قرار است به جای اظهارات یک محکوم اقتصادی، سخنان یک کارشناس صدوق و دلسوز در ذم رئیسجمهور سابق را بشنود!
۳.یک پایگاه خبریِ منتقد دولت ، که بهتازگی هم در دادگاه مطبوعات به علت انتشار اکاذیب و تشویش اذهان عمومی محکوم شده، با انتشار لحظه به لحظه اخبار حمله سایبری دیروز و شکستن رکورد انتشار بیش از ۳۰ خبر مربوط به بنزین تنها در سه ساعت، مخاطب خود را نسبت به موضوع حمله دیروز نگران و حساس میکند. این پایگاه خبری به تازگی هم با هدف تخریب دولت و سیاه نشان دادن آینده اقتصاد کشور، چند خبر درباره بنزین ۱۱هزار تومانی و دلار ۲۷۰ هزار تومانی منتشر کرده بود؛ انتشار اخبار التهابهای بنزینی دیروز هم در زمینه همین فرایند قابل تحلیل است.
رسانهها در تمام دنیا موظف به ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی و جریانی خود هستند؛ اما ظاهراً در کشور ما که اتفاقاً به تصریح رهبری در مقطع فعلی در یک جنگ روانی تمامعیار زیست میکند، این قاعده فراموش شده است. به عنوان نمونه در آمریکا که کعبه آمال برخی رسانهها و افراد موسوم به «افشاگر» است، وقتی التهابهایی مانند تحویل دولت و حوادث کنگره پیش آمد، تمام رسانههای جمهوریخواه، علیه رئیسجمهور همسو با طیف خود موضعگیری کردند. در حال حاضر از دستگاههای نظارتی چندان انتظاری نمیرود، طبعاً از خود رسانههای خاطی هم انتظار زیادی است که روش غلط خود را اصلاح کنند؛ میماند مردم و فعالان فضای مجازی که با مسئلهشناسی دقیق و بسترشناسی انتشار هر خبر یا گزارش، چنانچه آن را خلاف منافع ملی خود دیدند، بیاعتنا به هر مصلحت جریانی یا شخصی و بهجای انتشار آن خبر، به تقبیح آن اقدام کنند تا هزینه برای اینگونه جریانسازیها بالا برود.
نظر شما