حمله غافلگیرکننده و بزرگ حماس به رژیم صهیونیستی دولت مودی را نیز در معرض شوک بزرگی قرار داد. با این حال برخلاف اغلب کشورهای منطقه که واکنش محتاطانه ایی در برابر این قضیه از خود نشان دادند، عکس العمل دولت هند به این رخداد بسیار سریع و در راستای محکومیت این حمله و اعلام همبستگی با رژیم صهیونیستی انجام گرفت. چنین واکنشی از سوی حزب حاکم بی جی پی با توجه به تلاش های چند سال اخیرش برای برقراری ارتباطی نزدیک با جهان غرب و رژیم صهیونیستی چندان دور از انتظار نبود. با این همه اتخاذ چنین رویکردی از سوی دولت مودی می تواند سیاست خارجی هند را با چالش ها و تنگناهای مهمی در داخل و خارج مواجه کند.
1)آرمان فلسطین، میراث فراموش نشدنی گاندی؛ در زمانی که هند هنوز به استقلال نرسیده بود و بحث فلسطین در سطح جهانی در نقطه اوج خود قرار داشت، گاندی در مقاله ایی با نام "یهودیان"(1938) به شدت با اقدامات انگلیس برای تشکیل یک دولت یهود در سرزمین فلسطین مخالفت کرد. گاندی در آن مقاله ضمن همدردی یا یهودیان، مسیحیان را به دلیل نوع برخوردشان با یهودیان مورد سرزنش قرار داد و در عین حال استدلال های محکمی را در رد تشکیل یک دولت یهود مطرح کرد. تعلق سرزمین فلسطین به ساکنان اصلی آن یعنی اعراب، استفاده انگلیسی ها از زور سر نیزه و انجام این کار به عنوان توجیهی برای اقدامات هیتلر در اخراج یهودیان از آلمان؛ همگی بخشی از این استدلال های وی بودند. این مواضع گاندی تا مدتها از سوی جواهر لعل نهرو و اسلاف وی مورد توجه قرار گرفت بطوریکه "آرمان فلسطین" یکی از ارکان اصلی سیاست خارجی هند را تشکیل می داد. به رغم این شرایط در سالهای اخیر و در سایه برخی تحولات بین المللی همچون فروپاشی شوروی و تشتت مواضع اعراب در قبال اسرائیل، روابط هند نیز با رژیم صهیونیستی نزدیکتر شد؛ هر چند که حتی دولت مودی نیز برقراری روابط متعادل با دو طرف را مبنای کار خود قرار می داد. اما اکنون به نظر می رسد که مودی این تعادل را کاملا به نفع اسرائیل برهم زده و با نادیده گرفتن میراث گاندی ،احتمالا موقعیت مخاطره آمیزی را در داخل برای خود رقم زده باشد.
2)آسیب پذیری روابط راهبردی هند و اعراب؛ سازش برخی اعراب و اسرائیل در قالب توافقاتی چون پیمان ابراهیم،این امکان را برای دولت هند بوجود آورد تا روابط راهبردی همزمانی را با هر دوطرف ایجاد کند. همکاری در چارچوب هایی همچون" آی 2 یو 2 "(هند،ایالات متحده،اسرائیل و امارات متحده عربی) تنها در چنین بستری برای هند امکان پذیر شده است. علاوه بر این با توجه به این که بیش از 50 درصد منابع انرژی هندوستان از منابع غرب آسیا تامین می شود، گسترش روابط راهبردی با کشورهای این منطقه و به ویژه اعراب نیز برای دولت مودی جنبه ایی کاملا حیاتی دارد. اگر در کنار این ها برنامه های بلند پروازانه ایی چون کریدور تجاری -اقتصادی هند، امارات متحده،عربستان و اروپا را قرار دهیم،متوجه خواهیم شد که بحران اخیر فلسطین و حمایت بی قید و شرط دهلی نو از تل آویو تا چه حد می تواند بر روند برنامه های راهبردی هند در منطقه تاثیر گذار باشد.
نظر شما