به بیان دیگر سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به مناسبت هفته جهانی سواد رسانهای درباره رژیم مصرف رسانهای و اصلاح این الگوی مصرفی با دکتر امیدعلی مسعودی، رئیس هیئت مدیره انجمن سواد رسانهای ایران و رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره گفتوگو کردیم.
در دو سالی که مردم درگیر همهگیری کرونا بودند، ساعات استفاده از فضای مجازی افزایش پیدا کرده است، آیا رابطهای بین مصرف رسانهای و سواد رسانهای وجود دارد یعنی با افزایش مصرف رسانهای، دانش رسانهای کاربران هم بالا رفته است؟
بین مصرف رسانهای و دانش رسانهای رابطه وجود دارد. دانش و اطلاعات هم مانند هر کالای دیگری باید با آگاهی مصرف شود و نمیتوان چشم بسته از آن استفاده کرد زیرا برخی از دادهها اثرات مخربی دارند ولی گاهی آن متاع چنان جذاب است که افراد فاقد سواد رسانهای به آن اعتیاد پیدا میکنند.
امروزه کلینیکهای ترک فضای مجازی در برخی از شهرهای اروپایی فعالیت میکنند. همان طور که دانش پزشکی موجب میشود افراد از بیماریها مصون بمانند، دانش رسانهای هم میتواند سبب مصرف درست رسانهای و جلوگیری از اثرات مخرب اطلاعات مضر شود. اگر استفاده ما از فضای مجازی هدفمند و براساس نیازهای مشخصی باشد، در جایگاه انتخابگر قرار میگیریم مثلاً اگر کاربری بدون شناخت و دانش وارد یک روم در کلابهاوس شود برایش فایدهای ندارد. به هر حال در فضایی که کنترلی بر آن نیست، هر کسی هر متاعی را عرضه میکند، شبکهای مانند کلابهاوس مانند یک چاقوی دوطرفه عمل میکند ممکن است کاربری وارد این رومها شود و آسیب ببیند یا اینکه از محتوای عرضه شده در آنها بهره ببرد. در اینجا دانش و سواد رسانهای میتواند به رژیم مصرف رسانهای کاربران کمک کند.
چطور میتوان سواد رسانهای کاربران فضای مجازی را ارتقا بخشید؟
مانند دیگر راههای ارتقای دانش؛ یکی با آزمون و خطا که هزینه دارد و دیگری با مراجعه به مربیانی که میتوانند این سواد را به دیگران منتقل کنند. به هر حال در کشور ما انجمن سواد رسانهای ایران فعال است که با تولید محتوای آموزشی مانند کتابهای الکترونیکی و چاپی، نشستهای تخصصی و تربیت مربیان سواد رسانهای که با گذراندن دورههایی میتوانند این آموزشها را تدریس کنند، در حد توان خود بستر ارتقای سواد رسانهای را در جامعه فراهم کرده است. آموزش دیدن بهتر از تجربه کردن است چون آزمون و خطا هزینههای بالا و گاه جبرانناپذیری دارد.
با این تعداد بالای کاربران شبکههای اجتماعی میتوان شرایطی را برای آموزش آنها فراهم کرد؟
بله میتوان چنین کاری کرد مثلاً در دهه۱۳۴۰ که تعداد بیسوادهای کشور زیاد بود نهضت پیکار با بیسوادی به کمک یونسکو و سازمان ملل متحد در کشورمان ایجاد شد، بعد از انقلاب اسلامی نیز خیلی قویتر این موضوع با نهضت سوادآموزی ادامه پیدا کرد.
امروز هم اگر قرار باشد یک انجمن یا چند سازمان دولتی، سواد رسانهای را در کشور گسترش دهند از توانشان خارج است از این رو به نهضت سواد رسانهای در ایران نیاز داریم و این نهضت باید از مسئولان قوای سهگانه آغاز شود. متأسفانه سواد رسانهای در مسئولان هم دارای ضعف است، البته به تازگی نمایندگان مجلس در این حوزه دارند آموزش میبینند. روحانیون، مبلغان و ائمه جماعت مساجد، معلمان و والدین میتوانند آموزش سواد رسانهای ببینند و منتقلکننده این آموزشها به اقشار مرتبط با خودشان باشند. همه ما در همه جایگاهها باید به سمت افزایش دانش سواد رسانهای برویم. ارتقای سواد رسانهای سبب میشود بسیاری از تهدیدات و مخاطرات کاهش پیدا کند. متأسفانه به دلیل نبود سواد رسانهای، بسیاری از شهروندان در زندگی اجتماعی هم دچار ضرر و زیان میشوند.
