اهلبیت(ع) از شیوه مناظره با مخالفان، زیاد استفاده میکردند. باید این شیوهها را با مهندسی معکوس، استخراج و آن را به صورت نقشه راه برای مواجهه با مخالفان در مباحث علمی و مذهبی ترسیم کرد. بهخصوص در زمان ما که زمانه گفتوگو است، تمرکز و دقت و بررسی این شیوهها بسیاری ضروری است.
۴۰ چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را محضر استاد و پژوهشگر حوزه، حجتالاسلام والمسلمین سید هدایتالله میرسالاری هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
از شیوههای هدایتگری ائمه(ع)، مناظره با مخالفان بوده است. بهخصوص امام رضا(ع) بهخاطر شرایط زمان، از این شیوه استفاده بسیاری میکرد. درباره روایاتی که در این زمینه وارد شده، توضیحی بفرمایید.
در این فرصت به چند بُعد از خصوصیات مناظرات امام رضا(ع) اشاره میکنم. نخستین خصوصیتی که حضرت در این شیوه رعایت میکرد، میدان دادن به طرف مقابل بود. آن حضرت هرگز در مناظرهها، حالت تهاجمی نمیگرفت و شروع به پرسش نمیکرد؛ بلکه با حوصله فراوان به مخالفان میدان میداد تا اگر خواستند، پیشقدم شوند. به همین خاطر، به رأس الجالوت، پیشوای بزرگ یهودیان فرمود: «تَسْأَلُنی اَوْ اَسْأَلُکَ؟ فَقالَ بَلْ اَسأُلُکَ وَ لَسْتُ اَقْبَلُ مِنْکَ حَجّةً اِلاّ مِنَ التَّوْراةِ اَوْ مِنَ الْاِنْجیلِ اَو مِن زَبُورِ داوُدَ اَوْ مافِی صُحُفِ اِبْراهیمَ وَ مُوسی» از من میپرسی یا من از تو بپرسم؟ رأس الجالوت گفت: من از تو میپرسم ولی هیچ دلیلی را از تو نمیپذیرم مگر اینکه در تورات یا انجیل یا زبور داوود یا صحف ابراهیم و موسی باشد. حضرت با اینکه از ابتدای امر به او میدان داد، در مرحله بعد نیز از پیشنهاد او استقبال کرد و درواقع، میدان و عرصه را بر او بازتر کرد. حضرت به گرمی سخن او را پذیرفت و فرمود: «لَا تَقْبَلْ مِنِّی حُجَّةً إِلَّا بِمَا تَنْطِقُ بِهِ التَّوْرَاةُ عَلَی لِسَانِ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ علیهماالسلام وَ الْإِنْجِیلُ عَلَی لِسَانِ عِیسَی بْنِ مَرْیَمَ علیهاالسلام وَ الزَّبُورُ عَلَی لِسَانِ دَاوُدَ علیهالسلام؛ دلیلی از من نپذیر مگر آنچه از تورات که بر زبان موسی بن عمران و آنچه از انجیل که بر زبان عیسی بن مریم و آنچه از زبور که بر زبان داوود آمده است».
از دیگر ویژگیهای شیوه حضرت در برخورد با مخالفان برای مخاطبان بگویید.
امکان دارد در شروع مناظره و گفتوگو با مخالفان، به افراد میدان داده شود ولی شاید در ادامه، به آنها اجازه پرسش در حیطه و زمینه خاصی داده نشود اما حضرت رضا(ع) کاملاً به مخالف خود آزادی میداد و به او اعلام میکرد هر چه میخواهد بپرسد. برای نمونه آن حضرت به جاثلیق، رهبر مسیحیان فرمود: «یا جاثَلیقُ! سَلْ عَمَّا بَدَا لَک؛ ای جاثلیق! از آنچه برایت ظاهر میشود و آنچه میخواهی بپرس».
ویژگی دیگر روش حضرت، رعایت انصاف است. در مناظره، نباید طرفین از مرز انصاف و عدالت خارج شوند و تنها به فکر پیروزی از هر راهی باشند. حضرت رضا(ع) سخت بر این مسئله تکیه و تأکید داشت. عمران صابی پس از اینکه امام هشتم(ع) اعلام کرد هر کس هر پرسشی دارد بپرسد، برخاست و گفت: ای عالم مردم! اگر شما مردم را دعوت به پرسش نکرده بودی، من اقدام به پرسش نمیکردم؛ حضرت فرمود: اگر در میان جمعیت، عمران صابی باشد، تو همانی؟ عرض کرد: آری، من همانم. سپس آن حضرت یکی از مهمترین شرایط مناظره را بیان کرد و فرمود: «سَلْ یا عُمْرانُ وَ عَلَیْکَ بِالنِّعْمَةِ وَ اِیّاکَ وَالْخَطَلَ وَالْجَوْرَ» ای عمران! بپرس و بر تو لازم است انصاف به خرج دهی و از مغالطهکاری و ستمگری پرهیز کنی.