نمونه عینی این ضرر و زیان هم واکسنهراسی است که در بین عدهای از مردم شایع شده است؟
همین طور است. اخبار جعلی درباره همهگیری کرونا از همان ابتدای ورود این ویروس به ایران در شبکههای اجتماعی شایع شد و انتشار همین اخبار جعلی، اطلاعات غلط و تعصبات بنیانبرافکن موجب گسترش این ویروس در کشور شد در حالی که تمام احکام دین مبین اسلام مطابق با عقل است و عقل ما نیاز به آموزش درست و یادگیری دارد. هر چیزی که خلاف عقل باشد، خلاف اسلام است چون احکام اسلامی خلاف عقل نیست وقتی دین مبین ما به دانش و آموزش بها میدهد اهمیت تعقل را نشان میدهد بنابراین نمیتوان از سواد رسانهای دور بود یا علم پزشکی را نفی کرد. کشورهایی که واکسیناسیون را کامل انجام دادهاند و پایبند به رعایت دستورالعملهای بهداشتی هستند، کمترین فوتیها را به خاطر کرونا داشتهاند. سواد رسانهای ما به ما میگوید که در این شرایط باید واکسن بزنیم و دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کنیم.
وظیفه تلویزیون در ارتقای سواد رسانهای چیست و چقدر توانسته از عهده این نقش بربیاید؟
تا آنجا که من اطلاع دارم صدا و سیما در دو حوزه، عملکرد قابل قبولی دارد؛ یکی ترویج کتابخوانی است و دیگری آموزشهای سواد رسانهای. اکنون که در هفته جهانی سواد رسانهای قرار داریم برنامههای متعددی در این باره از رادیو و تلویزیون پخش میشود اما بزرگترین خطای رسانههای جریان اصلی ما اعم از صدا و سیما، خبرگزاریها و مطبوعات عدم همگرایی با جمعیت ۷۰ میلیونی کاربران گوشیهای هوشمند است. رسانههای رسمی اگر قرار است که در حوزه تبادل رسانهای با مردم موفق باشند بایستی همگرایی دوسویه با کاربران در فضای مجازی داشته باشند و آنها را وارد رسانههایشان کنند. جای خالی کاربران شبکههای اجتماعی در رسانههای جریان اصلی خالی است در حالی که رسانههای آلترناتیو (رسانههای جایگزین و غیررسمی) به کاربران اهمیت میدهند. فضای مجازی، ارتباطات را تسهیل کرده و پیامهایش مالتیمدیاست که جذابیت و اثرگذاری بیشتری روی مخاطب دارد، ضمن اینکه حجم دادهها و اطلاعات در این فضا بسیار بالاست. اگر رسانههای جریان اصلی با تجهیز به سواد رسانهای وارد این فضا نشوند، قطعاً دچار ضرر و زیان خواهند شد چون در این بازار مکاره، هر نوع متاع و محتوایی وجود دارد.
چرا گاهی رسانههای رسمی ما در این فضا فریب شایعات را میخورند و اخبار دروغ را منتشر میکنند؟
چون آنها هم سواد رسانهای ندارند و انتشار این اخبار غلط موجب بیاعتمادی مردم میشود. تعداد مخاطبان یک رسانه اهمیتی ندارد، مهم این است که چقدر به آن رسانه اعتماد دارند. وقتی خبر دروغی منتشر میشود، اعتماد مخاطب خدشهدار میشود و اگر آن رسانه خبر درستی هم منتشر کند مخاطبان به دیده تردید به آن مینگرند. انتشار اخبار کذب از تهدیدهای جدی رسانههای رسمی است و این نشاندهنده فقدان سواد رسانهای در مدیریت آن رسانه و خبرنگارانش است. امروزه در جهان دادهها و اطلاعات بایستی مجهز به دانش مدیریت اطلاعات درست بود به همین دلیل دروازهبانی اخبار و اطلاعات بسیار بااهمیت است. در چنین شرایطی نیاز به بازنگری و ارتقای سواد رسانهای مسئولان و مردم داریم.
نظر شما