خادم حضرت(ع) روایت کرده: مردی از زنادقه بر امام رضا(ع) وارد شد؛ در حالی که گروهی نزد حضرت بودند. آن حضرت فرمود: «آیا اینگونه نمیبینی اگر سخن، سخن شما باشد و خدا و قیامتی در کار نباشد -در حالی که خدا چنان که شما میگویید نیست- درنهایت ما و شما از نظر راه یکسان هستیم و روزه گرفتن و نماز خواندن به ما ضرر نمیرساند. پس او ساکت شد. سپس حضرت ادامه داد: «اما اگر سخن، سخن ما باشد و او همانگونه باشد که ما میگوییم، آیا شما هلاک نشدهاید و ما نجات نیافتهایم؟»
امام رضا(ع) در مناظرات، در مواجهه با خارج از نزاکت و ادب صحبت کردن طرف گفتوگو چه شیوهای به کار میبردند؟
ممکن است در مناظرات، گاهی خصم از مرز ادب خارج شود. به همین سبب لازم است با صبر و حوصله، طرف مقابل را رام کرد. امام رضا(ع) در مناظرات خویش از این ویژگی بهخوبی استفاده میکرد و هرگز برخورد نامناسب طرف مقابل، سبب نمیشد از مرز حق و اعتدال خارج شود؛ بلکه با حوصله تمام و با منطق قوی، طرف را به تسلیم وامیداشت.
ابن ابی نجران و صفوان نقل کردهاند: «حسین بن قِیاما» از رؤسای واقفیه از ما درخواست کرد اجازه بگیریم خدمت امام رضا(ع) برسد. ما هم اجازه گرفتیم. وقتی نزد حضرت رسید، بیادبانه گفت: «تو امامی؟ حضرت فرمود: آری. گفت: بهراستی من خدا را شاهد میگیرم که تو امام نیستی. آن حضرت بدون اینکه ناراحت شود، مدتی طولانی به زمین خیره شد و سپس به حسین رو کرد و فرمود: چه کسی به تو تعلیم داده و گفته من امام نیستم. گفت: از امام صادق(ع) روایت شده امام عقیم نیست ولی تو به این سن بالا رسیدهای و هنوز فرزندی نداری. راوی میگوید: حضرت(ع) باز سر به زیر انداخت و بیشتر از قبل به زمین خیره شد، آنگاه سر برداشت و فرمود: اِنّی اُشْهِدُ الله اَنَّهُ لایَمْضیِ الایّامُ وَ اللَّیالی حَتّی یَرْزُقَنِی الله وَلَدا مِنّی؛ یعنی خدا را شاهد میگیرم شب و روزهای زیادی نخواهد گذشت مگر آنکه خداوند، فرزندی را روزی من میکند. دقت در این مناظره نشان میدهد امام رضا(ع) تا چه حد در برخوردها و مواجهه با مخالفان، حوصله به خرج میداد و هرگز بیادبی طرف موجب تندی آن حضرت نمیشد.
آیا آن حضرت این شیوه گفتوگو را به دیگران هم تعلیم میداد و به اصطلاح کادرسازی داشت؟
بله، یکی از امور مورد اهتمام آن حضرت(ع) در مناظرهها، کادرسازی بود. آنانی که در فن مناظره و گفتوگو بهخصوص در زمینههای دینی تخصص دارند، باید این فن را به دیگران تعلیم دهند تا بتوانند در مواجهه با مخالفان، از عِدّه و عُدّه کافی برخوردار باشند.
حضرت رضا(ع) پس از اینکه عمران صابی مسلمان شد، روی او سرمایهگذاری و وی را برای مناظره و گفتوگو با مخالفان آماده کرد.
به همین خاطر، حضرت(ع) غلامش را دنبال عمران فرستاد و او را فراخواند. حضرت به وی مرحبا گفت و خلعتی بر او پوشاند و 10هزار دینار نیز به وی صله داد. راوی نقل میکند: پس از این اتفاق، کار عمران این بود که متکلمان نزد او جمع میشدند؛ پس او دلایل آنان را ابطال میکرد. حضرت افراد بسیاری را به همین طریق تربیت کرد و فن گفتوگو و مناظره را به آنها تعلیم میداد تا بتوانند از دین و مذهب دفاع کنند.
نظر شما